پیشنهادهای محمودمسلمی (٣٧)
بطور خودکار متوقف شدن
شاید در ایران قدیم یک نوع استخوان کاو یا گوسفند که به شکل مهره مانند بود و با آن قمار میکردند.
شاید همان خاویار باشد
لحن، فرم یک آهنگ، ، بصورت عامیانه، ملودی از آهنگ رساتر است برای رساندن معنی یک آهنگ. وقتی یک نغمه را میخواهی بگویی که ( فلان نغمه خوب بود ) بجای نغمه ...
آن معنی درست است که در فرهنگ جا افتاده، و معمول باشد. که آنهم همان ( به تاخیر انداختن، از روی غرض، بیخودی ) والا همه میدانیم که معنی لغوی، و ریشه ای ...
کمپانی زیمنس در آلمان
کابل تخت، کابلی که درون چند رشته کنار هم و مسطح، و این کابل دو قسمت را بهم وصل کرده. داخل موبایل های دو تکه، که تکه ای را به تکه دیگر وصل کرده
وقتی کسی پشت سر دیگری غیبت میکند، در آن مقام گفته میشود.
دوراهی جهنم و بهشت
خلط سینه، خلطی که غیر طبیعی و نشان از یک بیماری باشد، کهنه باید به پزشک مراجعه کرد.
نوعی بازی کودکانه ( میگفتند ( ، تاپ تاپ عباسی، خدا منو نندازی و. . .
قارمان، یا گارمان ، که بیشتر در موسیقی آذری کاربرد دارد
فارغ از هر و. . . . ، کرد جماعت کاری به کسی ندارد، و آزاری و اذیتی، ، اما، ، ، اگر پا روی دُمش بگذاری، ، ، ، ، حتما دمت ( دم، به معنی جان ) رفته. و م ...
پشتیبانی مقدار، قدری که هست ، علاوه بر قدر پیش فرض.
میگویند که، ، فلانی آق والدین است. شاید به همان معنی مطلق شود
وسیله ای برای بالا، پایین بردن صدای هر وسیله صوتی
به معنی عام، و معمول قدیمی، ترک دوستی. ( مقابل آشتی ) بیشتر در دوران کودکی، خردسالی بیشتر رایج است
کاری که از روی ناچاری و ناگزیر انجام یا عدم انجام گیرد. منظور از عدم انجام، یعنی انجام گرفتن آن مد نظر ، یا تعهد بوده.
وردها . دعاها. ( جمع ورد )
داد و ستد
مرگ حافظه
در موقع درگیری لفظی، به عنوان فهش یا دشنام معمول است.
نوعی فهش، یا یا ناسزا. ولی ریشه یا اصل کلمه را نمیدانم.
امروزه در مقام، یعنی وقتی کسی را نوعی مسخره، یا دست انداختن میگویند. و بیشتر در قشر جوان بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد
همیشه مد بودن، ، یعنی همیشه مد روز است
نام نام خواننده جمهوری آذربایجان در باکو فعالیت دارد
روی یک اسپیکر به نظرم جای ورود کارد حافظه بود که aux نوشته شده بود، و معنی ورودی را مناسب است
باجه باز
به نظر من، بزمک، یعنی بزم کوچک. بزم که معنی آن را همه می دانند، و حرف ( ک ) علامت تصغیر باشد
عامه پسند
جارو کش، کسیکه با جارو گرد و خاک را تمیز می کند
تازه سازی
فعل، کردن، انجام، توانستن
حکایت قدیمی
پیشنهاد من این است که شاید من واژه را نتوانم درست بنویسم، این برنامه در درست نوشتن واژه، کاربر را یاری کنند
من معتقدم که این قدر وقت گیری نباید باشد و هر قدر ساده باشد، بهتر.
راستی