تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

برنجاسف - درمنه - بومادران گیاهی ست دارویی که اسانس آن تا حدی سمی میباشد.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آبرومندانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

Have the stomach for something : دل و جرات و شهامت انجام کاری را داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کاشی کاری شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

راندن - دور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

خام کردن Don't let him charm you : اجازه نده بهش که تو رو خام کنه. Charming : دلربا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

گنبدی شکل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به جهت معینی راهنمایی یا هدایت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

نفی کردن خنثی کردن منکر شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

پی بردن، متوجه شدن، احساس کردن ( با استفاده از قوه ادراک ) تشخیص دادن ( رنگ، بو، مزه، . . . ) برداشت کردن، تلقی کردن ( written )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

فطرت، بنیه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

اجرا کردن سفت و سخت قانونی یا موضوعی you have to enforce classroom discipline or there is chaos : مجبوری نظم رو در کلاس اجرا کنی وگرنه هرج و مرج میشه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

تاسیس کردن start a system

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

What are the alternative usage of social media استفاده های دیگری که از فضای مجازی می شود کرد، چیست؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

excellence برتری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مکانی که برای هدفی خاص مورد استفاده قرار میگیرد یا اتفاق مهمی در اون مکان اتفاق می افتد مثل سایت موشکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

potential ( noun ) : پتانسیل، قابلیت، توان، امکان potential ( adjective ) : بالقوه، ممکن، مستعد، احتمالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ناسازگاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

match

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

به معنای متصل کردن هم می باشد و معمولا با حرف اضافه with یا to می آید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

continue

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

مشهود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

assert ادعا کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

determine تصمیم قطعی گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

we have been flooded with letters to read یه عالمه نامه برای خوندن رو سرمون ریخته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٥

همکاری کردن، کمک کردن این فعل فرمال هست و معمولا با حرف اضافه with یا in می آید.