پیشنهاد‌های علی باقری (٢٩,٨٨٣)

بازدید
١٣,٩٩٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

افاضه از ماده فیض در اصل به معنی جریان و ریزش آب است و از آنجا که وقتی مردم به طور دسته جمعی از جائی به نقطه دیگری با سرعت حرکت می کنند بی شباهت به ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درباره اصل هدی به گفته مرحوم طبرسی دو قول وجود دارد ، اول اینکه از هدیه گرفته شده است ، و چون قربانی در واقع هدیه ای به سوی بیت الله است ، این واژه ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قصاص از ماده قص ( بر وزن سد ) به معنی جستجو و پی گیری از آثار چیزی است و هر امری که پشت سر هم آید عرب آن را قصه می گوید و از آنجا که قصاص قتلی است که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

فحشاء از ماده فحش به معنی هر کاری است که از حد اعتدال خارج گردد و صورت فاحش به خود بگیرد ، بنا بر این شامل تمامی منکرات و قبائح واضح و آشکار می گردد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمره در اصل به معنی قسمتهای اضافی است که به ساختمان ملحق می کنند و باعث تکامل آن می شود ، اما در اصطلاح شرع به اعمال مخصوصی گفته می شود که بر مراسم ح ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

مثابة در اصل از ماده ثوب به معنی باز گشت چیزی به حالت نخستین است ، و از آنجا که خانه کعبه مرکزی بوده است برای موحدان که همه سال به سوی آن رو می آوردن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلمه بدیع از ماده بدع به معنی بوجود آوردن چیزی بدون سابقه است . کلمه ( بدیع ) صفت مشبهه از مصدر بداعت است ، و بداعت هر چیز، بمعنای بی مانندی آنست ، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصفحوا از ماده صفح در اصل به معنی دامنه کوه ، پهنی شمشیر ، و یا صفحه صورت است ، و این جمله معمولا به معنی روی گرداندن و صرف نظر کردن به کار می رود ، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ننسخ در اصل از ماده انساء به معنی تاخیر انداختن و یا حذف کردن و از اذهان بردن است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

راعنا که از ماده الرعی به معنی مهلت دادن است . ولی یهود همین کلمه راعنا را از ماده الرعونه که به معنی کودنی و حماقت است استعمال می کردند ( در صورت او ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلمه فاسق از ماده فسق در اصل به معنی خارج شدن هسته از درون رطب ( خرمای تازه ) است ، به این ترتیب که گاهی رطب از شاخه درخت نخل سقوط می کند ، هسته از د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تعثوا از ماده عثی ( بر وزن مسی ) به معنی فساد شدید است ، منتهی این کلمه بیشتر در مفاسد اخلاقی و معنوی به کار می رود در حالی که ماده عیث که از نظر معن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غمام در اصل از ماده غم به معنی پوشیدن چیزی است و اینکه به ابر ، غمام گفته شده است به خاطر آنست که صفحه آسمان را می پوشاند و اگر به اندوه ، غم می گوئی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

کلمه شیطان از ماده شطن گرفته شده ، و شاطن به معنی خبیث و پست آمده است و شیطان به موجود سرکش و متمرد اطلاق می شود ، اعم از انسان و یا جن و یا جنبندگان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منافق از ماده نفق بر وزن شفق به معنی کانالها و نقب هائی است که زیر زمین می زنند تا برای استتار یا فرار از آن استفاده کنند .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تقوا در اصل از ماده وقایه به معنی نگهداری یا خویشتن داری است و به تعبیر دیگر یک نیروی کنترل درونی است که انسان را در برابر طغیان شهوات حفظ می کند ، و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قریش از ماده ی قرش گرفته شده است . قرش در لغت به معنی اجتماع نیز آمده است ، و چون این قبیله از اجتماع و انسجام خاصی برخوردار بودند این نام براى آنها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مثقال در لغت هم به معنی ثقل و سنگینی آمده ، و هم ترازوئی که با آن سنگینی اشیاء را می سنجند ،

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واژه وزیر از وزر مشتق شده است . وزر در لغت به معنی سنگینی است ، ، چون بارهاى سنگین حکومت را بر دوش می کشد ، و گناهان را نیز به همین جهت وزر گویند چرا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

وزر در لغت به معنی سنگینی است ، واژه وزیر نیز از همین معنی مشتق شده است ، چون بارهاى سنگین حکومت را بر دوش می کشد ، و گناهان را نیز به همین جهت وزر گ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کواکب جمع کوکب در لغت عرب معانی زیادى دارد از جمله : ستاره به طور اعم ، و ستاره زهره به طور اخص ، سفیدى که در چشم ظاهر می شود ، گیاهان بلند ، شکوفه د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

واژه نعیم در لغت به معنی نعمتهاى فراوان است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

یکی از معانی ساق در لغت عرب ، حادثه شدید و مصیبت و بلاى عظیم است . "وَ الْتَفَّتِ الساقُ بِالساقِ "و ساق پاها ( از شدت جان دادن ) به هم می پیچید . تف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بنان در لغت هم به معنی انگشتان آمده ، و هم به معنی سر انگشتان.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جد در لغت معانی زیادى دارد از جمله : عظمت ، شدت ، جدیت بهره و نصیب ، نو شدن و مانند آن می باشد ، ولی ریشه اصلی آن ، به طورى که راغب در مفردات آورده ، ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

بینی در لغت عرب معمولا کنایه از بزرگی و عزت است همانگونه که در فارسی نیز وقتی میگوئیم بینی او را به خاک بمالید دلیل بر این است که عزت او را بر باد ده ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

گرچه در فارسی روزمره عزت به معنی احترام و آبرو یا گرانبها بودن است ، ولی در لغت عرب چنین نیست ، بلکه عزت به معنی قدرت شکست - ناپذیر است . تفسیر نمونه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جنة از ماده جن ( بر وزن فن ) در اصل به معنی پنهان کردن چیزى از حس است ، و جن ( بر وزن سن ) به خاطر اینکه موجودى است ناپیدا ، این واژه بر او اطلاق می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

باس در لغت به معنی شدت و قوت و قدرت است و به مبارزه و جنگ نیز باس گفته می شود .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

سور در لغت به معنی دیوارى است که در گذشته براى حفاظت به دور شهرها می کشیدند ، و در فارسی از آن تعبیر به بارو می شود ، و در فواصل مختلف نیز برجهائی بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مور ( بر وزن قول ) در لغت به معانی مختلفی آمده است ، راغب : در مفردات می گوید : مور به معنی جریان سریع است ، و نیز می گوید : گرد و غبارى را که باد به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

راغب در مفردات می گوید : سجر ( بر وزن فجر ) به معنی شعله ور ساختن آتش است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طور در لغت به معنی کوه است ، ولی در قران منظور طور سینا همان کوهی که در آنجا وحی بر موسی نازل می شد می باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه هاى ویل و ویس و ویح در لغت عرب در مواردى به کار می رود که شخصی به حال دیگرى تاسف می خورد ، منتها ویل در موارد کارهاى زشت و قبیح گفته می شود و وی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

واژه هاى ویل و ویس و ویح در لغت عرب در مواردى به کار می رود که شخصی به حال دیگرى تاسف می خورد ، منتها ویل در موارد کارهاى زشت و قبیح گفته می شود و وی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ویل در لغت عرب در مواردى گفته می شود که فرد یا افرادى به هلاکت بیفتند ، و معنی عذاب و بدبختی را می دهد ، و به گفته بعضی مفهومی شدیدتر از عذاب دارد . ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دائرة در لغت به معنی حوادث و رویدادهائی است که براى انسان پیش می آید ، اعم از خوب و بد .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ذنب در لغت به معنی آثار شوم و تبعات کارى است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مبطل از ماده ابطال در لغت معانی مختلفی دارد: باطل کردن چیزى , دروغ گفتن ، شوخی و استهزاء نمودن ، و امر باطلی را مطرح کردن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اثیم از ماده اثم به معنی کسی است که بر گناه مداومت می کند . اثیم از ماده اثم به معنی مجرم و گنهکار است ، صیغه مبالغه و معنی مبالغه را می دهد . ( تفس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سلف در لغت به معنی هر چیز متقدم است ، و لذا به نسلهاى پیشین سلف و به نسلهاى بعد از آنها خلف اطلاق می شود ، و به معاملاتی که به صورت پیش خرید انجام می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه ی ام در لغت به معنی اصل و اساس هر چیزى است و اینکه عرب به مادر ام می گوید بخاطر آن است که ریشه خانواده و پناهگاه فرزندان است ، بنا بر این ام الک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ذات در لغت عرب به معنی عین و حقیقت اشیاء نیامده ، بلکه این اصطلاحی است از سوى فلاسفه بلکه ذات به معنی صاحب است ، و به این ترتیب جمله انه علیم بذات ال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

میزان در لغت به معنی ترازو و ابزار سنجش وزن است ، اما در قران در معنی کنائی به هر گونه معیار سنجش ، و قانون صحیح الهی ، و حتی شخص پیامبر اسلام ( صلی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آزفة در لغت به معنی نزدیک است .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جَنب:جنب در لغت به معنی پهلو است و سپس به هر چیزى که در کنار چیزى قرار گرفته باشد اطلاق می شود ، همانگونه که یمین و یسار به معنی طرف چپ و راست بدن اس ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هدایت در لغت به معنی دلالت و راهنمائی توأم با لطف و دقت است و آنرا به دو شعبه تقسیم کرده اند : ارائه طریق و ایصال به مطلوب و به تعبیر دیگر هدایت تشری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مَثَل:مثل در لغت عرب هر سخنی است که حقیقتی را مجسم سازد ، و یا چیزى را توصیف کند ، و یا چیزى را به چیز دیگر تشبیه نماید . ( تفسیر نمونه ج : 19 ص : ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اَربَعُ الاَرباع : مراد تب "ربع است. و تب ربع تبی است که سه روز قطع شود و روز چهارم برگردد. مراد از اربع الارباع حمیّات چهارگانه است و آن عبارت است ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارباب تیر : ارباب قلم . ( ( در سخن چون سخن جهانگیر است زان بر ارباب تیر سرتیر است ) ) ( کارنامه بلخ، ۱۹۹ ) ( فرهنگ لغات و تعبیرات مثنوی های سنای ...