پیشنهادهای کیارش (٦٠٤)
واژه فرقه معادل ابجد 385 تعداد حروف 4 تلفظ ferqe نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: فرقَة، جمع: فِرَق] مختصات ( فِ رْ قِ ) [ ع . فرقة ] ( اِ. ) آ ...
واژه زمر معادل ابجد 247 تعداد حروف 3 تلفظ zamr نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( زَ ) [ ع . ] آواشناسی zamr الگوی تکیه S شم ...
روزگار به کامتان به جای واژه بیگانه � طاووس � می توان �تا فراش مرغ � را بکار برد پارسی گویی دشمنی با زبان های دیگر نیست بلکه کوششی خردمندانه برای پ ...
طاووس واژه ای یونانی است. در زبان پارسی میانه به آن فراش مرغ گفته می شد؛ که همان �فرش مرغ� در فارسی دری است و این پرنده شاید به این انگیزه این گونه ن ...
واژه سعی معادل ابجد 140 تعداد حروف 3 تلفظ sa'y نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( سَ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی sa'y الگوی تکیه ...
منبع عکس فرهنگ فارسی یا فرهنگ عمید
منبع. لغت نامه دهخدا ( تلة ) تلة. [ ت ِل ْ ل َ ] ( ع اِ ) کوزه ای از پوست طلع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) . مشربه ای از غلاف طلع. ( ناظم الاطباء ) ...
عکس منبع عکس فرهنگ عمید یا فرهنگ فارسی
البته منبع لغت نامه دهخدا تپه. [ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] ( اِ ) کوه پست و پشته بلند. ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . آن را به فارس ...
واژه توت مربوط به زبان کرمانی ( t� ) ، مازندرانی ( تیر ) ، ( تیر ) ، خوارزمی از ( twt ) ، واخی tыt، tыẟ، Munji tūy، Parachi tī، Waneci ( tūwa، təwā ) ...
واژهٔ طوطی معرب واژهٔ �توتی� پارسی است از ریشه ی واژه ی توت مربوط به زبان کرمانی ( t� ) ، مازندرانی ( تیر ) ، ( تیر ) ، خوارزمی از ( twt ) ، واخی tыt ...
واژهٔ طوطی معرب واژهٔ �توتی� پارسی است از ریشه ی واژه ی توت مربوط به زبان کرمانی ( t� ) ، مازندرانی ( تیر ) ، ( تیر ) ، خوارزمی از ( twt ) ، واخی tыt ...
. 🔴 بررسی واژه � قـفـقـاز � قفقاز عربی شده ی واژه ی ایرانی � کپ کوف � است ( ک تبدیل به ق میشود و پ به ف تبدیل میشود و ف ِ آخر به ز ) . نام کوه و ...
🔴 به بهانه ثبت جهانی روستای � کندوان � 🔷 بررسی اصالت نام کندوان و نگاهی به ریشه این واژه 🔺 کندوان نیز مانند صدها نام جغرافیایی در آذربایجان دست ...
🔴 بجای اصفهان بگوییم سپاهان 🔺 نام درست این شهر چه در منابع ایرانی پیش از اسلام و چه در متون قدیمی ادبیات ایران، بصورت � سپاهان / اسپاهان / اسپهان ...
آذر و آتش هردو از واژگان کهن ایرانی هستند و از یک ریشه مشترک باستانی ؛ که از چین تا مدیترانه در زبان های ایرانیک استفاده می شوند 🔹 توجه ؛ اینجا در ...
اما نام اصیل #ایرانی و کهن ِ این دریاچه که در منابع ۲۰۰۰ ساله یونانی هم مشاهده میشود و در منابع دوره اسلامی به #فراوانی بکار رفته است � #کبودان � است ...
❇️ ارومیه یا اورمیه ؟ یا کبودان و چیچست ؟ 🔺 در منابع قدیمی دوره اسلامی، نام این شهر و دریاچه بصورت � ارومی ، ارمیه ، ارومیه � بکار رفته و معمولا � ...
❇️ واژه آب ( اَو، آو ) در نام شهرهای ایران ؛ بررسی شهر پهلوی زبان ابهر . . . 🔺 ابهر دومین شهر بزرگ استان زنجان است که میان قزوین و زنجان واقع شده ...
🛑 همدان پایتخت مادها و پارس ها بوده و از کهن شهرهای ایران زمین است 🔹 در کتیبه داریوش بزرگ در بیستون کرمانشاه نام شهر همدان به زبان پارسی هخامنشی ا ...
ارس یا آراز ؟ در همه متون ادبی و تاریخی ؛ نام این رودخانه بصورت � ارس � آمده و آراز تلفظ محلی این واژه است و هیچ سند مکتوبی ندارد ؛ همانگونه که اکبر ...
✅ ریشه یابی نام � بــاکـــو � سیاه کوه ؛ نامی کاملا ایرانی در متنی ۱۰۰۰ ساله به زبان عربی که می تواند راه گشای معنای واژه باکو باشد. ابن حوقل در کتا ...
ریشه یابی کاملا مستند نام شهر های � باکو و ماکو � : چرا در منابع کهن تاریخی، شکل اولیه این نام ها به صورت � باکویه و ماکویه � ثبت شده است ؟ 💥 بخش د ...
🔵 مهرجان ِ اعراب ؛ یادگاری از مهرگان ایرانیان زرتشتی . . . 🔺 امروزه جهان عرب برای اشاره به � #جشنواره � یا همان فستیوال از واژه � مهرجان � استفا ...
۱ - جای ساز : سمنگان، گلپایگان، برازگان، آذربایگان، رفسنجان، لاهیجان و . . . ۲ - جشن ساز : فروردین گان، تیرگان، مهرگان، آبریزگان و . . . � ۳ - ت ...
ویدئو اول این ویدئو گفته شده که واژه مغازه از واژگان کدام زبان است. ویدئو دوم درباره واژه ق قاف و غ هست .
ویدئو اول درباره واژه پنجره است دوم منبع. کتاب فرهنگ واژه های اوستا دوستان می توانند ببینید حرف ج البته مشکل پهلوی یا پارسی میانه در قدیم در پارسی ...
واژه تعلیق معادل ابجد 610 تعداد حروف 5 تلفظ ta'liq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( تَ ) [ ع . ] آواشناسی ta'liq الگوی تکیه WS شما ...
فیل اسم ترکی است؟؟؟؟؟؟ کار ندارم عربی یا فارسی باشه ولی در اینترنت هست نه گذشته نه زمان حال هیچ وقت در منطقه ترک نشین فیل نداشتند چطور واژه ی فیل ترک ...
واژه غرق معادل ابجد 1300 تعداد حروف 3 تلفظ qarq نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: غرَق] مختصات ( غَ رْ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی qarq ا ...
واژه طفل معادل ابجد 119 تعداد حروف 3 تلفظ tafal ترکیب ( اسم ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( طِ ) [ ع . ] ( اِ. ) منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فر ...
واژه بلوغ معادل ابجد 1038 تعداد حروف 4 تلفظ boluq نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر، اسم ) [عربی] مختصات ( بُ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی boluq ال ...
واژه لطیفه معادل ابجد 134 تعداد حروف 5 تلفظ latife ترکیب ( اسم ) [عربی: لطیفَة، جمع: لطائف] مختصات ( لَ فَ یا فِ ) [ ع . لطیفة ] ( اِ. ) منبع لغت ...
واژه لطیف معادل ابجد 129 تعداد حروف 4 تلفظ latif ترکیب ( صفت ) [عربی] مختصات ( لَ ) [ ع . ] ( ص . ) منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فار ...
واژه شرط معادل ابجد 509 تعداد حروف 3 تلفظ šart نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی، جمع: شُرُوط] مختصات ( شَ ) [ ع . ] ( اِ. ) آواشناسی Sart الگوی ...
واژه ضمن معادل ابجد 890 تعداد حروف 3 تلفظ zemn نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی] [قدیمی] مختصات ( ضَ مَ ) [ ع . ] ( مص ل . ) آواشناسی zemn الگوی ...
واژه ضمناً معادل ابجد 891 تعداد حروف 5 تلفظ zemnan نقش دستوری قید ترکیب ( قید ) [عربی] مختصات ( ض نَ نْ ) [ ع . ] ( ق . ) آواشناسی zemnan الگوی تک ...
واژه جمله معادل ابجد 78 تعداد حروف 4 تلفظ jomle نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم ) [عربی: جملَة، جمع: جُمَل] مختصات ( دستور ) آواشناسی jomle الگوی تکیه ...
واژه تکمیل معادل ابجد 500 تعداد حروف 5 تلفظ takmil نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . ) آواشناسی takmil الگوی ...
واژه متوجه معادل ابجد 454 تعداد حروف 5 تلفظ mote ( a ) vajjeh نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [عربی: متَوجّه] مختصات ( مُ تَ وَ جِّ ) [ ع . ] ( اِفا. ...
واژه متضاد معادل ابجد 1245 تعداد حروف 5 تلفظ mote ( a ) zād[d] نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [عربی: متَضادّ] مختصات ( مُ تَ دّ ) [ ع . ] ( اِفا. ) ...
واژه تضمین معادل ابجد 1300 تعداد حروف 5 تلفظ tazmin نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی] مختصات ( تَ ) [ ع . ] ( مص م . ) آواشناسی tazmin الگو ...
واژه ضامن معادل ابجد 891 تعداد حروف 4 تلفظ zāmen نقش دستوری اسم ترکیب ( صفت، اسم ) [عربی] مختصات ( مِ ) [ ع . ] آواشناسی zAmen الگوی تکیه WS شمارگا ...
واژه حسود معادل ابجد 78 تعداد حروف 4 تلفظ hasud نقش دستوری صفت ترکیب ( اسم، صفت ) [عربی] مختصات ( حَ ) [ ع . ] ( ص . ) آواشناسی hasud الگوی تکیه W ...
واژه حسادت معادل ابجد 473 تعداد حروف 5 تلفظ he ( a ) sādat نقش دستوری اسم ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: حَسادة] مختصات ( حَ دَ ) [ ع . حسادة ] ( مص ل . ...
واژه آسیب از سغدی وام گرفته شده است*ā - *saima - ( *skeh2i - ) ، شا ( sym /sēm/، "گیج، مشکل" ) با denasalization نهایی. رجوع کنید ( sym /sēm/، "گ ...
واژه می شود هر کسی دوستان درباره این واژه منبع درستی که واژه عربی یا فارسی اگر میشه نظر بدهد.
واژه کفَ از فارسی میانه ( kp /kaf/، “فوم، لجن” ) ; *kapʰas ( بلغم، بلغم ) را با زبان پروتو - هندوایرانی مقایسه کنید. با خاوای ختنی ( "فم" ) و غیره ...
واژه کفتارمربوط به فارسی میانه هپتار ( hptʾl /haftār/، �کفتار� ) ، گویش فارسی بندرعباسی افتارگ ( aft�rg ) ، سغدی ( ʾβtʾr /aftār/ ) ، افتاری گرجی ...
واژه چاک از سورا سنی پراکریت به ارث رسیده است 𑀘𑀓𑁆𑀓 ( cakka ) ، از سانسکریت चक्र ( c�kra، �چرخ� ) ، از پروتو - هند - آریایی *ćakr�m، از پروتو - ه ...