پیشنهادهای بهزاد ایزدی (٣٤)
پولی ( یا شکلاتی ) که در مجالس ( به خصوص در عروسی ) به کودکان، افرادی که در وسط مهمونی میرقصند، عروس وداماد برای شاد شدنشان داده میشودـ
مترادف=هایل - ترساننده - ترسناک
هایل - هایب - مهیب - ترسناک
وحشت انگیز
شجاعت - جسوری - شهامت و جرات
ندایی که در هنگام احساس درد تلفظ میشود.
کلمه ای که درهنگام دست زدن شخص غیرگرگ به جایی که محل ( سک سک ) نام دارد و گرگ بازی در آنجا چشم میگذارد، تلفظ میشود.
انچه که بتوان قبول کرد و خوشایند باشد.
قبول نکردن اشتباه و عذر و بهانه اوردن برای ان.
مؤنث مبرهن.
آشکار و معلوم شدن.
معلوم، نمایان، پدیدار، هرچیزه با دلیل و برهان. متضاد:مبهم، نا آشکار و غیر واضح.
لگد زدن - کتک زدن با پا
سردرگم - گیج - حیران مانده
متوالی - پشت سرهم
حواس جمعی و مراقب دیگران بودن ، و نیز واژه مراعات نظیر نام یکی از ارایه عربی است بمعنی استفاده از از کلمات مرتبط در نثرها و ترانه ها.
نام یکی از ارایه ها برای زیبایی بخشیدن به نثر و شعر خود. بمعنی اوردن دو یا چند کلمه متناسب و مرتبط در شعرها و نوشته ها.
کلمه ایکه بن عربی دارد و به معنای اندوه، ناراحتی، افسوس، رنج، داغی دل، غصه، عذاب و آزردگی است. غمگین:افسرده و دل ازرده. متضادغمگین:شادی، نشاط، خشنو ...
سردرگم، درمانده.
افت و خیز ، فراز و نشیب، به بالا و پایین رفتن نرخ ارزها درنمودار نیز میگویند.
پس افتادن:عقب افتادن، پس:پایین
ادیب و سخن دان، باادب و عالم، مؤدب و بافرهنگ و. . .
رشته ی بند بازی و راه رفتن روی طناب، اجرای حرکات نمایشی.
سخنان پوچ و بی معنی گفتن. . . گزاف و بیهوده گویی کند.
پخمه، شلخته، بی عرضه، کسی که در امورش ناتوان و بی عرضه باشد.
انداختن افکار منفی و نومیدکننده به کسی.
انچه که باعث خیر و صلاح باشد
کاری که از روی صلاح انجام شود، نیکو خواهی
جمع صالح، منافع، سودها
جمع مکسر نفع، سودها
دستگاهی برای نمایش فیلم همچنین نام وب سایتی در گوگل است.
واژه ای ترکی که به معنی میوه ای ریز و شرین است
ریشه این کلمه از دوا می اید که بمعنی درمان است، شفا بخشدن، معالجه کردن، بهبود و ترمیم کردن
مخفف گوارا، هرچیزه خوشمزه و زودهضم، متضاد:ناگوار، هرچیزه گلوگیر