پیشنهادهای فرهاد مولایی (٥٣)
دوری جستن از
سورتمه
رسیدن از جایی
Spare a few minutes = اختصاص دادن چند دقیقه وقت
چیزی در حد، چیزی نزدیک به
نیاز است
مسیر رودخانه ساحل رودخانه
قمار در فوتبال
قمار کردن در فوتبال
آگاه شدن از
سر شیفت آمدن، شیفت را تحویل گرفتن
هدایت کردن
توجه کردن
بانو ، پرستار
با شوق دلگرم کننده
آه کشیدن از ته دل
طبق قرار
عرشه کشتی، اتاق فرماندهی ناو جنگی
تماشاچی، جایگاه تماشاچیان، حضار، مخاطب، شنوندگان
شکافتن
مسئول رسیدگی Conference inqiry= مسئول رسیدگی کنفرانس
مسئول رسیدگی Conference inquiries= مسئول رسیدگی کنفرانس
خراب شده
نزدیک شدن
در صخره نوردی به معنای محکم گرفتن
ضربه زدن
اقامه دعوا ( در دادگاه )
توافق
صدای برخورد
مدیر مسئول خوابگاه مدرسه شبانه روزی
The boats float past carried along by the current.
بلند شدن
tobe in order طبق روال بودن
قایقران مرا بر روی قایق ( به روی عرشه ) دعوت کرد
مطمئن
به معنی سفینه هم می باشد Flying saucer به معنی بشقاب پرنده
واحد The accounts department= واحد حسابداری
تنقلات
بهانه جو، انتقادآمیز
با خوش رویی
شکار
به نوعی زیردریایی که برای کاوش سریع و در عمق زیاد در دریاها و اقیانوس ها استفاده می شود می گویند و معمولا به شکل کامل "diving saucer" نوشته می شود.
بستر دریا
منطقه حفاظت شده
منطقه حفاظت شده شکار
مدت کوتاهی پس از آن
دون پایه
با دست بالا گرفتن
مطمئناً
مراسم تدفین