امیر ارادی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the hell is sweden: تو سوئد میخوای چه غلطی کنی، میتونه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

crazy in some night: یه شب دیوانه بازی سریال شرم پارت ۲ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nature is calls me: در محاوره زبانی که دستشویی استاندار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just can't going: واقعا، حقیقتا دیگه نمیتونم ادامه بد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good for yourself: خوش به حال خودت ( الدنگ ) معمولا در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

specially fuck you: به شکل خاصی لعنت به تو، لعنت به هفت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enjoy your night: داری از شبت لذت میبری، وقتی که بصور ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not your breakfast: با من نمیتونی شروع خوبی داشته باشی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nice a good picture: چه تصویر خوبی ( از هر اون چه انجام ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i feel like hell: حالم خیلی بده، انگاری تو جهنمم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm over the hill: دیگه از من گذشته، پیر شدم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

straight from the horses mouth: مستقیم از دهان خود شخص شنیدن، از من ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

call someone on the carpet: بازخواست کردن، فرا خواندن کسی به ات ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone a benefit of doubt: به معنای اعتماد بی چون و چرا به کسی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

one high horse: آدم پرافاده، آدم مغرور

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's a lost cause: کسی که هیچ امیدی به موفقیت ندارد، ک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you busted me cold: بدجور مچم رو گرفتی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't put on an act: ادا در نیار بازی در نیار

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont mock me: مسخره م نکن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have dirt on you: ازت آتو دارم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a lush style of writing: سبک نویسندگی پر شاخ و برگ

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got a lunch date: من یه قراری همراه با ( صرف نهار ) د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is a life a lie: این یه زندگی پر از دروغه، هیچیش راس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't ask it: نگو و نپرس ، که چی سرم اومده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i didn't mean for that: منظوری نداشتم، از قصد اینکار رو نکر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can't hurt to try: به امتحانش میارزه، امتحانش ضرری ندا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i want tell you a wonderful: یه چیز خاص میخوام بهت بگم یه موضوع ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm aware: مطلعم، باخبرم، درجریانم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what the hell are you wrong: چه غلطی داری میکنی، مگه چه اتفاقی ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are not need charity: نیازی به صدقه سریت نداریم محتاج تصد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

99 percent: تا آخر کار ( موفقیت یا برعکس ) چیزی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he crazy about you: دیونه توئه. کس خلت شده، چیکارش کردی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how's the work: کار چطور پیش میره، اوضاع کار چطوره؟

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not the thing i want: این چیزی نبود که من میخواستم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my guarantee: با تضمین من ( تا آخرش هستم، مرد و ق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of my back: دست از سرم بردار مزاحمم نشو

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you take too long: خیلی لفتش میدی، زیادی طولش میدی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll take the blame: من تقصیر رو گردن میگیرم، من زیر بار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i smoke my ass: حسابی داغونم، خیلی بهم ریختم، دود ش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the lock is broken: قفل خرابه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the wall is damp: دیوار نم داده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's leaking from the ceiling: سقف چکه میکنه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the internet connection is down: اینترنت مشکل داره!

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there's mold on the wall: دیوار کپک زده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the door is jammed: در ، گیر کرده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the drain is clogged: راه آب گرفته چاه گرفته

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have trust issues: اعتماد کردن برام سخته

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the tap is leaking: شیر آب چکه میکنه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my plate is full: کلی کار دارم. یه عالمه کار سرم ریخت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she couldn't make it in today: امروز نتونست بیاد ( برخلاف میلش )

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't have the bandwidth for you: من حوصله سر و کله زدن با تو رو ندار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give the go ahead: اجازه شروع کاری را دادن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my son is minting money: پسرم پول زیادی در میاره

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lose that grin: نیشتو ببند زیپ کن اون نیشخندتو

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on the right track: من در مسیر درستی هستم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

shap up or ship out: یا رفتارت رو درست کن یا گورتو گم کن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in a dreams: مگه به خواب ببینی ( غیر ممکنه، نمی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

why be so nice to me: چرا اینقدر بام خوبی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what bring you around: چه چیزی شما رو این ورا کشوند. چه عج ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it was a put on: این سرکاری بود

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hello foxy: سلام خوشکله ( خواستنی وهوس انگیز )

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is a really crunch time: این زمان واقعا دشواری ( سرنوشت سازی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you know me some well: تو که منو خوب میشناسی ( حداقل یه چش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i should kicking your ass: باید بزنم در کونت بندازمت بیرون بای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he is a taxidermist: اون یه پوست کنه ( کسی که کارش کندن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how much longer do we have: چقد دیگه مونده برسیم؟

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

show me your special: گل کارات، رو بهم نشون بده، بهترین ت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i like a full figured woman: از زن گرد وقلنبه خوشم میاد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

sounds all right: به نظر که خوبه ، بنظر که بهت ساخته، ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's in no passion: اون هیچ عشق و علاقه ای ( میل جنسی ) ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

where there's a smoke there's a fire: تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها اگ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

come work to dad: با پدرت میای سرکار؟

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't stoop their level it is beneath your dignity: شان و وقار خودت رو پایین نیار، در ش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i turn this a place around: من اینجا رو متحول کردم سریال shamel ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what you been up to: این مدته چیکار میکردی؟ این مدت به چ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your silence speaks volumes: سکوتت گویای همه چیزه همون حرف نزدن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i live out of a suitcase: من همیشه در سفرم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they have deep pockets: جیب شون حسابی پره

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i will whisk you away: سریعا از اینجا میبرمت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm all a tingle: از هیجان و شوق زیاد دارم میلرزم از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scouts honor: قول شرف میدم ( قول پیش آهنگی )

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it seems like just yesterday: انگار همین دیروز بود

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we just starting: وقت خوبی اومدی، تازه داریم شروع میک ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you still married: یه کنایه مبنی بر اینکه بعد از کلی گ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

since i promise: از جایی که قول دادم ( که دیگه تکرار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ready to smile: لبخند ( معمولا عکاس در موقع عکس گرف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't have any yet: هنوز که چیزی نگرفتم. . . . . در جا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're a sperm me: جمله ای بی ادبانه که در بعضی فیلم و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first time you call me mom: اولین باره بهم میگی ننه ( مامان ) م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't ever come back: دیگه هیچگاه بر نگرد، بری که برنگردی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything is good: در جاهایی بلاخره حل شد ، بالاخره جم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i smell broth is amazing: چه بوی تاپی از این خوراکی گوشتتون ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look stunni: شبیه شب ماه چهارده شدی ( زیبا و دلف ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

congratulation your house: خونه جدید مبارک

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is what couple do: این کاریه که زوجین انجام میدن ( معم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

world give me a sign: جهان، دنیا ( متافیزیک ) یه علامت ، ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

change a plan: نقشه ت رو عوض کن ( دستت رو شده ) یه ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's our business: این کاریه که به ما مربوط میشه، ولا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hate my guts: از کسی متنفر بودن، چشم دیدن کسی را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i just had some loos ends i need to tie up: چند تا کار نیمه تمام داشتم که باید ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to twiddle my thumbs: اوقات خود را به بطالت گذراندن یللی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i smooched you on purpose: از قصد ( از عمد ) بوست کردم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is curvaceous: اون ( خانم ) خوش اندامه، خوش قواره ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i don't do anything half assed: من هیچ کاری رو نصفه نیمه انجام نمید ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he left for good: واسه همیشه رفت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was about to give up on that: داشتم بیخیالش میشدم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get on my case: بهم گیر نده رو مخم نباش

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is no laughing matter: موضوع خنده داری نیست چیز خنده داری ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

peper hits me the wrong way: فلفل به من نمیسازه فلفل با طبعم نم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it looks like you're scolding us: انگار داری دعوامون میکنی!

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my friends can't stand me: دوستام چشم دیدن منو ندارن ( قابل تح ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the ace of hearts: آس دل، تک دل

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the acerbity of his words: تندی حرف های او. . . .

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop munching you gross me out: اونقدر ملچ ملوچ نکن دلم ریش شد!!!

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we dodged a bullet: قسر در رفتیم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

thank you for your concern: از نگرانی شما ( نبست به خودم ) سپاس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on leave: من مرخصی گرفتم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's the least i could do: کاری نکردم که، وظیفه ام بود

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

pleasure doing business with you: از همکاری با شما خوشحال شدم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you beat my ace of hearts: تو تک دل من رو بریدی!

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

an ace salesman: فروشنده ماهر فروشنده خبره

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he ased his opponent out: او حریف خود را شکست داد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's payback time: وقت تلافیه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not a flex: پز نیست. . . . قصد خودستایی نیست. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheap date: پارتنر کم خرج دوست ( جنس مخالف ) کم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cheap sex: رابطه جنسی بدون احساس و تعهد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

two minutes tops: حداکثر، نهایتا دو دقیقه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i see you a 20: بیست دقیقه دیگه میبینمت

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are so big: شماها خیلی بزرگ شدید ( معمولا بعد ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a fuck in suck: تو یه کونکش عوضی هستی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

stop fuck in question: سوالات تخمی ( بی مورد ) رو متوقف کن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

enjoy with yourself: خود دانی و خود ( وقتی چیزی بهت میگم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

left me on read: پیامم رو خوند ولی جواب نداد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

love is kidding: عشق یه دروغه عشق یه شوخی بی مزه ست ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's my shut up: این شیرینی ( باج دادن ) حق السکوت م ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can come back and fix it: میتونم برگردم و ( خرابکاری رو که کر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you waste my fuck in time: تو وقت منو داری بگا میدی ( حرومش می ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

always take the high road: همیشه کار درست رو انجام بده

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

next time on me: سری بعد مهمون من

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can you give me a head: میشه یه اشاره ای بهم بدی ( علامت و ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i need place to crash: یه جایی برای خواب و استراحت نیاز دا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm about to lose my shit: دارم از کوره در میرم دارم کنترلم رو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's the spitting image of his father: عین باباشه انگار سیبیه که از وسط نص ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're in mourning: ما عذاداریم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i saw a head on collision: یه تصادف شاخ به شاخ دیدم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i pull my way: من راه خودمو میرم در جایی معنی من ک ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're such a killjoy: چه آدم حال گیر و ضد حالی هستی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's good to splurge every now and again: خوبه که آدم هر از گاهی ولخرجی ( بری ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the really good guys are few and far between: مردای خیلی خوب بسیار کم و نادر هستن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a lech: من یه آدم شهوتی ام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a sucker for this: من دیونه این ( هر چیزی میتونه باشه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll be there with bells on: با جون و دل ( با کمال میل ) میام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is a good gig: پول خوبی توشه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

what is cooking: در آمریکایی خودمانی یعنی خبر جدیدچی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this place is so idyllic: اینجا خیلی باصفاست

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you tattled on me: تو خبرچینی منو میکنی؟ تو منو لو داد ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's gone trouble a me: این کاریه که من رو به زحمت میندازه ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's writ in new version: ورژن جدیدش اینجوری شده در نسخه جدید ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

think feeling act: فکر کن ( مثبت ) احساس کن ( مثبت ) ع ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard day: روز سختی بود روز سختی داشتم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i had a double: دو تا امتیاز گرفتم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on pins and needles: دلشوره دارم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

everything okay with you: همه چی روبراهه ( رفیق ) ؟ ناراحت که ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

man gone missing: مردی که گم شده است

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's good: ایول باریکلا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she's not a slavy: اون که غلام چشم و گوش بسته ما نیست! ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i keep in my mind: اینو آویزه گوشم میکنم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you threw a tantrum: تو قشقرق به پا کردی! تو علم شنگه را ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no one is okay: کسی حالش خوب نیست هیچکی حالش خوب ن ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

and what's that: در جایی در جواب یه سوال با نتیجه نا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a superman: من یه مرد عالیم من یه مرد هوشیارم ( ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

man friday: دستیار کارآمدو قابل اعتماد دست راست ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what do you have in store for me: چه برنامه ای واسم داری؟ چی تو انتظا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he wants you to dance to his tune: اون ازت میخواد که به سازش برقصی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money's tight right now: الان دست و بالم تنگه کفگیرم ته دیگ ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get out of that jalopy: از اون ابوقراضه بیا پایین ( اتوموبی ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is a awkward: خیلی ضایع ست

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't hold my liquor: مشروب سریع منو میگیره با خوردن مشرو ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a modest farmhouse: یک خانه روستایی ساده و بی پیرایه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a modest proposal: پیشنهاد معقول

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

his mode of life: سبک و شیوه زندگی او

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you conned me: تو سرم کلاه گذاشتی تو منو فریب دادی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give someone a head up: کسی را از قبل باخبر و مطلع کردن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

make someone blush: کسی را خجالت زده کردن کسی را شرمنده ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you get the horns: با بد کسی درافتادی بد میبینی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's out of whack: به تعمیر نیاز داره درست کار نمیکنه

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i told you what: چی چی بهت گفته بودم قبلا که بهت گفت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be such a wuss: اینقدر ترسو و ضعیف نباش

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you married or happy: متاهلی یا مجرد؟کنایه بعضی از متاهل ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are like a fine wine: مثل قالی کرمونی روز به روز بهتر میش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i mistreated you: باهات بدرفتاری کردم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no more tomfoolery: دیگه شیطنت، دلقک بلزی، لوس بازی وسر ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

women can be so fickle: خانم ها میتونن خیلی دمدمی مزاج باشن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she cannot take a joke: طرف جنبه نداره اون ظرفیت نداره

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm fed up with this situation: از این شرایط جونم به لبم رسیده از ا ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't burst my bubbles: تو ذوقم نزن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm warning you: بهت هشدار میدم بهت اخطار میکنم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm old enough to be your mother: من جای مادرت حساب میشم من جای مادرت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not my brother's keeper: مسئول کارها و رفتار برادرم نیستم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

good your chance: خوش به حال شما

٨ ماه پیش

مدال‌های امیر ارادی