دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٢٣
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤,٩٥٦
لایک
لایک
١٦
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٨٩
رتبه
رتبه در بپرس
٦٣٧
لایک
لایک
٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٣ هفته پیش
دیدگاه
٠

متظاهر و ریاکار Anne was always mean to me until she found out I won the lottery. Now she’s so sweet! I’ve never met anyone so phoney baloney

دیدگاه
٠

کاری رو جلوی دیگران انجام بدی که موجب خجالت شما بشه مضحکه دیگران بشی You made a spectacle of yourself at the party

دیدگاه
٠

یه مطلب یا موضوع رو پشت سر هم تکرار کنی پشت سر هم درباره یک موضوع غر بزنی و تکرارکنی You're such a broken record. We're tired of hearing it

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

آدم نچسب آدم ناخوشایند He is a bad sort; nobody likes his company

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

سر در گم گیج و مبهوت The lawyer was all at sea when he read the two conflicting reports of the incident

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٤ رأی
تیک ١ پاسخ
٤٨ بازدید

ترجمه ی اصطلاح  عامیانه ی  Beat around the bush

٢ ماه پیش
٢ رأی

حاشیه رفتن صغری کبری چیدن  Don't beat around the bush - get to the point don't beat around the bush; say you want to borrow more money

٢ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١١ پاسخ
٤١٦ بازدید

سلام دوستان معنی این اصطلاح چی میشه؟stop bugging on me

٧ ماه پیش
١ رأی

 Stop annoying me Stop bothering me"   "Leave me alone

٣ ماه پیش
٤ رأی
١٨ پاسخ
٩٢٢ بازدید

مثلا بخواییم بگیم،دست انداختن به انگلیسی باید چی بگیم؟

٧ ماه پیش
٤ رأی

Pull someone's leg کسی رو دست انداختن یا شوخی کردن       Of course I won't tell them; I was only pulling your leg

٣ ماه پیش