تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل be firedبه معنای اخراج شدن از کار

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به معنای برنامه کلی سفر که در پست قبلی کلمه برنامه جا افتاده بود.

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Be laid off and be downsized mean the same thing, but belaid off can be temporary and be downsized can’t. در واقع به معنای همان تعدیل نیروی دائمیاست ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

A career ladder or corporate ladder is a metaphor for job promotion. In business and human resources management, the career ladder typically describe ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این دو کلمه در واقع collocation هستند به معنای کلی سفر ! این دو کلمه معمولا باهم و به اینصورت بیان میشن و مثلا نمیگیم approximate itinerary!!

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

همان معادل If I do say so myself است ( اگر حمل بر خودستایی نباشه )

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

اگر تعریف از خود نباشه . . . .

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در واقع جمله اصلی l haven, t got time a clue بوده که در یکسری fixed expression ها مثل همین جمله یا مثلا در جمله I havn, t time ، کلمه gotحذف شده است

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان detective یا کارآگاه هست

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

عکس گرفته شده از مراحل تولید سریال یا فیلم سینمایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نزدیک بود. . . . Dave nearly crashed his car, but he braked just in time

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To learn or start to do domething , especially for pleasure

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

The opposite of changeable

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل busy bee =پر مشغله و گرفتار

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل snowed under= پر مشغله و گرفتار

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٣

مطرح کردن موضوعی I woudn't raise the topic, I would the employer raise it first.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Exaggerates and distorts the facts

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Sink برای آشپزخانه بکار میرود ولی ( wash ) basin برای bathroom استفاده می شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

اخراج شدن از کار ( محاوره غیر رسمی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٣

اخراج شدن از کار ( غیر رسمی )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلینیک دامپزشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معنای سالانه برایannual هست نه annoying ! لطفا اصلاح شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

زنگ خوردن تلفن Has your phone ever gone off at a bad time?

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در مورد تلفن به معنای زنگ خوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چیزی را تصاحب کردن یا بدست آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هوش مالی . شم اقتصادی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلید کردن ، گیردادن Why does everyone keep fixating on that?

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

جمله ای که هنرپیشه ها و موزیسین ها برای جلو گیری از بد بیاری ( به جای goo luck ) به همدیگه میگن !!که در واقع یه نوع خرافات قدیمیه!