محقق شدن ؛ به ثبوت رسیدن. ثابت شدن :
حق نیست مگر که حب حیدر
خیرات بدو شود محقق.
ناصرخسرو.
و اهلیت این امانیت و محرمیت او این اسرار را محقق گشت. ( کلیله و دمنه ) .
حق نیست مگر که حب حیدر
خیرات بدو شود محقق.
ناصرخسرو.
و اهلیت این امانیت و محرمیت او این اسرار را محقق گشت. ( کلیله و دمنه ) .
آشکار و معلوم شدن.