تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

خیلی مهمه که معادل های دقیقی تو فارسی برای کلمات شبیه به هم انتخاب بشه که دایره دسترسی به لغات رو افزایش بده بهترین معادل فارسیش میتونه "با این وضعیت ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

درسته که مفهومش میشه فی البداهه اما معادلش در فارسی میشه ( سرهم کردن, یه کاریش کردن ) برای مثال. برنامه ای برای ساخت قایق و فرار از جزیره نداریم ام ...

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بهترین معادل فارسیش = گودال

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنی کنار گذاشتن چیزی یا کسی lay something/someone off برای مثال سیگار را کنار گذاشتم یا شرکت ما را کنار گذاشت ( تعدیل نیرو کرد )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فکر کنم معنی "سه گانه واحد" از همه ساده تر و دقیق تر باشه به مفهوم همون یک روح در سه بدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی غرق شدن در چیزی را میدهد These technologies are enhancing gaming immersion این فناوری ها غرق شدن در بازی را افزایش می دهند.