نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace proposal: پیشنهاد صلح
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary supervision: نظارت مجلس
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace prospects: چشم انداز صلح
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pension programs: برنامه های بازنشستگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
plummeting turnout: مشارکت پایین [در انتخابات]
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
other side of the coin: آن روی سکه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace to prosperity: صلح برای رفاه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pension system: نظام بازنشستگی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political body: نهاد سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
people’s demands: مطالبات مردم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political calculation: محاسبۀ سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
out of power: از سر قدرت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
people’s living conditions: وضع معیشت مردم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peaceful demonstrators: اعتراضات مسالمت آمیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political calculus: محاسبۀ سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
outbreak of coronavirus: شیوع ویروس کرونا
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
point of pressure: نقطۀ فشار
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
permanent residency card: کارت اقامت دائم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political career: حرفۀ سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
overall picture: تصویر کلی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political change: تغییر سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
policy of maximum pressure: سیاست فشار حداکثری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
permitted system: سامانۀ مجاز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overall unemployment rate: نرخ کلی بیکاری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political chaos: آشوب سیاسی، هرج و مرج سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
policy of noninvolvement: سیاست عدم درگیری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
personal attorney: وکیل شخصی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
overriding authority: قدرت حاکم
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political class: طبقۀ سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political acceptance: پذیرش سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political cohesion: انسجام سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oversized gap: شکاف بزرگ
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political competition: رقابت سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
painful measures: تدابیر دردنا ک
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political actors: بازیگران سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political advisor: مشاور سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political consensus: اجماع سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political context: بستر سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
political agenda: دستور کار سیاسی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
زندان روباز: open - air prison
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open ended resistance: مقاومت نامحدود
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
openness to partnership: استقبال از همکاری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open source information: اطلاعات منبع باز، اطلاعات آشکار، اط ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operating base: پایگاه عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational advantage: برتری عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational approach: رویکرد عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational area: منطقۀ عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational cooperation: همکاری عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational deterrent strike force: نیروی تهاجمیِ عملیاتی و بازدارنده
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational failure: ناکامی عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational goals: اهداف عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational options: گزینه های عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational plans: طر ح های عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
operational range: محدودۀ عملیاتی، برد عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
palace politics: سیاست دربار
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
operational relationship: رابطۀ عملیاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
party affiliation: وابستگی حزبی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
party politicians: سیاسیون حزبی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pandemic crisis: بحران همه گیری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opposite position: موضع مخالف
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passenger jet: هواپیمای مسافربری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parallel force: نیروی موازی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opposition figures: چهره های مخالف، چهره های اپوزیسیون، ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
passenger plane: هواپیمای مسافربری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
opposition groups: گروه های مخالف، گروه های اپوزیسیون
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
passionate support: حمایت پرشور
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parallel structure: ساختار موازی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paternal figure: چهرۀ پدرانه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oppositionist: مخالف
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paramilitary groups: گروه های شبه نظامی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oppressed and oppressor: ظالم و مظلوم، مستکبر و مستضعف
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patient diplomacy: دیپلماسی صبورانه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
paramilitary training: آموزش شبه نظامی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oratorical skill: مهارت سخنوری
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patriot anti missile battery: آتشبار ضدموشکی پاتریوت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parents’ generation: نسل والدین
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
patriotic commitment: تعهد وطن پرستانه/ میهن پرستانه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organizational competence: کفایت سازمانی، قابلیت سازمانی، کارآ ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary affairs: امور پارلمانی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pervasive problems: مشکلات فراگیر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organizational framework: چهارچوب سازمانی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
petroleum industry: صنعت نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary committee: کمیتۀ پارلمانی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace caravan: کاروان صلح
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
petroleum minister: وزیر نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary delegation: هیئت پارلمانی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
peace deal: توافق صلح
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organizational influence: نفوذ تشکیلاتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
parliamentary elections: انتخابات پارلمانی، انتخابات مجلس
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
organized cell: هستۀ سازمان یافته
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toil: سخت کار کردن، جان کندن
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official newspaper: روزنامۀ رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil exports: صادرات نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official presence: حضور رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil facilities: تأسیسات نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open war: جنگ آشکار
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open air prison: زندان روباز
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil field: میدان نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil giant: غول نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil importer: واردکنندۀ نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil imports: واردات نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil income: درآمد نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil industry: صنعت نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil infrastructure: زیرساخت های نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil installations: تأسیسات نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil leaks: نشتی نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil market: بازار نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil market watcher: ناظر بازار نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil rich region: منطقۀ نفت خیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
old enemy: دشمن قدیمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official tongue: زبان رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one one summit: نشست دونفره
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offshore field: میدان فراساحلی/ برون کرانه ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
off the record meeting: جلسۀ خصوصی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
one year deposit: سپردۀ یک ساله
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil and gas industries: صنایع نفت و گاز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the ground information: اطلاعات میدانی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil and gas infrastructure: زیرساخت های نفت و گاز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
on the ground presence: حضور زمینی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil and gas investment: سرمایه گذاری نفت و گاز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
open borders: مرزهای باز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil client: مشتری نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil company: شرکت نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil customers: مشتریان نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil distribution network: شبکۀ توزیع نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
official exchange rate: نر خ رسمی مبادلۀ ارز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil district: منطقۀ نفت خیز
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official foreign policy: سیاست خارجی رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil dollars: دلارهای نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil export income: درآمد صادرات نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official letter: نامۀ رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil exporter: صادرکنندۀ نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil minister: وزیر نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil producer: تولیدکنندۀ نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
oil production: تولید نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil production capacity: ظرفیت تولید نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official rate: نرخ رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil pumping station: ایستگاه پمپاژ نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official reaction: واکنش رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil reserves: ذخایر نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil revenue: درآمد نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official reports: گزارش های رسمی، آمارهای رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil sales: فروش نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official responsibility: مسئولیت رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil sanctions: تحریم های نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil targets: اهداف نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil terminal: پایانۀ نفتی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official rhetoric: اظهارات رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
oil purchase waiver: معافیت خرید نفت
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official statistics: آمار رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
calamity: فلاکت، بدبختی، مصیبت
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive weapons: سلاح های تهاجمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
official approval: تأیید رسمی، تصویب رسمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
occupation forces: نیروهای اشغالگر
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
odious regime: رژیم منفور
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive capabilities: توانمندی های تهاجمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive measures: تدابیر تهاجمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
offensive strategy: راهبرد تهاجمی
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear waiver: معافیت هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nuclear weapon: سلاح هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear weapons development: توسعۀ سلاح های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear capable: دارای قابلیت هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear related: مرتبط با فعالیت های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
obvious sign: نشانۀ آشکار
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear negotiations: مذاکرات هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear negotiator: مذاکره کنندۀ هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nuclear non proliferation treaty: پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear official: مقام هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear plans: طر ح های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear policy: سیاست هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear portfolio: پروندۀ هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear resistance: مقاومت هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear sanctions: تحریم های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear storage site: محل ذخایر هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear strike: حملۀ هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear talks: گفت وگوهای هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nuclear technology: فناوری هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear terminology: اصطلاحات هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear tests: آزمایش های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear vulnerabilities: آسیب پذیری های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-
همه
٢ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
backbreaking: کمرشکن
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear efforts: تلاش های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear engineer: مهندس هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear escalation: افزایش تنش هسته ای، تشدید تنش هسته ...
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear explosive: مواد منفجرۀ هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear facilities: تأسیسات هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear field: زمینۀ هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear fuel cycle: چرخۀ سوخت هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear impasse: بن بست هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear industry: صنعت هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear infrastructure: زیرساخت های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear cascade: موجی از گرایش های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear inspections: بازرسی های هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear commitments: تعهدات هسته ای
٢ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nuclear issue: مسئلۀ هسته ای
٢ ماه پیش