پیشنهاد‌های اصغر قاسمی (٣٣)

دروغ شاخ دار

گفته شده که افلاطون جوانی زیباروی و نیرومند بود که به سبب پهنای شانه های افلاطون لقب داده شده بود کتاب تاریخ فلسفه ویل دورانت، ترجمه حسین پیران

نضج گرفتن

gap spotting به معنای مشخص کردن حیطه ای در دانش موجود است که در آن اطلاعات کافی وجود ندارد ( نمایان کردن شکاف ) . gap spotting یکی از شایعترین روش ها ...

در لاتین به معنای سئوال، پرسش یا جستار است و گفته شده نماد ? از ابتدا و انتهای quaestio گرفته شده است.

Cargo cult به معنای تقلید ظواهر یک پدیده بدون درک واقعی آن است ( اعمال مناسکی ) . ساکنان جزایر ملانزی تصور می کردند که با انجام مناسک برخی کارها رخ م ...

اصل صرفه جویی یا ایجاز علمی ( principle of scientific parsimony ) به ویلیام اُکام فیلسوف قرن 14 نسبت داده می شود و به آن تیغ اُکام ( Occam's Razor ) ...

در منطق، فرایندِ ( process ) حرکت از گزاره های ابتدایی ( premises یا مقدمات ) به گزارۀ نهایی ( conclusion یا نتیجه گیری ) ، اقامۀ دلیل ( reasoning ) ...

وقوع

در انتولوژی ( وجود شناسی ) ، occurrence به معنای وجود پیدا کردن یا هستنده شدن چتری برای سه گانۀ بودن یا trichotomy of occurrence است که شامل event ( ...

چیزی که بخشی از یک قسمت بزرگ تر است به ویژه در یک سند قانونی

Explanandum = تبیین خواه ( مبیَن ) explanans =تبیین گر ( مبیِن ) در تبیین ( explanation ) سه جزء وجود دارد: ( 1 ) Explanandum = تبیین خواه ( مبیَن ...

طنین صدا

در ورزش: ورزش یا تمرین وامانده ساز ( exhaustive exercise )

به زبان ریاضی

ماده ای که سبب تحریک ترشح ( مثلاً در معده یا روده ) می شود؛ ترشح آور

اندودرمی؛ انتودرم یا اندودرم داخلی ترین لایه از سه لایۀ زایای اولیه در رویان ( embryo ) است.

ساعت بالادستی

سوق دادن؛ مثلاً در چشم Drifting movements به معنای حرکات سوقی است.

Attitudinal movements: حرکات وضعی

در پرندگان: ناحیه مقعدی

فکری، ایده ای مثلاً gedanken experiment یعنی آزمایشی که فقط بر مبنای تصورات و ایده ها طراحی شود

خانواده ای از پستانداران تک سم شامل اسب، خر و گوره خر

buen vivir به معنای خوب یا درست زندگی کردن است. "good living" or "well living. اصطلاح در اصل مربوط به آمریکای جنوبی است و معتقد به زندگی متعادب مبتنی ...

فایده گرایی یک نگرش فلسفی است که ابتدا توسط جرمی بنتام ( فیلسوف انگلیسی ) ارائه شدو بعد توسط جیمز میل و پسرش جان استورات میل ادامه یافت و معتقد است ا ...

in toto به معنی در کل، جملگی، همه است

راستا بر خلاف جهت که به یک سو است مثلاً شمال، راستا فاقد جهت است مثلاً شمالی - جنوبی

محوطه نگداری حیوانات؛ مثال:

هم قفس ( بیشتر در مورد حیوانات آزمایشگاهی به کار می رود )

ضربه زدن شدید مثلاً ضربۀ شدید به چشم سبب دیدن نور می شود

بی پولی

برسازه