امیر ارادی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i swear a life of my family: به جون خونواده م قسم، به جون عزیزام ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cogent and reasonable: متقاعد کننده، مجاب کننده و معقول

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we have to be judicious: باید درست قضاوت کنیم، عاقل و با تدب ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

please be rational: لطفا منطقی باش، منطقی رفتار کن

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is that to stay or to go: اینجا میخورید یا میبرید، معمولا در ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get something going: عبارت محاوره ای به معنی راه انداختن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm looking forward to it: کاربرد=وقتی مشتاقانه منتظر چیزی هست ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

woke: آگاه بودن نسبت به بی عدالتی های اجت ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not kid: در جواب اینکه آیا متاهلی، بله هستم ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you got a wrong: اشتباهی گرفتی، داری اشتباه میکنی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

next go: سری بعد، دفعه بعدی

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's this story: جریان چیه، این قصه چطور پیش اومد، ج ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you don't move: بهتره جم نخوری

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

legs in the air: پاها رو بالا ببر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we right this wrong: ما این اشتباه رو درست میکنیم، ما ای ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your life will be turned upsid down: زندگی ت از این رو به اون رو خواهد ش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blows nose: آب بینی گرفتن، فین کردن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that went well: این که خوب پیش رفت. . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

how's the school: مدرسه چطور پیش میره؟، مدرسه چطوره؟

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's a raid: این یک حمله ست ، این یک یورش ه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's for the best: این به نفع ماست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big day for you: روز بزرگی ( خاص ) برای شماست

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

give me a sugar: یه بوس بده، یه ماچ بده ( اصطلاح )

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

blood meal: اخاذی، خفت گیری، لقمه زور

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's realy suit me: اون واقعا بهم میاد، فیت خودمه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nearly finished: نزدیکه تمام شه، چیزی ازش نمونده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's native a legend: یه افسانه محلی، یه افسانه بومی، یه ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is a no second date: قرار اول رو که خرابکاری کردی ( قرار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

first page: موضوع اول ، صفجه اول، اولین تیتر

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

wrong answer: جوابت اشتباه بود

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we're going to my place: داریم میریم خونمون

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're out: میتونی بکشی کنار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you must go back to the shop: ( چیزی که قبلا خریدی و به هر دلیل پ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

new pajamas: لباس خواب جدید

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

billion sure: بسیار بسیار مطمئنم، صد در هزار، مو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go is okay: حتما برو، با کسی که داری باش میری م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm going in: دارم وارد میشم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he didn't take: اون قبول نکرد ، اون نپذیرفت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slime house: لجنزار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're not place: در حد و اندازه تو نیست، تو جایگاه ت ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this is this is: همینه که هست، میخوای بخوای میخوای ن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you should use the death: باید به دیدن ( مرگ ) عادت کنی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you have a card: یه شانس بیشتر نداری، پس وقت تلف نکن

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you under arrest me: شما منو دست کم گرفتی اصطلاح ) سریال ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the same shit: همون کس شعرای همیشگی، همون چرندیات ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not his bitch: من خایه مال اون نیستم، من مطیع محض ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i was born in the street: من این کاره م ، این منم که باید این ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when the time is come: زمانش که برسه ، وقتش که بشه . . . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my flash and blood: معادل فارسی از پوست و استحونمه ، اش ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's a clever boy: اون میدونه که چکار باید بکنه ، یا ن ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

use and lose: یه اصطلاح مافیایی در فیلم و سریال ه ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he sent a hi and goodbye: او صیغه سلام و خداحافظی ت رو رسوند، ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a diamond: تو یه تیکه جواهری، تو خیلی خیلی گلی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you still thirsty: در جاهایی، ایا هنوز عطش این کار رو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm green: من بی تجربه هستم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm dark: من مرموزم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

every bloody time: همیشه همین گوهه، همیشه همین لعنتی ه ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not you: من مثه تو نیستم، خودت رو با من مقای ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you my cia: تو خبرچین منی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm still hungry: من هنوز سیر نشدم ( عدم سیری در موضو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's a bomb: وای برگام، وای پشمام، تعجب در موارد ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my true nature: حقیقت ذاتی من

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a double date: یه قرار چهار نفره ( معمولا از قبل ب ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's see what can you do: ببینم چند مرده، حلاجی، ببینم چکار م ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you first know: اول از همه خودت خبردار میشی، اول از ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

smell ass: بو سگ دادن، بوی گه دادن، رایحه نامط ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i heard a lot about you: تعریفت رو زیاد شنیدم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you looking shit: داغون و بهم ریخته به نظر میرسی ( خو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

storm is coming: یه تهدید معمولا تو فیلما و سریال ها ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

welcome to fun house: به یه جای عشق و حال خوش اومدی. . . ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not getting to bed: این دیگه دم خور شدن حساب نیست، این ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you think here free for all: فکر میکنی که اینجا خر تو خره ( کنای ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we see a good heart: ما حس نیت نشون میدم، منبع سریال سرز ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

can we have a word: میشه یه حرفی با هم بزنیم ( معمولا ب ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

nobody asked you: کسی ازت نخواست، کسی ازت نپرسید، نخو ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have a friend there: یه آشنا ( پارتی ) اونجا دارم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hard woman: زن سرسخت

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can't take my father: تحمل ( حوصله ) پدرم رو نداشتم

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

let's discuss it: اجازه بده درباره اش حرف بزنیم. بذار ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

is it the wind up: آیا این حقه ( کلک ) ست؟!

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

speak of your mistake: حالا که صحبت از اشتباهت شد. . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

big smile: معمولا در هنگام عکاسی گفته میشود، ی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

not sign of for: این چیزی نبود که ما باش توافق کرده ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

if no bother: اگه زحمتی نیست. . . . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no fuss no muss: به همین راحتی! به همین آسونی!

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't get smart: زرنگ بازی در نیار

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

your dead wrong: سخت در اشتباهی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont make me blush: خجالتم نده

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when the door close it other open it: معادل فارسی خدا گر ز حکمت ببندد دری ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you the best: حرف نداری، بهترینی

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they turn back on you: اونا ازت رو بر میگردونن، اونا بهت پ ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fine days: یادش بخیر، عجب روزایی بود. . . .

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this closely: این خیلی دنجه ( کنایه از جا و مکان ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you new here: تو اینجا تازه واردی؟تازه اینجا اومد ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this good work: این حسابی جواب میده، خودشه

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm on guy: رو من میتونید حساب کنید

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

very dead: بدجوری مرده، بد شکلی مرده

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

question why: سوال اینه که چرا؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

when i say so: وقتی که وقتش برسه، زمانی که من صلاح ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

they are just people: اخه اونا هم آدم ن، مثل ما ( معمولا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it wasn't meant to be: قسمت نبود انگار

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

marriage is rocky: ازدواج یعنی فاجعه ( کسی که معمولا ت ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know you understand my sign: میدونم که حالیت شده، میدونم منظورم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are a muscle: تو مغز متفکر موضوعی

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's highway robbery: سر گردنه ست!!!؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i can walk you to: میتونم شما رو تا. . . . همراهی کنم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i have to see about it: حالا ببینم چی میشه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's okay by me: از نظر من اشکالی نداره

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who is this guy: این دیگه چه جور آدمیه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see it: خواهیم دید، بلاخره ته و توی قضیه رو ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what friends for: پس دوستان به چه دردی میخورن ( در وق ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

no risk no more: وقتی اهل ریسک نیستی انتظار نتیجه عا ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

see what i can do: ببینم چه کاری از دستم برمیاد، ببینم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

where did you come from: از کجا سر و کله ت پیدا شد ( چطور یه ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hand is still dirty: دستات هنوز به جرم و جنایت آلوده ست

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you look a terrible: خیلی داغون بنظر میای

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we are walking in the dark: در یک مسر فاسد و تباهی داریم گام بر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

my biological clock is ticking: فرصت بچه دار شدنم داره تمام میشه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

are you trying to woo me: سعی داری دل منو بدست بیاری؟

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's your body count: تا حالا با چند نفر رابطه جنسی داشتی ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dont deride him: مسخره ش نکن، بهش نخند

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you brazen hussy: بی شرم، سلیطه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

steer clear of me: از من فاصله بگیر، ازم دوری کن

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that was a nice touch: حرکت قشنگ و خوبی بود

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm going to cut you a break: برات آسون میگیرم، کوتاه میام، ملاحظ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's time to cut our losses: وقتشه جلوی ضرر و زیان بیشتر رو بگیر ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is a little snug: لباس بهم تنگه

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

money is work: پوله که جواب میده، با پول میشه حلش ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

well done my friend: کارت خوب بود رفیق، باریکلا دوست من

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what are you doing in my place: تو خونه من داری چیکار میکنی، ها،

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the lord is watching: خداوند ناظر بر اعمال و رفتار ماست

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i got to work for myself: باید رو پای خودم وایسم، باید واسه خ ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

criminal works: دشمن کاری، دشمنی که به خاطر کار ایج ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you got clean: تو ترک کردی ( مواد مخدر و . . ) تو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

something up: یه خبری شده، یه اتفاقی افتاده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're my best: تاپ ترین گزینه می، عالیترین انتخاب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

there is something act: یه چیزی اینا رو بهم مربوط میکنه پس ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a clove of garlic: یه حبه سیر

٥ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

home boy or home girl: بچه محل ( پسر یا دختر )

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a bad guy: اون آدم بده قصه ما منم آیا؟

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

youth is wasted on the young: حیف جوونی که قدرشو نمی دونن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i told myself: به خودم گفتم، با خودم زمزمه کردم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from the past: از گذشته ها. . . . ، از گذشته های د ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

cupcake girl: دختری که دلبری میکنه و راحت تر جذب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i see you can't behind: میبینم که جا موندی ( فسقلی )

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

dark business: تجارت غیر شفاف ( نوعی از مافیا، معم ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you are no see: شما ملتفت نیستی، شما حالیتون نیست ک ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he paint us: اون دهنمون رو سرویس کرده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i lost contact with him: ارتباطم رو باش از دست دادم، خبری از ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold this: اینو داشته باش، اینو واسم نگه دار

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

here the comes: بگیر که اومد

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i hold of my hand: کارم رو درست انجام دادم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

who can smart play: کی میتونه زرنگ بازی در بیاره

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

she is a fixer: اون یه کار راه اندازه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you know how play to people: تو میدونی با مردم چه رفتاری رو داشت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we got some problem: یه ذره به مشکل برخوردیم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

this way please: از این راه ( سمت ) لطفا

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

lovely meet: سعادتی بود خیلی خوشحال شدم دیدمت ( ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'll make an exception this time: این دفعه رو استثنا قائل میشم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a house of ill repute: فاحشه خانه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's not a trivial question: کم ارزش، کم اهمیت پیش پا افتاده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

that's my motto in life: شعار زندگی من اینه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

son of my life: نور چشمام، عزیز دردانه م

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do you a favor: یه ملاحظه ای در حق خودت کن یه لطفی ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what is what exactly: دقیقا جریان چیه؟ جریان از چه قراره؟

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it is a big day for: برای اون امروز روز بزرگیه ( مهمیه )

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm absolutely: از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to land: به زمین نشستن، فرود آمدن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i warn you: بهت هشدار میدم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i make you lived: کاری کردم که زنده بمونی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

buy me time: برام زمان بخر ( یه ذره لفتش بده تا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i know that now: الان متوجه شدم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i expected you: انتظار اومدنت رو داشتم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

what's stopping you: چی جلوت رو گرفته؟

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's on the move: اون حرکت کرد ( داره دست به کاری میز ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't do this again: دیگه این غلطا رو تکرار نکن ( معمولا ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he is a like a close book: اون یه آدم تو داری هست ( همه چیز رو ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm filming tonight: امشب سر صحنه ام/امشب فیلم میگیرم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

don't be funny: مزه نریز

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm a private person: من یه آدم تو داری هستم من یه فرد را ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i'm not let you down: من نا امیدت نمیکنم رو من حساب کن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you don't have nothing left: چیزی برای از دست دادن نداری

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i wish her well: من خوبی ش رو میخوام من خیر وصلاحش ر ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

would you mind smoking outside: میشه بیرون سیگار بکشید

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

quality people: افراد سطح بالای جامعه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i feel a dark: احساس غم انگیزی دارم حس ناراحتی خاص ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i've been lonely to long: مدت هاست که تنها مانده ام

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

listen to your heart: به ندای قلبت گوش بده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

we making headway: در حال پیشرفتیم

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

do your show: کاری رو که باید انجام بدی انجام بده

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

every time it's the same: همیشه همین طور است

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take my heart: قلبم را تسخیر کن

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am a bit busy: یه ذره سرم شلوغه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

now over to: و حالا می پردازیم به . . .

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i missed you a lot: جاتون خیلی خالی بود خیلی دلتنگتون ب ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

he's ambitious: اون بلند پروازه، جاه طلبه

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're prick: تو خیلی عوضی هستی

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you have a pleasure forever: تو واسه همیشه لذت خواهی برد یه لذت ...

٥ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold the tomatoes please: لطفا برام گوجه نذارید ( معمولا در س ...

٦ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

i am stand on my word: رو قولی که دادم هستم به حرفی که زدم ...

٦ ماه پیش

مدال‌های امیر ارادی