پیشنهادهای Elisa (١٦)
٢٩
٤ ماه پیش
٠
وارد بحث شدن، وارد مناقشه شدنGot into an argument
٤ ماه پیش
٠
منظور کسی را گرفتن، منظور کسی را متوجه شدن
٤ ماه پیش
١٢
دارا بودن، در برداشتن، ارائه دادن
٤ ماه پیش
١
دستگاه ارتباطی
٥ ماه پیش
٠
Usher in. وارد عمل شدن، دست بکار شدن
٥ ماه پیش
٢
Pack up بسته بندی کردن
٥ ماه پیش
٢
فعالیت های تحصیلی
٥ ماه پیش
٠
فرضیه ی عقلانی
٥ ماه پیش
٢
Very fashionable Example:these jackets are all the rage. این پیراهن ها مد روز هستند.
٥ ماه پیش
٠
جدا کردن، دور کردن
٥ ماه پیش
٠
به ارث بردن
٥ ماه پیش
٠
نقل مجلس
٥ ماه پیش
١
سبک زندگی جایگزین٫ سبک زندگی غیرمعمول
٥ ماه پیش
٠
از بین بردن، از شر چیزی خلاص شدن ( با عرق کردن )
٦ ماه پیش
٣
محدود شدن، کوچک شدن، جمع شدن
٦ ماه پیش
٠
اقدامات پیشگیرانه