پیشنهادهای Abolfazl Ehsani (١٧٦)
برنجاسف - درمنه - بومادران گیاهی ست دارویی که اسانس آن تا حدی سمی میباشد.
آبرومندانه
Have the stomach for something : دل و جرات و شهامت انجام کاری را داشتن
کاشی کاری شده
راندن - دور کردن
خام کردن Don't let him charm you : اجازه نده بهش که تو رو خام کنه. Charming : دلربا
گنبدی شکل
به جهت معینی راهنمایی یا هدایت کردن
نفی کردن خنثی کردن منکر شدن
پی بردن، متوجه شدن، احساس کردن ( با استفاده از قوه ادراک ) تشخیص دادن ( رنگ، بو، مزه، . . . ) برداشت کردن، تلقی کردن ( written )
فطرت، بنیه
اجرا کردن سفت و سخت قانونی یا موضوعی you have to enforce classroom discipline or there is chaos : مجبوری نظم رو در کلاس اجرا کنی وگرنه هرج و مرج میشه ...
تاسیس کردن start a system
What are the alternative usage of social media استفاده های دیگری که از فضای مجازی می شود کرد، چیست؟
excellence برتری
مکانی که برای هدفی خاص مورد استفاده قرار میگیرد یا اتفاق مهمی در اون مکان اتفاق می افتد مثل سایت موشکی
potential ( noun ) : پتانسیل، قابلیت، توان، امکان potential ( adjective ) : بالقوه، ممکن، مستعد، احتمالی
ناسازگاری
match
به معنای متصل کردن هم می باشد و معمولا با حرف اضافه with یا to می آید.
continue
مشهود
assert ادعا کردن
determine تصمیم قطعی گرفتن
we have been flooded with letters to read یه عالمه نامه برای خوندن رو سرمون ریخته
همکاری کردن، کمک کردن این فعل فرمال هست و معمولا با حرف اضافه with یا in می آید.