دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١,٠٢٥
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣,٢٢٠
لایک
لایک
٦٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٢٤٩
رتبه
رتبه در بپرس
٥٥٥
لایک
لایک
١٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ هفته پیش
دیدگاه
٢

پا پس کشیدن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

پرداختن

دیدگاه
٠

غرق در چیزی بودن شدیدا درگیر چیزی بودن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

بعید دور از ذهن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

material اطلاعات مطالب

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

١ رأی
١ پاسخ
١١١ بازدید

سلام دوستان  معادل مصطلح و امروزی  wardrobe department  توی فارسی چی هست؟ بخشی هست که لباسای بازیگرا رو اونجا نگهداری می‌کنن.

١٠ ماه پیش
٠ رأی
٤ پاسخ
٢٩٦ بازدید

سلام دوستان  این اصطلاح توی فارسی معادلی داره؟ My mother was all over me like a blanket. منظورش اینه که  مادرش نظارت شدیدی روی زندگیش داره و توی کاراش دخالت می‌کنه.

١١ ماه پیش
٤ رأی
تیک ٣ پاسخ
١٩٦٧ بازدید

سلام دوستان🙋🏻‍♀️ توی انگلیسی بعضی از احساسات رو با رنگ بیان می‌کنن. مثل: - I feel blue - she saw red - I was green with envy توی فارسی هم چنین اصطلاحاتی داریم؟ ممنون میشم بهم بگین🙏🏻

١ سال پیش

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٣ پاسخ
٢٦٤ بازدید
چند گزینه‌ای

اخوان ثالث میفرماید: کاندران  بافضله ی موهوم مرغ دورپروازی، چار رکن هفت اقلیم خدا را در زمانی بر می آشوبند. مرغ دورپرواز کیست یا چیست؟

٦ ماه پیش
٠ رأی

یعنی با یک اتفاق خیلی کوچک و جزئی، زمین‌ و زمان بهم می‌ریزه.

٦ ماه پیش
٠ رأی
تیک ١ پاسخ
١٠٠ بازدید

Was her back straight or was it bent

١١ ماه پیش
١ رأی

صاف ایستاده بود یا خم شده بود؟

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٤ پاسخ
١٧٩ بازدید

That didn’t take long

١١ ماه پیش
٢ رأی

خیلی طول نکشید.

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ١ پاسخ
١٣٠ بازدید

Unaccustomed as he was to exercise, Vic quickly became tired

١١ ماه پیش
١ رأی

چون ویک به تمرین عادت نداشت، زود خسته شد.

١١ ماه پیش
١ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٨١ بازدید

اصطلاح  انگلیسی معادل  " بین بد و بدتر گیر کردن بین دو چیز که هر دو به یک اندازه خطرناکند"

١١ ماه پیش
٢ رأی

- Caught  between a rock and a hard place - on the horns of a dilemma - at a crossroads

١١ ماه پیش