پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٣,٥٤٤)
ضروری شمردن
قلم زدن
لازم دیدن
لازم دیدن
حال که
استقرار داشتن
استقرار داشتن
مستقر بودن
پررونق
پررونق
درآمد حاصل از تجارت
مرام نامه
ناکام گذاشتن
ناکام گذاشتن
به زیر کشیدن
به زیر کشیدن
به زیر کشیدن
به زیر کشیدن
به زیر کشیدن
سرنگون کردن ، از میان برداشتن ، برانداختن ، برافکندن ، شکست دادن
زوال اقتصادی
وارد رقابت با کسی شدن
.
نامداری
نامداری
نامداری
روا داشتن
روا داشتن
روا داشتن
ملاحظه کردن
ملاحظه کردن
طرح کردن
بار ملاقات دادن= اجازهٔ ملاقات دادن ، اذن ملاقات دادن
اذن مللاقات دادن ، اجازهٔ ملاقات دادن
بار دادن
بار دادن
لاف فریدون زدن و آنگه ضحاک وار سلطنت و شیطنت هردو بهم داشتن. خاقانی
خوش آمدن
با کمال لطف دستور یک صندلی برای من داد= با کمال لطف یک صندلی برایم دستور داد.
ژست گرفتن
وضع گرفتن
وضع گرفتن
متوجه ساختن
در این موقع
در این موقع
در این موقع
در این موقع
در این موقع
در این موقع
تقدیم داشتن