پیشنهادهای یاسر عینی مهران (١٥)
٤
١ ماه پیش
٠
رقص جیگ
١ ماه پیش
١
ناراحت بودن
١ ماه پیش
٠
مملو از ، سر شار از
٣ ماه پیش
٠
تولید کردن
٣ ماه پیش
٠
خودشیرینی کردن
٣ ماه پیش
٠
نتیجه دادن
٣ ماه پیش
١
بر دوش کسی بودن؛ Foisted upon them بر دوش آنها بود.
٣ ماه پیش
٠
به معنی فراخوانده شد، احضار شد: Called up for army service فراخوانده شد برای خدمات ارتش
٣ ماه پیش
٠
به معنی رد کردن یا نپذیرفتن: Iudge repulsed his plea for leniency قاضی، درخواست او را مبنی بر ملایمت رد کرد.
٣ ماه پیش
٠
نقش زمین کردن : Pubch the manager, knockingthem off their feet مشتی به مدیر زد و او را نقش زمین کرد
٣ ماه پیش
٠
معنی حقیقت هم میده مثلا: Felicitous expression حقیقت خوشحالکننده
٩ ماه پیش
٠
بستنی شکلاتی
٩ ماه پیش
٠
لقب اشرافی
١١ ماه پیش
٠
پوزخند زدن