پیشنهادهای Ali Amoushahi (٣٢)
شاباش، شادباش، شاه باش
به جای گیفت بگوئیم شاباش
فروتر
واژه گاز پارچه ای در پانسمان زخم نیز از کلمه غزه گرفته شده است زیرا در جنگ جهانی، غزه مرکز تولید پانسمان و فرستادن آن برای مجروحان بوده است. برای همی ...
می گویند غزه یک نام ایرانیست به معنای کنزه یا همان گنجه، گنج. در زمان هخامنشیان کنزه جزو ایران بوده است.
شاید آگوش همان آگزیلای لاتین باشد
روگو
ایمنی
تاجیک ها می گویند گُده زیر معده یعنی غده زیر معده
لوز المعده=بادام گَدِه: بادامگده، خوش گوشت
در کردی سورانی به واکسیناسیون "کوتان" می گویند.
Bus: پِیک [peik] Autobus: خودپیک Minibus: پیکک، پیک چی Airbus: هواپیک، بال پیک
کردها به عصب و نخاع می گویند دمار
آیه ۲۴ سبا: . . . وَإِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلَىٰ هُدًى أَوْ فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ و البتّه یکی از ما یا شما بر طریق هدایت یا در گمراهی آشکار هستیم. ...
دیوانفر، دیوانسر
رئیس جمهور
دیوانسالار ( دیوان= هیات دولت، سالار= رئیس )
دیوانسالار ( رئیس دیوان یا همان هیات دولت )
به دو خم زیر تاق کمانی سر در ساختمانها هم کشاله می گویند. به نوک ناق کلید و به دو پایه تاق پایِ تاق می گویند. کشاله تاق یک آجرچینی خمیده است که کلید ...
تَه خوشانه، ته ورز.
فندک دگردیس شده چکمک ترکی است که آن نیز همان چخماق پارسی می باشد. چخماق که برای جرقه زدن به کار می رفته از پارسی به ترکی رفته و چَکمک شده. سپس چکمک ا ...
کعبه از ریشه پارسی کاب یا کالب است همچون کالبد؛ پیکر.
مانند بجشک اخوینیِ بخارایی
ارتباط هیستریک بودن با زهدان که هیستر است چیست؟ Hyster زهدان، بچه دان، رحم //// پزشک اخوینی می گوید: *باب خناق الرحم* از ناحیت زهدان [رحم] چون بخا ...
خَلِه در چشم خَلیدن مَنما، ای خَلِبان کِشتیِ خود به ثریا، بَرِ خورشید رسان خَلِبان: سکاندار کشتی آسمانها که با خَله ( پارو، بال هواپیما ) هوا را می ...
مامیزه
برای ترجمه اغما واژه بیهُشی درست است نه بی هوشی. بی هوشی یک فرآیند پزشکی برای انجام جراحی است و بیهُشی یک نشانه از بیماری زمینه ای یا رخداد ناگهانی ا ...
یک دیدگاه این است که هوش از پارسی به عربی رفته و به هُوس و سپس هِس و حس چرخش یافته است. از سوی دیگر " ایس" و " اِس" از پارسی به اروپا رفته و به اِست ...
"نارکوز" یا "نارکوس" برآمده از انار کوخ یعنی شربت ضد کوخ است. کوخ یا کوف همان سرفه است که در پارسی به آن کوفه می گفته اند و هنوز هم در بسیاری شهرها ب ...
"نارکوز" یا "نارکوس" برآمده از انار کوخ یعنی شربت ضد کوخ است. کوخ یا کوف همان سرفه است که در پارسی به آن کوفه می گفته اند و هنوز هم در بسیاری شهرها ب ...
یک دیدگاه این است که هوش از پارسی به عربی رفته و به هُوس و سپس هِس و حس چرخش یافته است. از سوی دیگر " ایس" و " اِس" از پارسی به اروپا رفته و به اِست ...
چرمینگی ( مانند چرم شدن )