پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
دنیا از ماده دنو ( بر وزن علو ) به معنی پائین تر و نزدیکتر می آید و نقطه مقابل آن اقصی و قصوی به معنی دورتر است .
تحریف از ماده تحرف گرفته شده که به معنای کناره گیری از وسط به اطراف و کناره هاست .
ردیف از ماده ردف ( بر وزن حرف ) به معنی قرار گرفتن پشت سر چیزی است ، لذا به کسی که پشت سر اسب سوار می نشیند ، ردیف گفته می شود ،
نوفل در اصل از ماده نفل ( بر وزن نفع ) به معنی زیادی است. نوفل به کسی گفته می شود که بخشش زیاد داشته باشد .
در زبان عربی به نوه نافله می گویند به خاطر این است که بر فرزندان افزوده می شود .
نافله در اصل از ماده نفل ( بر وزن نفع ) به معنی زیادی است ، و این که به نمازهای مستحب نافله گفته می شود چون اضافه بر واجبات است .
ذریه از ماده ذرو ( بر وزن مرو ) به معنی پراکنده ساختن گرفته شده و اینکه فرزندان انسان را ذریه گفته اند به خاطر آن است که آنها پس از تکثیر مثل به هر س ...
ناتق از ماده نتق ( بر وزن قلع ) در اصل به معنی کندن چیزی از جایش و به سوی دیگری پرتاب کردن است ، به زنانی که زیاد فرزند می آورند نیز ناتق می گویند ، ...
تعزیر به معنی حمایت و یاری کردن آمیخته با احترام و بزرگداشت است ، و بعضی گفته اند که اصل آن به معنی ، منع و جلوگیری است ، اگر جلوگیری از دشمن باشد ، ...
درباره مفهوم امی که از ماده ام بمعنی مادر یا امت به معنی جمعیت گرفته شده است در میان مفسران گفتگو است ، جمعی آنرا به معنی درس نخوانده می دانند ، یعنی ...
یهود از ماده هود ( بر وزن صوت ) به معنی بازگشت توأم با نرمی و آرامش است و به طوری که بعضی از لغویین گفته اند ، هم بازگشت از خیر به شر را شامل می شود ...
لوح از ماده لاح یلوح به معنی ظاهر شدن و درخشیدن گرفته شده و چون با نوشتن بر روی یک صفحه ، مطالب آشکار می گردد و می درخشد ، به صفحه ای که بر آن چیزی م ...
عاکف از ماده عکوف به معنی توجه به چیزی و ملازمت آمیخته با احترام به آن می باشد .
دابه از ماده دیبب بمعنی آهسته راه رفتن و قدمهای کوتاه برداشتن است ، و معمولا به همه جنبندگان روی زمین گفته می شود ، و اگر می بینیم که به شخص سخن چین ...
تدمیر به معنی هلاک کردن و نابود ساختن است . واژه ی ترکی " دَمیر " به معنی آهن و فلز از آن گرفته شده است . زیرا ابزار جنگی که موجب هلاک و نابودی انسان ...
استضعاف معادل کلمه استعمار است که در عصر و زمان ما به کار می رود و مفهوم آن این است که قومی ستم پیشه جمعیتی را تضعیف کنند تا بتوانند از آنها در مسیر ...
نصیحت از ماده نصح ( بر وزن قفل ) گرفته شده که به معنی خلوص و بی غل و غش بودن است سپس به سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت و خیرخواهی و بدون تقلب و فریب ...
تضرع در اصل از ماده ضرع ( بر وزن فرع ) به معنی پستان گرفته شده ، بنابراین فعل تضرع به معنی دوشیدن شیر از پستان می آید . از آنجا که بچه در هنگام خواست ...
برکت از ریشه برک ( بر وزن درک ) به معنی سینه شتر می باشد گرفته شده ، و از آنجا که شتران به هنگامی که در جائی ثابت می مانند سینه خود را به زمین می چسب ...
برکه از ماده برکت است و ریشه آن برک ( بر وزن درک ) به معنی سینه شتر می باشد ، و از آنجا که شتران به هنگامی که در جائی ثابت می مانند سینه خود را به زم ...
اقاله از گرفته شده که قیلولة به معنی خواب نیمروز و یا به معنی استراحت در نیمروز است ، و در اصل به معنی راحتی است ، و لذا پس گرفتن جنسی که فروخته شده ...
محجه در اصل از ماده حج به معنی قصد می باشد و به جاده و راه که مقصود و منظور انسان است ، محجه گفته می شود ، و به دلیل و برهان نیز حجت ، اطلاق می گردد ...
حجت در اصل از ماده حج به معنی قصد می باشد و به جاده و راه که مقصود و منظور انسان است ، محجه گفته می شود ، و به دلیل و برهان نیز حجت ، اطلاق می گردد ، ...
محجور از کلمه حجر ( بر وزن شعر ) در اصل به معنی ممنوع ساختن است و همانطور که راغب در کتاب مفردات گفته است بعید نیست از ماده حجاره به معنی سنگ گرفته ش ...
اصغاء از ماده صغو ( بر وزن سرو ) به معنی تمایل پیدا کردن به چیزی است ، ولی بیشتر به تمایلی گفته می شود که از طریق شنیدن و بوسیله گوش حاصل می گردد ، و ...
خرقه از ماده خرق ( بر وزن غرق ) گرفته شده که در اصل به معنی پاره کردن چیزی است بدون رویه و حساب ، درست نقطه مقابل خلق که ایجاد چیزی از روی حساب است .
ودیعه از ماده ودع ( بر وزن منع ) به معنی ترک کردن گرفته شده . از این نظر ودیعه را ودیعه می گویند که باید محل خود را ترک گوید و به دست صاحب اصلی باز گ ...
استقرار در اصل از ماده قر ( بر وزن حر ) به معنی سرما است و از آنجا که سرمای شدید هوا انسان و موجودات دیگر را خانه نشین می کند ، این کلمه به معنی سکون ...
مستقر در اصل از ماده قر ( بر وزن حر ) به معنی سرما است و از آنجا که سرمای شدید هوا انسان و موجودات دیگر را خانه نشین می کند ، این کلمه به معنی سکون و ...
حب و حبة به معنی دانه های خوراکی و غذائی است ، مثل گندم و جو و آنچه که قابل درو کردن است ولی گاهی به دانه های دیگر گیاهان نیز گفته می شود .
بزغ ( بر وزن نذر ) در اصل به معنی شکافتن و جاری ساختن خون است و لذا به جراحی کردن بیطار ( دامپزشک ) بزغ گفته می شود و اطلاق بزغ یا بازغ بر طلوع آفتاب ...
بازغ از ماده بزغ ( بر وزن نذر ) در اصل به معنی شکافتن و جاری ساختن خون است و اطلاق این کلمه بر طلوع آفتاب یا ماه در حقیقت آمیخته با یکنوع تشبیه زیبا ...
دیبوب از ماده دیبب گرفته شده که بمعنی آهسته راه رفتن و قدمهای کوتاه برداشتن است ، و اگر می بینیم که به شخص سخن چین دیبوب گفته می شود و در حدیث وارد ش ...
اصولا قرن از ماده اقتران و به معنی نزدیکی است و چون اهل عصر واحد و زمانهای متقارب به هم نزدیکند به آنها ، و هم به زمان آنها قرن گفته می شود .
بحر به معنی وسعت و گسترش است ، و اینکه عرب دریا را بحر می گوید به خاطر وسعت آن است .
مکعب در اصل از ماده کعب گرفته شده که به معنی برآمدگی پشت پا است ، سپس به هر نوع بلندی و برآمدگی اطلاق شده . و اگر به مکعب نیز مکعب گفته می شود به خاط ...
کاعب در اصل از ماده کعب به معنی برآمدگی پشت پا است ، سپس به هر نوع بلندی و برآمدگی اطلاق شده . و اگر به مکعب نیز مکعب گفته می شود به خاطر آن است که ا ...
کعبه در اصل از ماده کعب به معنی برآمدگی پشت پا است ، سپس به هر نوع بلندی و برآمدگی اطلاق شده . و اگر به مکعب نیز مکعب گفته می شود به خاطر آن است که ا ...
صنعت از ماده صنع به معنی کارهائی است که از روی دقت و مهارت انجام می گیرد .
اولیاء جمع ولی از ماده ولایت بمعنی نزدیکی فوق العاده میان دو چیز است که به معنی دوستی و نیز به معنی هم پیمانی و سرپرستی آمده است .
دعوا در اصل از ماده عدو بمعنی تجاوز می آید .
عداوت در اصل از ماده عدو بمعنی تجاوز می آید و بغضاء از ماده بغض بمعنی تنفر از چیزی است و ممکن است فرق میان این دو کلمه این باشد که بغض بیشتر جنبه قلب ...
وثیقه در اصل از ماده وثاقة یا وثوق بمعنی بستن و محکم کردن چیزی با طناب و مانند آن است ، و بعدا به هر کاری که موجب آرامش خاطر می شود گفته شده و از آنج ...
مجروح در اصل از ماده جرح گرفته شده جرح دو معنی دارد گاهی به معنی کسب و گاهی به معنی زخم است . و به همین دلیل به حیوانات صیاد اعم از پرندگان و غیر پرن ...
جوارح در اصل از ماده جرح گرفته شده که گاهی به معنی کسب و گاهی به معنی زخم است ، و به همین دلیل به حیوانات صیاد اعم از پرندگان و غیر پرندگان جارحه می ...
بهمه : بهمة به معنی سنگ سخت است، به مرد شجاع به جهت صلابتش بهمه گویند و هر چه از محسوسات و معقولات فهمش دشوار باشد مبهم گویند، چهار پایان را که صدایش ...
ابهام :لغت ابهام از بهمة گرفته شده است . بهمة به معنی سنگ سخت است، به مرد شجاع به جهت صلابتش بهمه گویند و هر چه از محسوسات و معقولات فهمش دشوار باشد ...
مبهم : کلمه ی مبهم با واژه ی بهیمة هم ریشه است . بهیمة از ماده بهمة ( بر وزن تهمه ) در اصل به معنی سنگ محکم است لذا به هر چیز که درک آن مشکل باشد مبه ...
برهان به عقیده بعضی از دانشمندان از ماده بره ( بر وزن فرح ) بمعنی سفید شدن است و از آنجا که استدلالات روشن چهره حق را برای شنونده نورانی و آشکار و سف ...
ذباب از ماده ذبذب است و در اصل به معنی صدای مخصوصی که به هنگام حرکت دادن یک شیی آویزان بر اثر برخورد با امواج هوا بگوش میرسد و سپس به اشیاء متحرک و ا ...