پیشنهادهای علی باقری (٢٩,٨٨٣)
حظیره در اصل از ماده حظر ( بر وزن مغز ) به معنی منع است ، و لذا آغلی را که برای گوسفندان و حیوانات درست می کنند که مانع خروج آنها یا حمله حیوانات وحش ...
هشیم از ماده هشم ( بر وزن خشم ) در اصل به معنی شکستن اشیاء سست است ، مانند گیاهان ، لذا به گیاهان خرد شده که صاحبان گوسفندان برای آنها می کوبند و آما ...
قعر به معنی پائین ترین نقطه چیزی است .
طغی از ماده طغیان به معنی تجاوز از حد است .
صاعقه از ماده صعق و اصعاق به معنی میراندن است ، از آنجا که صاعقه افراد را هلاک می کند به این نام نامیده شده است . صاعقه عبارتست از تکه ای برق آسمان ، ...
غریم از ماده غرم گرفته شده و غرم به معنی زیانی است که بدون جهت دامن انسان را می گیرد ، و غریم به طلبکار و بدهکار هر دو اطلاق می شود .
تنازع به معنی گرفتن از یکدیگر است . تنازع بقا یعنی گرفتن زندگی از دست یکدیگر .
تنازع به معنی گرفتن از یکدیگر است . تنازع بقا یعنی گرفتن زندگی از دست یکدیگر .
سریر ( از ماده سرور ) در اصل به تختی گفته می شود که برای مجالس انس و سرور ترتیب می دهند ، و بر آن تکیه می کنند .
در زبان ترکی به کفتار "یالقوزک" گفته می شود.
ترمیم از ماده رمة ( بر وزن منة به استخوانهای پوسیده می گویند ، و رمه ( بر وزن قبه ) به ریسمان پوسیده گفته می شود ، ورم ( بر وزن جن ) به معنی اجزاء خر ...
واژه صرورة از ماده صر ( بر وزن شر ) در اصل به معنی بستن و بهم بستگی است ، و به فریاد شدید و همچنین جمعیت متراکم نیز گفته می شود ، چرا که دارای شدت و ...
واژه صرصر از ماده صر ( بر وزن شر ) در اصل به معنی بستن و بهم بستگی است ، و به فریاد شدید و همچنین جمعیت متراکم نیز گفته می شود ، چرا که دارای شدت و ب ...
عجل ( بر وزن طفل ) به معنی گوساله است ( و اینکه بعضی گفته اند به معنی گوسفند است با متون لغت سازگار نیست ) این واژه در اصل از ماده عجله گرفته شده ، ز ...
ثقب تنها سوراخی را گویند که در چوب ایجاد می کنند .
وسواس در اصل به معنی صدای زینت آلات و همچنین پیام و صدای مخفی است .
شطا به معنی جوانه و جوجه است ، جوانه هائی که از پائین ساقه و کنار ریشه ها بیرون می آید .
حمیت در اصل از ماده حمی ( بر وزن حمد ) به معنی حرارتی است که از آتش یا خورشید یا بدن انسان و مانند آن به وجود می آید ، و به همین دلیل به حالت تب حمی ...
نکث از ماده نکث ( بر وزن مکث ) به معنی باز گشودن و واتابیدن است ، سپس در مورد پیمان شکنی و نقض عهد به کار رفته .
قفل در اصل از ماده قفول به معنی بازگشت کردن یا قفیل به معنی اشیاء خشک است ، و از آنجا که وقتی در را به بندند و بر آن قفل زنند هر کس بیاید از آنجا باز ...
نسخت در اصل از نسخ گرفته شده که به معنی زائل کردن چیزی به وسیله چیز دیگر است ، مثلا گفته می شود : نسخت الشمس الظل ( خورشید سایه را از میان برد ) . سپ ...
یاس از ماده ابلاس در اصل به معنی اندوهی است که از شدت ناراحتی به انسان دست می دهد ، و از آنجا که چنین اندوهی انسان را به سکوت دعوت می کند ماده ابلاس ...
کوب به معنی ظروف آب است که دسته ای در آن نباشد و به تعبیر امروز جام یا قدح است .
واژه کظیم از ماده کظم ( بر وزن نظم ) به معنی گلوگاه است ، و به معنی بستن گلوی مشک آب بعد از پر شدن نیز آمده ، و لذا این کلمه در مورد کسی که قلبش مملو ...
معقم از ماده عقم ( بر وزن بخل و همچنین بر وزن فهم ) در اصل به معنی خشکی و یبوست است که مانع از قبول اثر می شودو اگر به غذاهائی که میکرب آنها کاملا کش ...
عقیم از ماده عقم ( بر وزن بخل و همچنین بر وزن فهم ) در اصل به معنی خشکی و یبوست است که مانع از قبول اثر می شود ، و زنان عقیم به زنانی می گویند که رحم ...
صره در اصل از ماده صر ( بر وزن شر ) به معنی محکم بستن است ، و به همین جهت کیسه ای را که در آن پول می گذاردند و در آن را محکم می بستند صره ( بر وزن طر ...
منت از ماده منن به معنی قطع یا نقص است . چون منت گذاردن نعمت و شکر را قطع می کند . به این نام نامیده شده است .
منت از ماده من به معنی قطع یا نقص است . چون منت گذاردن نعمت و شکر را قطع می کند . به این نام نامیده شده است . معادل منت گذاشتن در زبان ترکی " باشا چ ...
جحد در اصل به معنی انکار کردن چیزی است که در دل وجود دارد ، یعنی انسان معتقد به چیزی باشد در عین حال آن را نفی کند ، و یا معتقد به نفی آن باشد ولی با ...
جحد در اصل به معنی انکار کردن چیزی است که در دل وجود دارد ، یعنی انسان معتقد به چیزی باشد در عین حال آن را نفی کند ، و یا معتقد به نفی آن باشد ولی با ...
مخاصمه از ماده اختصام به معنی نزاع و جدال میان دو نفر یا دو گروه است که هر یک می خواهد سخن دیگری را ابطال کند ، گاه یکی بر حق است و دیگری بر باطل و گ ...
قاسی از ماده قسوة به معنی خشونت و سختی و نفوذناپذیری است ، لذا سنگهای خشن را قاسی می گویند.
غساق در زبان ترکی از مصدر "غُسماق " یا "غسماخ " به معنی قی کردن ، استفراغ کردن می باشد .
فدیه از ماده فدا در اصل به معنی قرار دادن چیزی به عنوان بلاگردان و دفع ضرر از شخص یا چیز دیگر است ، لذا مالی را که برای آزاد کردن اسیر می دهند فدیه م ...
زفاف از ماده زف ( بر وزن کف ) در اصل در مورد وزش باد و حرکت سریع شترمرغ که مخلوطی از راه رفتن و پریدن است به کار رفته سپس این کلمه بطور کنایه در مورد ...
نزف ( بر وزن حذف ) به معنی از بین بردن چیزی به صورت تدریجی است . این واژه هنگامی که در مورد آب چاه به کار رود مفهومش این است که آب را تدریجا از چاه ب ...
جحمه ( بر وزن ضربه ) در عربی به معنی شدت برافروختگی آتش معنی می دهد . لذا در جنگ ها حجمه ی آتش به معنی شدت آتش کار برد یافته است . جحیم به معنی دوزخ ...
حجمه ی آتش : جحمه ( بر وزن ضربه ) در عربی به معنی شدت برافروختگی آتش معنی می دهد . لذا در جنگ ها حجمه ی آتش به معنی شدت آتش کار برد یافته است . جحیم ...
حشره از فعل حشر عربی در بسیاری از موارد به معنی جمع کردن آمده است . الحَشر جمع آوری . به پوست چسبیده به دانه نیز گفته می شود . عرب به موجوداتی ریز مث ...
فتی از ماده استفتاء در اصل به معنی مطالبه اخبار جدید است ، و اینکه به نوجوان فتی گفته می شود نیز به خاطر تازگی جسم و روح او است . ( تفسیر نمونه ج : 1 ...
( Elephent ) : دگرگون شده ی الفیل عربی است که ریشه ی آن پیل پارسی است. در تورانی هم ریشه های فیل و پیل هر دو دیده می شود .
رفات ﺑﺮ وزن ﻛﺮات، ﺑﻪ ﻫﺮ ﭼﻴﺰى ﻛﻪ ﻛﻬﻨﻪ، ﭘﻮﺳﻴﺪه و ﻣﺘﻼﺷﻰ ﺷﻮد ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ.
به داوود در زبان انگلیسی " دی وید " David گفته می شود .
در زبان ترکی به چیز نو و دست نخورده و آکبند مخصوصا پارچه ی ندوخته آجار گفته می شود.
در زبان ترکی به گوه فارسی و پؤخ، علاوه برآن سئچاخ یا سئچاق هم گفته می شود که از مصدر سئچماخ ترکی به معنی ریدن می باشد. در زبان ترکی استانبولی سئچاخ ی ...
باطل که از ماده بطل به معنی زایل ، از بین رونده ، بی خاصیت و بی ارزش است ، در مقابل حق است و هر چیزی را که ناحق و بی هدف و بی - پایه باشد در برمی گیر ...
مترف از ماده ترف ( بر وزن طرف ) به معنی تنعم است ، و مترف به کسی می گویند که فزونی نعمت و زندگی مرفه او را مست و مغرور و غافل کرده و به طغیان گری واد ...
قول سدید از ماده سد به معنی محکم و استوار و خلل ناپذیر و موافق حق و واقع است ، سخنی است که همچون یک سد محکم جلو امواج فساد و باطل را می گیرد .
ثقافت از ماده ثقف به معنی دست یافتن بر چیزی با دقت و مهارت است ، و اگر به علم و فرهنگ ، ثقافت گفته می شود نیز به همین جهت است .