laparotomy


(جراحی) بریدن پهلو (و انجام عمل جراحی)، پهلو شکافی، لاپاراتومی، شکم بری، طب شکافتن شکم برای پی بردن به بیماری

جمله های نمونه

1. Laparotomy was carried out under ether anesthesia and cannulation of the bile duct was performed for continuous bile collection.
[ترجمه گوگل]لاپاراتومی تحت بیهوشی اتر و کانولاسیون مجرای صفراوی برای جمع آوری مداوم صفرا انجام شد
[ترجمه ترگمان]laparotomy در بی هوشی اتر انجام شد و cannulation لوله صفرا برای مجموعه صفرای continuous انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Case 1-8 A patient who underwent a laparotomy 3 days ago has been oliguric and receiving nasogastric suction since surgery.
[ترجمه گوگل]مورد 1-8 بيماري كه 3 روز قبل تحت لاپاراتومي قرار گرفته بود، از زمان جراحي، اوليگوريك بوده و تحت ساكشن بيني معده قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]مورد ۱ - ۸ یک بیمار که ۳ روز پیش تحت عمل جراحی قرار گرفت، oliguric و مکش nasogastric را از زمان عمل جراحی دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Laparotomy showed duodenal scarring with enlarged lymph nodes in the pyloric and duodenal areas and white nodules in the liver.
[ترجمه گوگل]لاپاراتومی اسکار اثنی عشر با بزرگ شدن غدد لنفاوی در نواحی پیلور و اثنی عشر و گره های سفید در کبد را نشان داد
[ترجمه ترگمان]laparotomy جای زخم duodenal را با اضافه کردن غدد لنفاوی در نواحی pyloric و duodenal و گره های سفید کبد نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The consequence, exploratory laparotomy, carries high morbidity levels and elevated costs for the health system.
[ترجمه گوگل]نتیجه، لاپاراتومی اکتشافی، سطوح بالای عوارض و هزینه‌های بالا را برای سیستم سلامت به همراه دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه، laparotomy اکتشافی، سطوح شیوع بالا و هزینه های بالا برای سیستم بهداشتی را حمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Common bile duct laceration was noted at laparotomy and was successfully treated by choledochotomy and T-tube stent.
[ترجمه گوگل]پارگی مجرای صفراوی مشترک در لاپاراتومی مشاهده شد و با موفقیت توسط کلدوکوتومی و استنت تیوب درمان شد
[ترجمه ترگمان]پارگی مجاری صفراوی در laparotomy مورد اشاره قرار گرفت و با موفقیت توسط استنت - لوله تی - تیوب مورد درمان قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The suggestion of exploratory laparotomy was informed.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد لاپاراتومی اکتشافی اطلاع رسانی شد
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد of اکتشافی مطلع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. At laparotomy, ileoileocolic intussusception led by an ileal polyp was found.
[ترجمه گوگل]در لاپاراتومی، انواژیناسیون ایلئوئیلئوکولیک که توسط پولیپ ایلئوم هدایت می‌شد، یافت شد
[ترجمه ترگمان]در laparotomy، intussusception by an پیدا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This patient underwent an emergency laparotomy and D 1 subtotal gastrectomy.
[ترجمه گوگل]این بیمار تحت لاپاراتومی اورژانسی و گاسترکتومی ساب توتال D1 قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این بیمار تحت شرایط اضطراری laparotomy و D ۱ gastrectomy قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Can't we just use laparotomy sponges to stop the bleeding?
[ترجمه گوگل]آیا نمی توان فقط از اسفنج های لاپاراتومی برای جلوگیری از خونریزی استفاده کرد؟
[ترجمه ترگمان]نمی توانیم فقط از اسفنج ها استفاده کنیم تا خونریزی را متوقف کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The redness of umbilicus diminished gradually after laparotomy.
[ترجمه گوگل]قرمزی ناف پس از لاپاراتومی به تدریج کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]سرخی خون اندک اندک پس از laparotomy تقلیل یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. At laparotomy, duodenal dverticulitis and one enterolith obstructing the distal ileum were found.
[ترجمه گوگل]در لاپاراتومی، ورتیکولیت اثنی عشر و یک انترولیت که ایلئوم دیستال را مسدود کرده بود، یافت شد
[ترجمه ترگمان]در laparotomy، duodenal و یک enterolith که جلوی خونریزی عظیمی را گرفته بودند، پیدا شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Before the introduction of antisepsis, laparotomy was not usually performed.
[ترجمه گوگل]قبل از معرفی آنتی‌سپیس، لاپاراتومی معمولاً انجام نمی‌شد
[ترجمه ترگمان]قبل از معرفی of، laparotomy معمولا اجرا نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Intestinal tract decompression through fibro- colonoscope or exploratory laparotomy was an effective method.
[ترجمه گوگل]رفع فشار مجرای روده از طریق فیبروکولونوسکوپ یا لاپاراتومی اکتشافی یک روش موثر بود
[ترجمه ترگمان]فرآیند برداشت فشار از طریق fibro - colonoscope یا اکتشافی اکتشافی، یک روش موثر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A traditional open procedure, called a laparotomy, also may be used. In this procedure, the surgery is performed through a large incision made in your belly (abdomen).
[ترجمه گوگل]یک روش سنتی باز، به نام لاپاراتومی، نیز ممکن است استفاده شود در این روش، جراحی از طریق یک برش بزرگ در شکم شما (شکم) انجام می شود
[ترجمه ترگمان]یک روش باز سنتی به نام a نیز ممکن است مورد استفاده قرار گیرد در این روش، عمل جراحی از طریق یک برش بزرگ ایجاد شده در شکم (شکم)انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Laparotomy revealed mesenteric cyst with jejunal obstruction.
[ترجمه گوگل]لاپاراتومی کیست مزانتریک با انسداد ژژنوم را نشان داد
[ترجمه ترگمان]laparotomy \"cyst\" mesenteric \"رو با مانع\" jejunal \"آشکار کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• small incision made in the wall of the stomach

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] لاپاروتومی: برش دیواره ی شکم با روش جراحی

بپرس