دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٦٥٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٤,١٥٨
لایک
لایک
٤١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٤٩
رتبه
رتبه در بپرس
١,٩٤٢
لایک
لایک
٣
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٤ ماه پیش
دیدگاه
٠

دوران بدی رو سپری کردن We all hit rough patches now and then, and when things get tough, it’s easy to feel like throwing in the towel.

تاریخ
٧ ماه پیش
دیدگاه
٠

متظاهر و ریاکار Anne was always mean to me until she found out I won the lottery. Now she’s so sweet! I’ve never met anyone so phoney baloney

دیدگاه
١

کاری رو جلوی دیگران انجام بدی که موجب خجالت شما بشه مضحکه دیگران بشی You made a spectacle of yourself at the party

دیدگاه
٢

یه مطلب یا موضوع رو پشت سر هم تکرار کنی پشت سر هم درباره یک موضوع غر بزنی و تکرارکنی You're such a broken record. We're tired of hearing it

تاریخ
٩ ماه پیش
دیدگاه
٠

آدم نچسب آدم ناخوشایند He is a bad sort; nobody likes his company

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٤ رأی
تیک ١ پاسخ
٩١ بازدید

ترجمه ی اصطلاح  عامیانه ی  Beat around the bush

٩ ماه پیش
٢ رأی

حاشیه رفتن صغری کبری چیدن  Don't beat around the bush - get to the point don't beat around the bush; say you want to borrow more money

٩ ماه پیش
٢ رأی
تیک ١١ پاسخ
٧١٢ بازدید

سلام دوستان معنی این اصطلاح چی میشه؟stop bugging on me

١ سال پیش
١ رأی

 Stop annoying me Stop bothering me"   "Leave me alone

١٠ ماه پیش
٧ رأی
تیک ١٩ پاسخ
٣,٣٠٨ بازدید

مثلا بخواییم بگیم،دست انداختن به انگلیسی باید چی بگیم؟

١ سال پیش
٤ رأی

Pull someone's leg کسی رو دست انداختن یا شوخی کردن       Of course I won't tell them; I was only pulling your leg

١١ ماه پیش