تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

increase considerably:به شکل قابل ملاحضه ای زیاد شدن

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

رویا

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Unrealistic ambition:رویای غیر واقعی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

Solid proof:دلیل محکم

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٤

First/last resort:اولین/آخرین پناه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Severe weather:اصطلاح صفتی به معنای هوای خراب

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Accurate forecast پیش بینی درست

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

Dynamic jobs اصطلاح صفتی به معنای مشاغل پر تحرک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای برنامه جنجالی

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

:Required to do sth . You are required by law to wear a seat belt طبق قانون شما ملزم به بستن کمربند ایمنی هستید.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To changes sth into a different form

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضرورت داشتن انجام کاریSYN: crucial . Sen: It is vital to be honest with your children