تاریخ
٢ روز پیش
متن
You take an unconscionable time getting dressed!
دیدگاه
٠

تو وقت زیادی برای پوشیدن لباس صرف می کنی.

تاریخ
٢ روز پیش
متن
It would be unconscionable for her to keep the money.
دیدگاه
٠

اینکه او پول را نزد خودش نگه دارد نادرست است.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
That things were out of whack.
دیدگاه
٠

آن چیزها از کار افتادند.

تاریخ
١ هفته پیش
متن
After years of dieting, Carol's metabolism was completely out of whack.
دیدگاه
٠

پس از سالها رژیم گرفتن، متابولیسم کارول کاملا از کار افتاد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
Perhaps you'll be able to snatch a couple of hours' sleep before dinner.
دیدگاه
٠

شاید همه شما قبل از شام بتوانید چند ساعتی بخوابید.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
The eagle swooped down to snatch a young rabbit.
دیدگاه
٠

عقاب برای ربودن خرگوش جوان به سمت پایین شیرجه زد.

تاریخ
٢ ماه پیش
متن
She managed to snatch the gun from his hand.
دیدگاه
٠

او موفق شد که اسلحه را از دست او برباید.

تاریخ
٤ ماه پیش
متن
I had to really grovel to the bank manager to get a loan.
دیدگاه
٠

مجبور شدم برای گرفتن وام چاپلوسی مدیر بانک را بکنم.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
It was clear that, wittingly or unwittingly, he had offended her.
دیدگاه
٠

مشحص بود که او دانسته یا ندانسته به او توهین کرده است.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
The news has been greeted with dismay by local business leaders.
دیدگاه
٠

رهبران کسب وکارهای محلی به ان اخبار با نگرانی و دلهره برخورد کردند.

تاریخ
٥ ماه پیش
متن
He is a man of the highest integrity.
دیدگاه
٠

او مردی با بالاترین حد صداقت است.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
You can't just opt out of all responsibility for the child!
دیدگاه
٠

شما نمی توانید بسادگی از تمام مسئولیت های کودک شانه خالی کنید.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
He didn't exactly opt out because he never opted in.
دیدگاه
٠

او دقیقا انصراف نداد زیرا ! هرگز در ان شرکت نکرده بود.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
I think I'll opt out of this game.
دیدگاه
٠

فکر می کنم که از این بازی کنار بکشم.

تاریخ
٩ ماه پیش
متن
The government has been encouraging individuals to opt out of the state pension scheme.
دیدگاه
٠

دولت افراد را تشویق می کند که از طرح بازنشستگی دولتی خارج شوند.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
The pursuit of goodness has become pathological, and there is absolutely nothing that should or can take its place.
دیدگاه
٠

تعقیب نیکخواهی به عادت تبدیل شده است و مطلقا هیچ جیز نباید و نمی تواند که جای انرا بگیرد.

تاریخ
١٠ ماه پیش
متن
I've got a pathological fear of heights.
دیدگاه
٠

من ترسی بیمارگونه از ارتفای دارم.

تاریخ
١ سال پیش
متن
They were hemmed in on all sides by the soldiers and the dogs.
دیدگاه
٠

انان از هر سو توسط سگها و سربازها محاصره شدند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
A massive rain was coming down in torrents.
دیدگاه
٠

باران شدیدی سیل آسا داشت می آمد.

تاریخ
١ سال پیش
متن
Our doctor diagnosed a throat infection and prescribed antibiotic and junior aspirin.
دیدگاه
٠

دکتر ما تشخیص عفونت گلو داد و آنتی بیوتیک و آسپرین کودکان تجویز داد.