پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
واژه ی " گیتار" همان واژه ی " سه تار" فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " زرگون " فارسی پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " زیرکونیم " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه ...
واژه ی " زیرکونیم" همان واژه ی " زرگون " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " روز " فارسی پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " رزق " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با همان ...
واژه ی " رزق" همان واژه ی " روز " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است . رزق در ل ...
واژه ی " رواج" همان واژه ی " رفتن " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " خوارزمی " فارسی پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " آلگوریتم " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروز ...
واژه ی " آلگوریتم " همان واژه ی " خوارزمی " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " جامه دان " فارسی پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " چمدان " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه ...
واژه ی " چمدان " همان واژه ی " جامه دان " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " فردوس " فارسی پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " پردیس " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با ...
واژه ی " پردیس" همان واژه ی " فردوس " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " پاجامه " فارسی پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " پیژامه " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه ب ...
واژه ی "پیژامه " همان واژه ی " پاجامه ی " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
واژه ی " بالاخانه " پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " بالکن " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با هما ...
واژه ی "آفریده " پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی به شکل " عفریته " در آمده و دوباره به زبان فارسی بازگشته است و امروزه با همان ...
واژه ی "عفریته " همان واژه ی " آفریده ی " فارسی می باشد که پس از سیر در زبان های غیر ایرانی با تغییر لهجه و معنی دوباره به زبان فارسی بازگشته است .
نگاه به نگاه شدن [کنایه در تداول عامه]چشم در چشم هم شدن ، در روبروی هم قرار گرفتن . مثل دهان به دهان شدن ( ( آرزو تند سر چرخاند و با زرجو نگاه به ن ...
پارچه پرده ای:نوعی پارچه که برای دوخت انواع پرده امروزه کار برد دارد از انواع پارچه های پرده ای می توان به: حریر و تور ، کتان، مخمل، ابریشم، ساتن و. ...
کولاک یک واژه ی ترکی است از مصدر " کؤله مک " به معنی حمله ی ناگهانی سگ یا هر حیوانی وحشی . از این رو وقتی سگ را به حمله تشویق می کنند می گویند " های ...
کولاکی از شیکی: [کنایه در تداول عامه] شاهکار در زیبایی ، معجزه در زیبایی، ( ( مرد جوان در حال پایین رفتن از پله ها تند تند گفت که عجله دارد برود سر ...
ستون یونانی: [کنایه در تداول عامه]ستون های یونانی در سه قسمت یا شیوه عمده دسته بندی می شوند: شیوه دوری ( Doric ) متعلق به سرزمین اصلی یونان، شیوه ایو ...
لبخند پت و پهن: [کنایه در تداول عامه] یا خنده واقعی ، خنده ی پهن و خطوط دور چشم ها، نشانه های یک خنده ی واقعی هستند. این خنده شادی ما را به دنیا نشان ...
حق العمل کاری: [کنایه در تداول عامه] اجرت، کارمزد، حق الزحمه، دسترنج، کرایه، کمیسیون، مزد، حق السعی. ( ( اسناد آپارتمان امضا شد و مبارک باشد ها گفت ...
زیرجُلکی: [کنایه در تداول عامه]دزدکی، یواشکی ( ( دختر های کارمند که تا حالا زیرجلکی می خندیدند ، بلند زدند زیر خنده و چشم آرزو به زرجو افتاد که با ل ...
گیر سه پیچ دادن: [کنایه در تداول عامه] سماجت بیش از حد , بیخودی گیر دادن . بهانه تراشی ( ( آرزو پرید وسط حرفش. "حاج آقا مهم مهر است که خورده، حالا ی ...
بالا غیرتا: [کنایه در تداول عامه] از روی جوانمردی و گذشت . انصافاً. بعضاَ "والا غیرتاً" هم گفته میشود. ( ( آرزو پرید وسط حرفش "حاج آقا مهم مهر است ...
شیرینی بادامی: ( کوکیز بادام ) نوعی شیرینی که ار تهیه آن از بادام استفاده شده . استفاده از بادام در این شیرینی، آن را به یکی از خوارکی های مقوی برای ...
آداب دانی: [ اصطلاح در تداول عامه ] آداب شناسی، ادب، با فرهنگ با نزاکت ( ( شیپوری های توی هال را دیدی؟آقای خسروی فرستاد برای تشکر از مهمانی چه مرد آ ...
بی کس کار شدن: [ اصطلاح در تداول عامه ]لهجه و گویش تهرانی ، غریب و تنها شدن . بی یار و یاور شدن. بی خویشاوند گشتن. ( ( صبح تا حالا خواستم به این زب ...
دست تنها: [ اصطلاح در تداول عامه ] تنها بی یار و یاور . بی مدد بی معین یا منفردا به تنهایی . ( ( صبح تا حالا خواستم به این زبان نفهم حالی کنم دیوار ...
در اندشت: [ اصطلاح در تداول عامه ]دَرَندَشت لهجه و گویش تهرانی، پهن و وسیع، بی در و پیکر. ( ( به دکتر گفتم تو بگو چطور ؟اگر هر چی دم دستم رسید بخور ...
دَرَندَشت: [ اصطلاح در تداول عامه ]لهجه و گویش تهرانی، پهن و وسیع، بی در و پیکر. ( ( به دکتر گفتم تو بگو چطور ؟اگر هر چی دم دستم رسید بخورم که فردا ...
خانه ی اعیانی: [ اصطلاح در تداول عامه ]خانه ی منسوب و متعلق به اعیان. ( ( وقتی که خانه را می ساختند پدر گفت "اتاق خواب چه صیغه ی ست خانم ؟ من که کا ...
گل شیپوری سفید: [ اصطلاح در تداول عامه ] نوعی از گل شیپوری که گل آن سفید باشد ( ( صدا را پایین تر آورد . "تو به جِد نگیر برو چند روزی خستگی در کن . ...
گلدان کریستال: گلدانی که از جنس بلور یا کرستال باشد . کریستال یا شیشه کریستال، شیشه سرب داری است که در ترکیبات آن، اکسید سرب وجود دارد. خصوصیات اصلی ...
تیارت : تیارت همان تغییر یافته ی ئأتر انگلیسی می باشد . ( ( راه افتاد طرف آشپزخانه . "همچین عزا گرفته انگاری داری میری سفرقندهار "دست روی دستگیره ی ...
شیرفهم شدن: [ اصطلاح در تداول عامه ]کاملا متوجه شدن ، کلاملا فهمیدن ، ویژگی کسی که چیزی را کاملاً فهمیده. دقیق فهمیدن. کامل فهمیدن. . . معمولا وقتی ا ...
به چاک زدن: [ اصطلاح در تداول عامه ] گور خود را گم کردن ، محل را به خواری ترک کردن . ( ( نصف دیوار نصفه که خراب شد گلنگ را پرت کرد کنار شیر آب، گره ...
جل و پلاس: [ اصطلاح در تداول عامه ] ( جُ لُ پَ ) ( اِمر. ) اسباب و اثاثیة ناچیز و کم ارزش . ( ( نصف دیوار نصفه که خراب شد گلنگ را پرت کرد کنار شیر ...
هیکل دار:درشت استخوان ، تنومند، ستبر. ( ( بنا قدبلند بود و هیکلدار و چشم های ریز داشت و ریش تنک . آجر روی آجر می چید و زیر لبی آواز می خواند . ) ...
حیاط پشتی :یا حیاط خلوت معمولاً به بخشی از فضای محوطه ساختمان مسکونی اطلاق می شود که فضای آزادی در پشت ساختمان بوده ، به عنوان محلی برای نورگیر یا کا ...
گلدان سنگی: نوعی از گلدان که جنس آن از سنگ یا مرمر باشد . یکی از بهترین مواد اولیه ای که می شود با آن، گلدان هایی شیک، زیبا و خاص را تولید کرد، سنگ ه ...
لندهور: [ اصطلاح در تداول عامه ]صفتی برای بیان بی خاصیت بودن شخص، درشت اندام ، قوی هیکل. ( ( آرزو پرسید : "سر چی دعوا شد ؟" "سر این که خانم گفت دیو ...
یقه قلاب بافی: نوعی از یقه ی لباس که با قلاب بافندگی بافته می شود . و به به یقه ی انواع لباس ها دوخته می شود . ( ( وقتی که آرزو یادش بود لباس های ن ...
ورجه ورجه کردن: [ اصطلاح در تداول عامه ]جست و خیز کردن. بالا و پایین پریدن. ( ( نصرت با لباس گلدار ازپله های پهن پایین می آمد . شبیه مرغ چاق و چله ...
لباس گلدار : یکی از طرح های لباس می باشد کـه مدتی اسـت ترند شده و در تمام فصول می توان از لباس های گلدار استفاده کرد. طرح های متنوعی از لباس های گلدا ...
زیر دوش بودن: [ اصطلاح در تداول عامه ]در حال حمام کردن ، در حال دوش گرفتن، ( ( دختر از جوی آب پرید توی پیاده رو ، برگشت شکلک در آورد و داد زد "خاله ...
کله سحر: [ اصطلاح در تداول عامه ]قبل از اذان صبح ، صبح خیلی زود . خروس خون ( ( دختر از جوی آب پرید توی پیاده رو ، برگشت شکلک در آورد و داد زد "خاله ...
دستک دنبک در آوردن: [ اصطلاح در تداول عامه ]در تداول پاپوش دوختن . اشکالتراشی کردن . اشکال و ایراد گرفتن و مانع و سد در راه کسی یا چیزی شدن . ( ( آ ...