پیشنهادهای بهنام رضایی (٨٧)
ارگ معرب ارک، هم ریشه با اریکه ریشه ترکی داره و از کلمه اریک به معنای بلندی و ارتفاع گرفته شده است Erik
اراک معرب عراق معرب ایراک گرفته شده از ترکی به معنای سرزمینهای دور دست
قاش بمعنی ابرو یا جلو و قایی یکی ازطوایف بیست و چهارگانه تورک می باشد نام صحیح قاشقایی می باشد و بدین صورت در بین قشقایی ها و سایر تورکها تلفظ می گرد ...
از دوز ترکی به معنای بافتن و کنار هم چیدن درست است
از ریشه دوزش ، دوخت و دوز از دوزماک یا دوخوماک ترکی به معنای بافتن گرفته شده است دوخونتی یعنی بافته شده
گرفته شده از کلمه راس ترکی به معنی همسو و در جهت مقابل دید
اراسته از ریشه اراماک به معنی جدا کردن و تمیز کردن و نظم دادن چیزی ریشه ای ترکی دارد
سینیگ به معنی شکسته شده، سنگدان پرنده به معنی جای شکسته شدن مواد غذایی به نظر میرسد ریشه ترکی داشته باشد
مطابق تلفظی که دوستمان فرتاش ارایه نموده اند در ترکی تلفظ میشود
درس از ریشه دئر به معنی گفتن و ببان کردن و مصدر دمک می باشد، به نظر میرسد کلمه ریشه ترکی داشته باشد
میزان کلمه ای با ریشه ترکی به معنی برابر و دقیق می باشد. میزان بش کیلو یعنی دقیقا پنج کیلو
یغما از ریشه ترکی ییغماق به معنی جمع کردن و به تاراج بردن است
برکه کلمه ترکی هست و در ترکی سو برکینتیسی یعنی ابی که جداگانه در جایی محصور شده است و بیرکه تلفظ ترکی ان میباشد ریشه این عبارت کلمه بیر به معنی یک می ...
لازم به ذکر لست که قهوه در عربی بن گفته میشود
کنه مشتق شده از کنتلنمگ kenetlenmek ترکی به معنای چسبیدن و چسبنده می باشد
برابر به نظر میرسد ترکی باشد و از بر ا بر یعنی در کنار هم و به موازات هم مشتق شده باشد
این کلمه بسیار قدیمی و ریشه یابی ان بسیار دشوار خواهد بود در ترکی هم توزخ یا توزاخ به معنی دام پهن کردن برای کسی می باشد
بنظر میرسد این کلمه از ریشه ترکی تاخیلماک بمعنی رفتن و رسیدن به چیزی مستخرج شده باشد. جای بحث و کار بیشتر دارد.
کوره بنظر میرسد از ریشه k�rek ترکی باشد کورک یعنی جایی که در ان از چیزی فراوان باشد. مثال ari k�reki یعنی کندوی زنبور زیرا این لفظ همیشه به همراه یک ...
سوزن در معنی امپول از کلمه ترکی s�zen به معنی تزریق کننده و چکاننده سوزمگ یعنی چکاندن مایع یا خالی کردن اب یا مایع از چیزی سیزینتی یعنی نشتی مایعات س ...
اولاغ ریشه ای ترکی دارد و خری که زین یا پالانی برای بارکشی به ان وصل شده باشد را اولاغ گویند. یعنی متصل شده
نان حتی در چینی هم هست و خیلی ها ریششو چینی میدانند در چینی به ان نان بو میگویند ولی به نظرم ریشه اصلق ان ترکی سومری می باشد
نان کلمه ای چینی هست و هیچ ارتباطی به فارسی یا تورکی ندارد.
شغال از واژه ترکی چاققال ماخوذ شده است چاققال به شاققال و شغال تبدیل شده است
درخت از تکرر عبارت دار و درخت بوجود امده و به صورت غیر مستققیم از کلمه دار ترکی گرفته شده است. در فارسی دار به معنی مالکیت هست دارا ، دارایی، دار و ن ...
دونیا کلمه ای ترکی از ریشهd�n به معنای چرخیدن و گردون
چوب به ترکی ��p کلمه ای با ریشه ترکی اصطلاح تکرر دار �op ��r به معنای خورده چوب می باشد که از همینجا معنای دوم آن در ترکی یعنی اشقال استخراج شده است. ...
الو یاalevکلمه ای ترکی به معنای شعله یا زبانه آتش هست
آتش گرفته شده از کلمه آتیش ترکی به معنای پرتاب هست که در میدان نبرد استفاده میشود بعدها با اختراع توپ و سلاح های گرم به شعله و آتش امروزی تغیر معنی ه ...
خان کلمه ای ترکی مغولی، خانلیق به معنای ابادی و مکان زندگی می باشد همچنین خانه، خانوار. خانیم، خانواده و خانوادگی از این کلمه مشتق شده است
به نظر میرسد در معنی طایفه و قوم از کلمهT�reکه به معنی همان تیره قومیتی هست اخذ شده
طایفه تلفظ ترکی طایفا ؛طای در ترکی به هم نوع و هم تبار اطلاق میشود. همچنین به کره اسب نیز طای گفته میشود. در ترکی قشقایی به لنگه دیگر کفش تای گفته می ...
در واقع ریشه اصلی این کلمه عبارت قره ترکی یه معنای سیاه است قرارتماک یعنی سیاه کردن بدین مظمون که با گمراه کردن کسی وی را وادار به اتخاذ تصمیم دیگری ...
اشغال از تکرر عبارت آت اشغال مشتق شده که ات و اتیق به معنای زباله و دور ریز می باشد
تفاله هم مثل تفنگ از تف در زبان ترکی گرفته شده به معنای دور ریز و چیزیکه بیرون ریخته میشود
معنی که دوستان ارائه کردند معنی های دوم و سوم کلمه قرار هست و کلمه قرار ریشه ترکی دارد به معنای تصمیم از اینروست که قرار وثیقه، قرار منع تعقیب گویند.
دیوان الغات ترکی ۸۰۰ سال پیش تحریر شده و مشابه هر فرهنگ لغت دیگری باید به زبان مقصد که اینجا عربی است نوشته شود وگرنه کسی که ترکی بلده نیازی به فرهنگ ...