تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
His system of political patronage and agile intimidation of potential enemies reigns supreme in the economically depressed territories.
دیدگاه
٠

سیستم حمایت سیاسی او و تهدیدهای سریع دشمنان بالقوه در سرزمین های به لحاظ اقتصادی ضعیف حکومت می کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She is slight of build and very agile.
دیدگاه
٠

او نسبتا لاغر و بسیار چابک است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She was quick-witted and had an extraordinarily agile mind.
دیدگاه
٠

او باهوش بود و گیرایی فوق العاده ای داشت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She is such an agile dancer!
دیدگاه
٠

چه رقصنده چابکی است!

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Dan, you were gon na get the Advent wreath.
دیدگاه

دن، تو قرار بود برای ادونت تاج گل بگیری

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
People are much better informed since the advent of the computer.
دیدگاه
٠

از زمان ظهور کامپیوتر آگاهی مردم بسیار بیشتر شده است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I took advantage of his weakness.
دیدگاه
٠

من از ضعف او سواستفاده کردم.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Breastfeeding offers a clear advantage to your baby.
دیدگاه
٠

تغذیه با شیر مادر مزیت آشکاری برای کودک شما دارد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The young couple wanted to postpone their wedding until they were sure they could handle the burdens of marriage.
دیدگاه
٠

زوج جوان قصد داشتند عروسی شان را تا زمانی به تعویق بیاندازند که مطمئن شوند از عهده مسئولیت های زندگی زناشویی برمی آیند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Essentiality is a somewhat arbitrary and relative term when it comes to the food value of treats.
دیدگاه
٠

در بحث ارزش غذایی روش های درمانی، ضرورت یک اصطلاح تا حدی نسبی ودلخواه است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Why not something else equally apparently arbitrary, such as blowing bubbles, or dropping pebbles?
دیدگاه

چرا چیزدیگری که به یک اندازه ظاهرا مستبدانه است، مثل دمیدن حباب، یا انداختن سنگریزه نه؟

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Tears rose haphazardly to her eyes as she watched the sequence of silent film Alexei showed her in the now darkened room.
دیدگاه
٠

به دلیل تماشای سکانس فیلم صامتی که الکسی در اتاق تازه تاریک شده به اون نشان داد، ناخوداگاه گریه کرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
It is foolish to haphazardly adventure.
دیدگاه
٠

ماجراجویی کردن بدون برنامه احمقانه است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Don't confuse the issue.
دیدگاه
٠

مسائل را ( با یکدیگر ) قاطی نکن

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
To further confuse the issue, there is an enormous variation in the amount of sleep people feel happy with.
دیدگاه
٠

به منظور بیشتر قاطی کردن مسائل، در میزان خوابی که باعث رضایت افراد می شود تنوع زیادی وجود دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I think it's a serious mistake to confuse books with life.
دیدگاه
٠

به نظر من اشتباه گرفتن کتابها با زندگی ( واقعی ) یک اشتباه بزرگ است

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
His teacher described him as a noisy, disruptive influence in class.
دیدگاه
٠

معلم او را به عنوان یک عامل برهم زننده و پرسروصدا در کلاس توصیف کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Night work can be very disruptive to home life.
دیدگاه
٠

شبکاری می تواند زندگی خانوادگی را تا حدزیادی مختل کند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Although they said nothing, she could sense their disapproval of her suggestion.
دیدگاه
٠

اگرچه آنها چیزی نگفتند اما او می توانست مخالفاتشان را با پیشنهادش احساس کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Andorra is autonomous, with its external affairs managed by both France and Spain.
دیدگاه
٠

آندورا خودمختار است - درحالیکه امور خارجه آن توسط فرانسه و اسپانیا اداره می شود.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The company intends to appeal against the ruling that it was negligent.
دیدگاه
٠

شرکت قصد دارد علیه این حکم سهل انگارانه درخواست تجدید نظر کند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
She still has the energy and sex appeal of a woman less than half her age.
دیدگاه
٠

او هنوز انرژی و جذابیت جنسی یک زن با کمتر از نصف سن خودش را دارد

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
Tony hobnobbed with an attractive widow when he lived in Metz.
دیدگاه
٠

زمانی که تونی در متز زندگی می کرد با یک بیوه جذاب معاشرت داشت.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I study the amber until the waves of indecision and conflict about leaving Joe and the house recede.
دیدگاه
٠

تا زمانی که امواج بلاتکلیفی و کشمش درخصوص ترک کردن جو و خانه فروکش کند درباره کهربا مطالعه می کنم

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
A moment's indecision when you've got the ball and you could lose the game.
دیدگاه
٠

زمانی که توپ را در اختیار دارید یک لحظه تردید ممکن است منجر به باخت شما شود

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
A small minority of patients suffer an adverse reaction to the treatment.
دیدگاه
٠

تعداد بسیار کمی از بیماران از واکنش نامطلوب به درمان رنج می برند

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The expedition was abandoned because of adverse weather conditions.
دیدگاه
٠

سفر اکتشافی به دلیل شرایط نامساعد جدی لغو شد

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
Each passenger slept on the berth allotted to him.
دیدگاه
٠

هر مسافر روی تختی خوابید که به او اختصاص داده شده بود

تاریخ
١١ ماه پیش
متن
The mobile phone business was actually his bread and butter.
دیدگاه
٠

تجارت تلفن همراه در واقع وسیله امرار معاش او بود.