تاریخ
١ روز پیش
متن
His system of political patronage and agile intimidation of potential enemies reigns supreme in the economically depressed territories.
دیدگاه
٠

سیستم حمایت سیاسی او و تهدیدهای سریع دشمنان بالقوه در سرزمین های به لحاظ اقتصادی ضعیف حکومت می کند.

تاریخ
١ روز پیش
متن
She is slight of build and very agile.
دیدگاه
٠

او نسبتا لاغر و بسیار چابک است

تاریخ
١ روز پیش
متن
She was quick-witted and had an extraordinarily agile mind.
دیدگاه
٠

او باهوش بود و گیرایی فوق العاده ای داشت.

تاریخ
١ روز پیش
متن
She is such an agile dancer!
دیدگاه
٠

چه رقصنده چابکی است!

تاریخ
٥ روز پیش
متن
Dan, you were gon na get the Advent wreath.
دیدگاه
٠

دن، تو قرار بود برای ادونت تاج گل بگیری

تاریخ
٥ روز پیش
متن
People are much better informed since the advent of the computer.
دیدگاه
٠

از زمان ظهور کامپیوتر آگاهی مردم بسیار بیشتر شده است

تاریخ
٦ روز پیش
متن
I took advantage of his weakness.
دیدگاه
٠

من از ضعف او سواستفاده کردم.

تاریخ
٦ روز پیش
متن
Breastfeeding offers a clear advantage to your baby.
دیدگاه
٠

تغذیه با شیر مادر مزیت آشکاری برای کودک شما دارد.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
The young couple wanted to postpone their wedding until they were sure they could handle the burdens of marriage.
دیدگاه
٠

زوج جوان قصد داشتند عروسی شان را تا زمانی به تعویق بیاندازند که مطمئن شوند از عهده مسئولیت های زندگی زناشویی برمی آیند.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Essentiality is a somewhat arbitrary and relative term when it comes to the food value of treats.
دیدگاه
٠

در بحث ارزش غذایی روش های درمانی، ضرورت یک اصطلاح تا حدی نسبی ودلخواه است.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Why not something else equally apparently arbitrary, such as blowing bubbles, or dropping pebbles?
دیدگاه
٠

چرا چیزدیگری که به یک اندازه ظاهرا مستبدانه است، مثل دمیدن حباب، یا انداختن سنگریزه نه؟

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Tears rose haphazardly to her eyes as she watched the sequence of silent film Alexei showed her in the now darkened room.
دیدگاه
٠

به دلیل تماشای سکانس فیلم صامتی که الکسی در اتاق تازه تاریک شده به اون نشان داد، ناخوداگاه گریه کرد.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
It is foolish to haphazardly adventure.
دیدگاه
٠

ماجراجویی کردن بدون برنامه احمقانه است.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
Don't confuse the issue.
دیدگاه
٠

مسائل را ( با یکدیگر ) قاطی نکن

تاریخ
١ هفته پیش
متن
To further confuse the issue, there is an enormous variation in the amount of sleep people feel happy with.
دیدگاه
٠

به منظور بیشتر قاطی کردن مسائل، در میزان خوابی که باعث رضایت افراد می شود تنوع زیادی وجود دارد

تاریخ
١ هفته پیش
متن
I think it's a serious mistake to confuse books with life.
دیدگاه
٠

به نظر من اشتباه گرفتن کتابها با زندگی ( واقعی ) یک اشتباه بزرگ است

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
His teacher described him as a noisy, disruptive influence in class.
دیدگاه
٠

معلم او را به عنوان یک عامل برهم زننده و پرسروصدا در کلاس توصیف کرد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Night work can be very disruptive to home life.
دیدگاه
٠

شبکاری می تواند زندگی خانوادگی را تا حدزیادی مختل کند

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Although they said nothing, she could sense their disapproval of her suggestion.
دیدگاه
٠

اگرچه آنها چیزی نگفتند اما او می توانست مخالفاتشان را با پیشنهادش احساس کند.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Andorra is autonomous, with its external affairs managed by both France and Spain.
دیدگاه
٠

آندورا خودمختار است - درحالیکه امور خارجه آن توسط فرانسه و اسپانیا اداره می شود.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
The company intends to appeal against the ruling that it was negligent.
دیدگاه
٠

شرکت قصد دارد علیه این حکم سهل انگارانه درخواست تجدید نظر کند.

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
She still has the energy and sex appeal of a woman less than half her age.
دیدگاه
٠

او هنوز انرژی و جذابیت جنسی یک زن با کمتر از نصف سن خودش را دارد

تاریخ
٢ هفته پیش
متن
Tony hobnobbed with an attractive widow when he lived in Metz.
دیدگاه
٠

زمانی که تونی در متز زندگی می کرد با یک بیوه جذاب معاشرت داشت.

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
I study the amber until the waves of indecision and conflict about leaving Joe and the house recede.
دیدگاه
٠

تا زمانی که امواج بلاتکلیفی و کشمش درخصوص ترک کردن جو و خانه فروکش کند درباره کهربا مطالعه می کنم

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
A moment's indecision when you've got the ball and you could lose the game.
دیدگاه
٠

زمانی که توپ را در اختیار دارید یک لحظه تردید ممکن است منجر به باخت شما شود

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
A small minority of patients suffer an adverse reaction to the treatment.
دیدگاه
٠

تعداد بسیار کمی از بیماران از واکنش نامطلوب به درمان رنج می برند

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
The expedition was abandoned because of adverse weather conditions.
دیدگاه
٠

سفر اکتشافی به دلیل شرایط نامساعد جدی لغو شد

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
Each passenger slept on the berth allotted to him.
دیدگاه
٠

هر مسافر روی تختی خوابید که به او اختصاص داده شده بود

تاریخ
٣ هفته پیش
متن
The mobile phone business was actually his bread and butter.
دیدگاه
٠

تجارت تلفن همراه در واقع وسیله امرار معاش او بود.