دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٨٩
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨,٣٨٨
لایک
لایک
٣٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢٩

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٠١
رتبه
رتبه در بپرس
٩٧٣
لایک
لایک
١٢
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٢

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

ازمن میشنوین ملایری مشنگه چون میگه فارسی اصلا فارسی نیست!!! فردا آدم حسابش کنین میگه فارسی ترکیه یا چینیه😂

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

عارف جان متشکریم مارا خنداندی ایشالا همیشه خندان باشی فقط دل را درست ریشه یابی کردی دل از midleلمعنی میانه و درون است اشک وعشق باهم فرق دارند اینجوری ...

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

آقای شعبانی تبار تعجب نکن اینا به هم ربط نداره عربا خط رو از پتpath گرفتند فن از فند گرفتند چون ما ترفند رو لز قبل داشتیم اینارو بهتره باهم قاتی نکنید

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

توش بمعنی توان است وتوشه نیز بمعنی مقدار خوراکیه که به آدم یا حیوان توانایی بده

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه

اورهان بیچاره را ببینید از بنچه بمعنی دسته وبندچه سبزی شروع کرد خوب که سرمون گرم شد بکدفه باغ را بستان کرد وانداخت تو ارابه ترکی در رفت اصلا معنی باغ ...

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

١ رأی
٢ پاسخ
٢٣٤ بازدید

به نام خدا با سلام، در ادارات و سازمان ها اغلب برای تشکیل کارگروه های مختلف از واژه «کمیته» استفاده می شود. در برخی موارد به کار گیری واژه جایگزین «کارگروه» از نظر معنایی مشکلی ایجاد نمی کند ولی در ...

٦ ماه پیش
٠ رأی

commitedd یعنی متعهد شد پس متعهدرا به فارسی پابند هم میشه گفت  

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٥٢ بازدید

فقط معنی سنگیج را می خواهم

١ ماه پیش
٠ رأی

نمیدانم به چه دردت میخوره چندروزه شک دارم بگم یانه بهرحال سنگیچ به معنی غمدار شدن؛ غصه خوردن است واحتمالا دراین محل حادثه شومی برای افراد محل رخ دادهاست - sanguish

١ ماه پیش
١ رأی
٢ پاسخ
٥٢ بازدید

فقط معنی سنگیج را می خواهم

١ ماه پیش
٠ رأی

نوشتم نمیدانم چرا ثبت نشدسنگیچ بمعنیغم وغصه دار شدنه شاید حادثه بدی در محل رخ داده sanguish

١ ماه پیش
١٠ رأی
تیک ٣٩ پاسخ
١٥,٨٥٦ بازدید

قریب و غریب از لحاظ معنایی چه فرقی دارند؟

١ سال پیش
٠ رأی

ایرانیها وقتی برا عربی قانون وقالب مینوشتند یکی استفاده از حروف بود قریب یعنی نزدیک وغریب یعنی دور وبیگانه....درفارسی هم مشابه اینو داریم مثلا باغ دست کاشت وغاب یعنی درختان طبیعی-در یعنی وارد کردن و رد یعنی بیرون کردن- بازم هست که از دست تاراج دررفته...

١ ماه پیش
٧ رأی
١١ پاسخ
٤٣٧ بازدید

سلام کلمه معادل کلمه اصالت در  زبان پارسی چیست خیلی متشکرم کمک کنید

٧ ماه پیش
٠ رأی

کلمه اصلی واساسی معرب essaly است خودتان میتوانید با این کلمه بقیه را بسازید

١ ماه پیش