پیشنهادهای حمیدرضا (٣,٣٤٥)
تو گفتی و منم باور کردم.
به ته خط رسیدم .
پیچوندن قال گذاشتن
تنبل تن لش بیکاره
تله فقر
بدون زحمت بودن چیزی آسون بودن چیزی
از آن به بعد.
از همون اول
بی اندازه مدام پیوسته یکریز
تا کجا؟؟ تا چه حد؟؟
آروم در گوشم بگو.
خیلی خنگول هستی.
منو دست میندازی؟؟
جنابعالی کی باشین؟؟
برو بابا، شَرِت کم
بیشعور
به دلم افتاده.
عرق کردم.
شهوت انگیز
به خاطر چیزی.
خارج از حد معقول، نامناسب
تو دردسر بزرگی افتادی.
سریعتر برو.
تو زیر حرفت زدی.
منو نکُش، رحم کن.
از طرف خودت صحبت کن.
به کلی گیج شدم. دیگه عقلم به جایی قد نمی ده.
در ضمن. . .
مثل موم تو دستمه.
بیا قول بدیم. بیا موافقت کنیم.
کاملا معقوله.
وقت گذرانی کردن وقت تلف کردن
کودن اُسکل
گمشو بزن به چاک
بد دهنی
جر زدن تقلب
همین حالاشم همین جوریشم
زشت نازیبا
از فرط گریه خوابیدن
به صورت اتفاقی
پخش شید متفرق شید
چشم چرون
وگرنه چی میشه؟؟
پاتو از گلیمت درازتر کردی.
زندگی بُرد و باخت داره.
تو خانواده مون ارثیه.
قیمت رو کم کن.
شیشه رو بده بالا.
خیلی داغ کردی.
عصبی نباش.