تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

جاگیر شد Guernsey was actually his third place of exile and he landed there in 1855.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

Stay calm when interacting with the public تعامل، سر و کار داشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محفظه ای شیشه ای که شرایط بد آب هوایی رو در اون امتحان می کنند

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Acceptable to most people in a place چیزی که تایید شده توسط عده ای از مردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

ارتقاء دادن . They really help lift our profile آنها واقعاً به ارتقاء پروفایل ما کمک می کنند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

fire squads : جوخه های آتش نشانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

spectacular growth : رشد چشمگیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گل و لای کردن، گل آلود کردن Sands has silted up the river

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

من رو روی فُرم ( تناسب اندام ) نگه می داره helps me stay in shape /remain in good physical form

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به معنی: پایین رفتن در جمله زیر when the water level was high, the user needed only to descend a few steps to reach it.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

you'll need to have it clear in your own mind

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ties: ربط دادن ، پیوند دادن Write a single short sentence that ties together the whole presentation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

به هیچ وجه . they aren't essential, by any means

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

شرکت های بزرگ که در بردارنده شرکت های کوچکتره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کارم تمومه به معنی مرگ یا از بین رفتن ( با توجه به جملات قبل )

پیشنهاد
٠

Even after I gave you the silent treatment حتی بعد از این که بهت بی اعتنایی کردم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

I'll put it down to a simple misunderstanding میذارمش به حساب یه سوءتفاهم ساده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

The moral of a story هم میگن به معنی: نکته اخلاقی داستان اینه که ، نتیجه گیری ، نتیجه Moral: اخلاقی ، معنوی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

Walk along در امتداد راه رفتن یا قدم زدن Walking along به راه رفتن ادامه دادن ، ( به راهی که میرفت ادامه میده ) He kept walking along and singing h ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پا در چیزی رفتن Pete stepped in a large pile strawberries پای پیت رفت توی یه کپه ی بزرگ توت فرنگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

تئاتر گرفتم ( یه جای رو برای تئاترمون گرفتم )