پیشنهادهای کاربر آبادیس (٦٥)
( به صورت جمع ) تجهیزات، وسایل. Explosive devices تجهیزات انفجاری
( ضربه، خسارت و . . . ) زدن، وارد کردن
( ملاقات، دیدار ) داشتن، انجام دادن
American Slang Dickhead / Cockhead کسخل
فلسفه جدایی دین از سیاست. Separation between church and the state. اصطلاح خودمانی با همان معنای بالا.
فلسفه جدایی دین از سیاست
Abbreviation of LANDING ZONE منطقه / محل فرود هواپیما یا هلیکوپتر یا نیروهایی که با چتر در آن منطقه فرود می آیند، و یا محلی که نیروهای پیاده قرار اس ...
محاوره و خودمانی جا کردن، چپوندن
مرتبط با، مربوط به
مرتبط، مربوطه
American slang ( بیشتر بین سیاه پوستان کاربرد دارد ) کس
خبیث شوم مغرض بدخواهانه، شیطانی
قسمت انتهایی موتور جنگنده که آتش حاصل از سوخت از آن خارج میشود
( American slang ) نوار بهداشتی
( نظامی محاوره، انگلیسی آمریکایی ) برج کنترل