علی باقری - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تاباندن: نور تاباندن ؛ نور افکندن.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تابیدن: - نور تابیدن ؛ نور افشاندن. نورافشا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نورداشتن: نور داشتن ؛ روشن بودن. نورانی بودن. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تافتن: نور تافتن ؛ نورافشانی کردن. روشنی ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اتم: نور اَتَم ، نور الاتم ؛ نزد حکماء ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اخس: نور اخس ، نور الاخس ؛ در حکمت اشراق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور یافتن: نور یافتن ؛ روشنی گرفتن. روشن شدن. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اظهر: نور اظهر، نور الاظهر الاقهر ؛ نور ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اعظم: نور اعظم ، نور الاعظم الاعلی ؛ کنای ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اسفهبد: نور اسفهبد، نور اسفهبدیه ، نور الاس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اعلی: نور اعلی ، نور الاعلی ، نورالاعلی ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اقهر: نور اقهر، نور الاقهر ؛ کنایه از ذات ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور الهی: نور الهی ؛ 1 - نزد حکما، ذات حق تعا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور انقص: نور انقص ، نور الانقص . رجوع به نور ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اول: نور اول ؛ مراد نور اقرب و نور صادر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور بارق: نور بارق ، نور البارق ؛ نوری که از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اله: نور اله ، نوراﷲ ؛ فره ایزدی. فروغی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور اقرب: نور اقرب ، نور الاقرب ؛ نوری است که ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور پسین: نور پسین ؛ کنایه از حضرت پیغمبر اسل ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور تام: نور تام ، نور التام ؛ مراد نور اول ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور برزخی: نور برزخی ، نور البرزخی ؛ نوری که د ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ثالث: نور ثالث ؛ عقل سوم. ( فرهنگ علوم عق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور حی: نور حی ؛ مراد نور جوهری است که نفس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ثانی: نور ثانی ؛ عقل دوم. ( فرهنگ علوم عق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور جوهری: نورجوهری ؛ مقابل نور عَرَضی است و آ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور سافل: نور سافل ؛ هر یک ازانوار نسبت به ما ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور ساده: نور ساده ؛ نور بی کدورت. نور مجرد. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نورحق: نور حق ؛ نور الهی : از دلم عشق تو ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور سماوات: نور سماوات ، نور السموات ، نور السم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور حقیقی: نور حقیقی ؛ مراد ذات باری تعالی است ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور شعاعی: نور شعاعی ، نور الشعاعی ؛ مراد اضوا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور عارض: نور عارض ، نور العارض ، نور عارضی ؛ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور عظیم: نور عظیم ، نور العظیم ؛ مراد نور اق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور سانح: نور سانح ، نور السانح ؛ مراد نور او ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور عذرا: نور عذرا ؛ کنایه از نور عیسی و مریم ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور فائض: نور فائض ؛ هر یک از انوار مجرده فائ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور مبین: نور مبین ؛ اشاره به سرور کاینات صلو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور العظیم: نور عظیم ، نور العظیم ؛ مراد نور اق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نور قاهر: نور قاهر ؛ هر یک از انوار مدبره فلک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

فر: فر: در پهلوی خورّه xwarrah بوده است ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کوه: کوه دکتر کزازی در مورد واژه ی کوه م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مرده: مرده: در پهلوی مرتگ murtag بوده است ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جاج: جاج ( Judge ) :[ اصطلاح توییتر] در ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

اینجانب: اینجانب/این جانبه: اینجانب ترکیبی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

همزیستی: همزیستی: ( symbiosis ) ) زندگی دومو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

قاشق: قاشق ( ظروف آشپزخانه ) قاشق چایخور ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اثاره: علمای لغت و مفسران برای اثارة ( بر ...

٧ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

سنگ بر شکم بستن ؛ رسمی بوده است عر ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

این بیت شهریار را در نظر بگیرید&nb ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

این بیت شهریار را در نظر بگیرید&nb ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

بلوک: بلوک : واژه ی بلوک یک واژه ی ترکی ا ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

کاریزماتیک: کاریزماتیک در واقع شخصیت و جذابیت ی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

فسیل‌ها اساساً در سنگ‌های رسوبی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

این تر: دکتر کزازی در ذیل واژه ی اندر می نو ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احمدا گفتن: احمدا گفتن ؛ شعر سخیف و بی معنی گفت ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اذان گفتن: اذان گفتن ؛ حکایت اذان. رجوع به اذا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با خویشتن گفتن: با خویشتن گفتن ؛ با خود سخن گفتن. خ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خبردار گفتن: خبردار گفتن ؛ ( اصطلاح نظامی ) گفتن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کشکی گفتن: کشکی گفتن ؛ در تداول عامه ، بدون دق ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تند گفتن: تند گفتن ؛ سخنان سخت بر زبان راندن.

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

هل من مزید گفتن: هل مِن مزید گفتن ؛ افزونی خواستن. م ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

واریانت: واریانت : [اصطلاح راه سازی] تغییر ن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

عنبر: عنبر: عنبردر پهلوی امبر ambar بوده ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

اشقیا: اشقیا: [ اصطلاح تعزیه ] در تعزیه، ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

مهر: به مهر کشیدن چیزی یا جایی: به جای ب ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

بهره ور شدن، بهره مند شدن، متمتع ش ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گلچه: گلچه[ اصطلاح کفاشی]: جنسی که کف کفش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برناوش: بُرْناوَش:جوان مانند. ( ( بر کف ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

از سر: از سر :از لحاظ ( ( پادشهی بود رعیت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

طرفگیر: طرف گیر:کناره گیر ( ( در طرف شام ی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خیره زبان: خیره زبان:بیهوده گوی ( ( آمد از آن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پایان ساختمان: پایان ساختمان: گواهی شهرداری مبنی ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چین در ابرو اوردن: چین در ابرو آوردن:کنایه ی ایماست از ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دو هشت: دو هشت:شانزده دکتر کزازی در مورد وا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بدحال: بدحال: دکتر فروزانفر در مورد "بدحال ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پولوشرت: پولوشرت [ اصطلاح پوشاک ]:نوعی تیشرت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چاهک: چاهک: [ اصطلاح عمران] چاه کن هایی ک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چلپی: چلپی [ اصطلاح پوشاک ]:زیباترین لباس ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چکش کاری: چکش کاری[ اصطلاح کفاشی]: بعد از سوا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ستاره جنبان: دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دست کفچه کردن: دست کفچه کردن: ( مصدر متعدی ) [قدیم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرگ دم: گرگ دم:کسی که دم او مانند گرگ است ، ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوراخ سوز: - سوراخ سوز ؛ ثقبه و پستانک اسلحه آ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نخ دادن شکر: نخ دادن شکر جوشانیده و جز آن ؛ شکر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سوراخ موش بصد دینار خریدن: سوراخ موش بصد دینار خریدن ؛ یعنی در ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر دار کردن: بر دار کردن ؛ از دار آویختن : و از ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر چیزی کردن: بر چیزی کردن ؛ از آن آویختن. بر آن ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در سر کاری کردن: در سر کاری کردن ؛ نهادن. از دست داد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بر سر چیزی کردن: بر سر چیزی کردن ؛ از آن آویختن. بر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

در چیزی کردن: در چیزی کردن ؛ صرف کردن وقت یا مال ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

جاده: جاده : یک کلمه فارسی می باشد که از ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

روزمرگی: روزمرِگی : روزمرِگی به معنای تکرار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چاقو: دکتر کزازی در مورد واژه ی " چاک" می ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خرد: دادِ خِرَد دادن : از روی عقل و اندی ...

٧ ماه پیش

پاسخ با حداقل ٥ رای

-

بپرس

-

ولي همان قدر كه برگ ها (سربازان مغ ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

چراغ: چراغ: دکتر کزازی در مورد واژه ی چرا ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گرگ سگ: گرگ سگ:سگ قوی ( ( گرگ سگی بر گذر ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رواناب: رواناب ( Run Off ) :[ اصطلاح آب و ف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هم نورد: همنورد: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زینک: زینک ( Zinc ) :[اصطلاح گرافیک]به مع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تیریپ: تیریپ: [ اصطلاح در تداول عامه ]پاتو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تتق: تُتُق :پرده ، چادر و پرده ٔ بزرگ ، ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نور علی نور: نور علی نور: اگر کار یا چیز خوبی به ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

هباء منثورا: هباء منثورا: به معنی غبار پراکنده و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترمال: ترمال ( Thermal ) [اصطلاح پاراگلاید ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دی اکسید کربن: دی اکسید کربن ( CO2 – Carbon dioxid ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برمایه: برمایه: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دتاکس: دتاکس:[اصطلاح کافی شاپ]اگر انواع مخ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جابجائی: جابجائی ( Displacement ) [اصطلاح در ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gangplank: ( Gangplank ) [اصطلاح دریانوردی]تخت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دیوار تصادم کشتی: دیوار تصادم کشتی : ( Collision Bulk ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اب و اتش جمع نمی شود: آب و آتش جمع نمی شود: این دو چیز یا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کدورت: کدورت ( Turbidity ) :[ اصطلاح آب و ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلیاییت: قلیاییت ( Alkalinity ) : [ اصطلاح آ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابگیری: آبگیری ( Dewatering ) :[ اصطلاح آب ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنا شدن با کسی: آشنا شدن با کسی ؛ بار اول او را دید ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنا شدن به علمی: آشنا شدن بعلمی یا صنعتی ؛ اندکی فرا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اشنا ورزیدن: آشنا ورزیدن ؛ آشنا کردن. سباحت. || ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشنا کردن: آشنا کردن ؛ معرفی کردن کسی را بدیگر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلد بودن در کاری دستی: جلد بودن در کاری دستی ؛ ماهر و استا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلد شدن کبوتر: جلد شدن کبوتر ؛ خو گرفتن کبوتر به خ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلدکننده: جلدکننده ؛ که کتاب و دفتر جلد کند. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جلد سوخته: جِلد سوخته ؛نوعی جلد چرمی کتاب که ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

خلیج: خلیج معرب کنیک یا کنیج فارسی به معن ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

اسم دیگر باید " خر دم " باشد .

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

پیدا: پیدا : پیدا در پهلوی پیتاگ paytāg ب ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

جاده: جاده : [ اصطلاح راهنمایی و رانندگی] ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سیاره: دکتر کزازی واژه ی " ستاره ی جنبان " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دستگیره: دستگیره: [اصطلاح یراق آلات]یکی از ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جهان: جهان را بر کسی سیاه کردن : روزگار ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دینار: دینار: در پهلوی دنار dēnār بوده است ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برون سپاری: برون سپاری ( Outsourcing ) ) : [ اص ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ترکیب اضافی: ترکیب اضافی : آمیغ برافزوده دکتر کز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رستن: رُستن: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بارگی: بارگی: دکتر کزازی در مورد واژه ی "ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تهمورث: : دکتر کزازی در مورد واژه ی " تهمور ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مجلس مهستان: مجلس مهستان : پارلمان ایران در عهد ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویبره: ویبره ( لرزاندن صدا ) [اصطلاح موسیق ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

خرج کار: خرج کار: [اصطلاح نساجی]معمولا به مو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پریسیکل: پریسیکل : [اصطلاح صنعت چوب] در برش ...

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کات سین: کات سین ( Cutscene ) : [اصطلاح بازی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کوئست: کوئست ( Quest ) : [اصطلاح بازی کامپ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جگر: جگر : کنایه از درد و غم بر در این ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یغما: یغما در زبان ترکی از مصدر "یئغماق ی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کمر بستن: کمر بستن: کنایه ی فعلی ایماست از آم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رخ: رخ : تحریف رُخت به معنای روی نشان د ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

غرض: غرض:نشانه و هدف ، آنچه برای آن کاری ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پانچ: پانچ:[اصطلاح کافی شاپ]به نوشیدنی می ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

میدان: میدان : به ظرف گلی مدور شبیه تقار ک ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ابریشم: ابریشم: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

وابستگی: وابستگی CLIENTSHIP :[اصطلاح جامعه ش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کبوتر: کلمه کبد عربی معنای خود را از رنگ ک ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ایه 1 سوره توبه: اعلام کننده آیات برائت علی ( علیه ا ...

٧ ماه پیش

پاسخ صحیح

-

بپرس

-

مقالات سیاسی و انتقادی : چرند پرند ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عنان زنان: دکتر کزازی در مورد واژه ی "عنان زنا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

ایران: ایران: از ایران سوی زاولستان کشید ...

٧ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

زود: زود: زود در پهلوی در ریخت زوت zut ب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ایزد: ایزد : دکتر کزازی در مورد واژه ی ای ...

٧ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-

دیکشنری

-

وجه شبه: وجه شبه: مانروی دکتر کزازی " مانروی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کمین: کمین:[اصطلاح نظامی]عبارت است حمله ی ...

٧ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یوز: یوز: در پهلوی با همین ریخت ریخت بود ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

چوب: چوب ( اصطلاح بنایی ) : در قدیم برای ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تکمیل: دکتر کزازی در نوشته های خود واژه " ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نوید: نوید: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بوسه: بوسه چاک:بوسه ای پرشور و به آرزو خو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

راش: راش : نسخه ی چاپ شده ی نگاتیو های ف ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نسخه: نسخه: [ اصطلاح تعزیه ] یک اصطلاح بر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نیایش: نیایش: دکتر کزازی در مورد واژه ی " ...

٧ ماه پیش

مدال‌های علی باقری