پیشنهادهای amir (١٨)
وارد رقابت سیاسی / انتخاباتی شدن ، وارد گُرد سیاست شدن
throw /pour cold water: آب پاکی را ریختن، تو ذوق کسی زدن، دمغ کردن، حال گیری کردن. این اصطلاح از ریختن آب سرد بر روی آتش که باعث خاموش شدن اش میشه گر ...
دیگه بهتر تر😂، چه بهتر دیگه، فبها، نور علی نور دیگه!!
تصمیم بی برو برگشت گرفتن، کار از کار گذشته ، کاریه که شده، دیگه نمیشه کاریش کرد!
زیر ذره بین بودن ، مضنون ، سوژه، مورد سو ظن بودن
از قانون تبعیت یا پیروی کردن، اطاعت امر کردن، سر به زیر بودن در مقابل قانون
سست بنیاد
بی پایه و اساس، مثل تار عنکبوت متزلزل، بدون آمادگی ، بدون آماده سازی
مثل برق و باد
بد تلقی شدن از سوی جامعه، اتیکت ناجور خوردن از جامعه
مورد قبول ( عامه ) واقع شده ، پذیرفته شده
بهترین نمونه ، مثال بارز، الگو ، سرمشق
جواب سر بالا دادن
خواب دیدی خیره، زهی خیال باطل ، به دلت صابون نزن، کور خوندی، اصن فکرشم نکن
خارج از توان ، خارج از تحمل . به جای out of میشه beyond گذاشت و باز هم همون معنی رو میده.
همرنگ جماعت شدن . مترادف : when in rome , do as romans do
کنج عزلت، در پیله به سر بردن، ز غوغای جهان فارغ
این خط و این نشان