تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پولی ( یا شکلاتی ) که در مجالس ( به خصوص در عروسی ) به کودکان، افرادی که در وسط مهمونی میرقصند، عروس وداماد برای شاد شدنشان داده میشودـ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف=هایل - ترساننده - ترسناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هایل - هایب - مهیب - ترسناک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وحشت انگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شجاعت - جسوری - شهامت و جرات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ندایی که در هنگام احساس درد تلفظ میشود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کلمه ای که درهنگام دست زدن شخص غیرگرگ به جایی که محل ( سک سک ) نام دارد و گرگ بازی در آنجا چشم میگذارد، تلفظ میشود.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انچه که بتوان قبول کرد و خوشایند باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قبول نکردن اشتباه و عذر و بهانه اوردن برای ان.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مؤنث مبرهن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

آشکار و معلوم شدن.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

معلوم، نمایان، پدیدار، هرچیزه با دلیل و برهان. متضاد:مبهم، نا آشکار و غیر واضح.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لگد زدن - کتک زدن با پا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سردرگم - گیج - حیران مانده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

متوالی - پشت سرهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

حواس جمعی و مراقب دیگران بودن ، و نیز واژه مراعات نظیر نام یکی از ارایه عربی است بمعنی استفاده از از کلمات مرتبط در نثرها و ترانه ها.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

نام یکی از ارایه ها برای زیبایی بخشیدن به نثر و شعر خود. بمعنی اوردن دو یا چند کلمه متناسب و مرتبط در شعرها و نوشته ها.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١٢

کلمه ایکه بن عربی دارد و به معنای اندوه، ناراحتی، افسوس، رنج، داغی دل، غصه، عذاب و آزردگی است. غمگین:افسرده و دل ازرده. متضادغمگین:شادی، نشاط، خشنو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سردرگم، درمانده.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

افت و خیز ، فراز و نشیب، به بالا و پایین رفتن نرخ ارزها درنمودار نیز میگویند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

پس افتادن:عقب افتادن، پس:پایین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ادیب و سخن دان، باادب و عالم، مؤدب و بافرهنگ و. . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رشته ی بند بازی و راه رفتن روی طناب، اجرای حرکات نمایشی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سخنان پوچ و بی معنی گفتن. . . گزاف و بیهوده گویی کند.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پخمه، شلخته، بی عرضه، کسی که در امورش ناتوان و بی عرضه باشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

انداختن افکار منفی و نومیدکننده به کسی.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

انچه که باعث خیر و صلاح باشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاری که از روی صلاح انجام شود، نیکو خواهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

جمع صالح، منافع، سودها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جمع مکسر نفع، سودها

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دستگاهی برای نمایش فیلم همچنین نام وب سایتی در گوگل است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

واژه ای ترکی که به معنی میوه ای ریز و شرین است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریشه این کلمه از دوا می اید که بمعنی درمان است، شفا بخشدن، معالجه کردن، بهبود و ترمیم کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مخفف گوارا، هرچیزه خوشمزه و زودهضم، متضاد:ناگوار، هرچیزه گلوگیر