پیشنهاد‌های اکبر روشنی (١,١٢٦)

بازدید
١,٦١٥
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

در اثر ضعف / خستگی / بیماری /. . . ] بیهوش شدن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

یکی به دو، مشاجره، بگو و بشنوی همراه با درگیری بر سر چیزیدر زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ارزانی کسی بودن پیشکش کسی بودن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

توقع داشتن از ، منتظر اقدامی بودن از . . . . . در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرخاش کردن، تو روی کسی پریدن، پخش شدن، فوران کردن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سبک در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جستجو ، گشتن دنبال چیزی در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جستجو در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به رخ کشیدن در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٣

اخم وتَخم کردن؛ اخم وتخم چیزی را برای کسی آوردن بداخلاقی کردن؛ عصبانیت از خود نشان دادن در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

اخم نکن در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

اجل دور سرش می چرخد در زبان ملکی گالی بشکرد وضعیت ناگوار و خطرناکی در انتظارش است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اجل در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسی که بچه دار نمیشوددر زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کتری در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

سه پایه ای فلزی که معمولا برای گذاشتن کتری یا دیگ و تابه بر روی اجاق استفاده میشود ( در زبان ملکی گالی بشکرد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تکه سنگ در زبان ملکی گالی بشکرد تکه سنگ هایی که برای گذاشتن دیگ بر روی اجاق ( کودوم ) استفاده میشود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نوعی اجاق در زبان ملکی گالی بشکردکه معمولا با ایجاد گودالی کوچک در کپر درست میکنند و معمولا از چند تکه سنگ برای گذاشتن دیگ و یا تابه بر روی آن استفاد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که به صورت موقت در جایی اسکان دارد در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

پناه بردن در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

ابتدا به ساکن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آیه یاس خواندن، حرف های ناامید کننده زدن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

بوی دهان در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

رقص در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خورجین در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی خورجین دست بافت زیبا و تزیینی در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بندی که پالان را بوسیله آن به دم الاغ محکم کنند تا از حرکت رو به جلوی پالان جلوگیری شوددر زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بندی یا کمربندی تزیینی که پالان را از طریق آن به سینه الاغ و اسب محکم ببندند تا از چرخش پالان جلوگیری کند در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

جرم / خطای کسی در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٥

به برکت توجه / حمایت کسی در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

تقصیر در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تقصیرات در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

عقرب در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مار و عقرب و حشرات گزنده در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

نابود کردن، نفله کردن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در دام انداختن، گرفتارکردن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

در اثر ترس شدید ناخوش احوال شدن ، ترسیدن در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

از پسِ کسی / کاری برآمدن توان رویارویی با کسی / انجام کاری را داشتن در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

از پا نایستادن / ننشستن به کوشش ادامه دادن؛ دست از تلاش برنداشتن در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

از بیخ عرب بودن, به کلی بی اطلاع بودن؛ از موضوع موردبحث چیزی ندانستندر زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

آنقدر مُفلس و بیچاره است که حتی پول کفنش را هم ندارددر زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بخش غضروفی استخوان جمجمه نوزاد در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

رفتار دوگانه، دو نوع حرف زدن. در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٣

از دو طرف محروم یا نا امید. سرگردان. در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هول در زبان ملکی گالی بشکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هول در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

شنونده ای که به حرف یا نصیحتی بی اعتنا باشد، گویی که نشنیده باشد در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

از این شاخ به آن شاخ پریدن یا از این شاخه به آن شاخه پریدن, در حرف زدن موضوع معینی را پیگیری نکردن؛ پیوسته به موضوع های گوناگون گریز زدن در زبان ملکی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

گذشت زمان ممکن است موجب گشایش در کار شود. از این ستون تا به آن ستون فرج است در زبان ملکی گالی بشکرد

پیشنهاد
٢

اشاره به دو چیز ظاهراً مشابه که از نظر ارزش و مقام تفاوت زیادی با هم داشته باشند, در زبان ملکی گالی بشکرد معادل معنی ضرب المثل - > از این حسن تا آن ح ...