تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

فندک دگردیس شده چکمک ترکی است که آن نیز همان چخماق پارسی می باشد. چخماق که برای جرقه زدن به کار می رفته از پارسی به ترکی رفته و چَکمک شده. سپس چکمک ا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

کعبه از ریشه پارسی کاب یا کالب است همچون کالبد؛ پیکر.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مانند بجشک اخوینیِ بخارایی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارتباط هیستریک بودن با زهدان که هیستر است چیست؟ Hyster زهدان، بچه دان، رحم //// پزشک اخوینی می گوید: *باب خناق الرحم* از ناحیت زهدان [رحم] چون بخا ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خَلِه در چشم خَلیدن مَنما، ای خَلِبان کِشتیِ خود به ثریا، بَرِ خورشید رسان خَلِبان: سکاندار کشتی آسمانها که با خَله ( پارو، بال هواپیما ) هوا را می ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مامیزه

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برای ترجمه اغما واژه بیهُشی درست است نه بی هوشی. بی هوشی یک فرآیند پزشکی برای انجام جراحی است و بیهُشی یک نشانه از بیماری زمینه ای یا رخداد ناگهانی ا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک دیدگاه این است که هوش از پارسی به عربی رفته و به هُوس و سپس هِس و حس چرخش یافته است. از سوی دیگر " ایس" و " اِس" از پارسی به اروپا رفته و به اِست ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"نارکوز" یا "نارکوس" برآمده از انار کوخ یعنی شربت ضد کوخ است. کوخ یا کوف همان سرفه است که در پارسی به آن کوفه می گفته اند و هنوز هم در بسیاری شهرها ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

"نارکوز" یا "نارکوس" برآمده از انار کوخ یعنی شربت ضد کوخ است. کوخ یا کوف همان سرفه است که در پارسی به آن کوفه می گفته اند و هنوز هم در بسیاری شهرها ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

یک دیدگاه این است که هوش از پارسی به عربی رفته و به هُوس و سپس هِس و حس چرخش یافته است. از سوی دیگر " ایس" و " اِس" از پارسی به اروپا رفته و به اِست ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چرمینگی ( مانند چرم شدن )