تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی کوچه بازاری ( slang ) و درواقع نوعی کنایه با دو تعبیر مثبت و منفی است: مثبت: فردی اگاه و هوشیار که نمیشود سرش، کلاه گذاشت. جمشید خیلی دهن گ ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Sitrep= Situation Report گزارشِ وضعیت We need a sitrep ASAP ما به یک گزارش وضعیت در اولین فرصت ممکن نیاز دا یم. در اولین فرصت ممکن/ در اسرع وقت ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

OM ۱ - قدرتمندترین مانترا در آیین هندو و یوکا است که بیان آن با فرکانس ۴۳۲ هرتز تنام انرژی منفی را پاک میکند. یکی از نامهای مقدس خداوند است. ۲ - یک ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

MIA= Missing In Action مفقود در عملیات، مفقودالاثر، گمشده در عملیات، ناپدید شده در عملیات Sergeant's MIA, last seen near the bridge گروهبان مفقودشده ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

KIA= Killed In Action کشته شده در عملیات Two men KIA, we need to pull back دو تَن در عملیات کشته شدند، باید عقب نشینی کنیم.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Hooah بله، فهمیدم، بسیار خوب، متشکرم؛ مفهوم بود؟/شد؟ ( اصطلاحی که عمدتاً در ارتش ایالات متحده برای بیان توافق، تفاهم یا انگیزه استفاده می شودو همچن ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درگیری مسلحانه، جنگ مسلحانه، تیراندازی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[اصطلاح نظامی که به امور ارتباط شخصی هم کشیده شده] FUBAR=Fucked Beyond All Recognition ( فراتر از هر گونه تشخیص ) کاملاً خراب شده/ویران شده/ به باد ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Mike [در حوزه نظامی] دقیقه We'll be there in 10 mikes ۱۰ دقیقه دیگر انجا خوایم بود. ظرف ۱۰ دقیقه آنجا خواهیم بود.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Extract [در حوزه نظامی - از منطقه/محل درگیری] تخلیه/خارج شدن، بیرون کشیدن/آمدن/رفتن Extraction in 5 mikes, get ready ظرف ۵ دقیقه تخلیه میشویم، آم ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدمِ / فَردِ مَصدوم Man down

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Dustoff آمبولانس هوایی، چرخبال/هِلیکُپتِرِ تخلیه مجروحان، تخلیه هوایی پزشکی نجات بخش Dustoff" is a term and callsign primarily associated with the ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Charlie Mike = CM = Continue Mission ماموریت ادامه داره، ماموریت رو ادامه بده/ بدین We lost two men, but we Charlie Mike ما دو تُن رو از دست دادیم، ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

[در حوزه نظامی به کار می رود] دشمنِ ناشناس، تهدید We've got bogey on our six ما یک تهدید روی شش تامون داریم. ( یه تهدید پشت سرمون داریم. )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

BZ= Bravo Zulu ( Well done ) Bravo Zulu" is a naval signal, often conveyed by flag hoist or voice radio, meaning "well done". It is a term used to a ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

adi�​os ˌad - ē - ˈōs. ˌ�d - used to express farewell. Etymology. from Spanish adi�s "farewell, " from a Dios, literally " ( I commit you ) to God, " ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفهیم نامه، جلسه توجیهی. Briefing تفهیم نامه یا �بریف�، توضیحاتی است مکتوب که شرحی کوتاه و جامع را دربارهٔ چیزی ارائه می دهد. واژه بریفینگ ( به ان ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Over به معنای ( مکالمه ) تمام Out به معنای خروج و قطع ارتباط رادیویی تمام و قطع Over ans out Mission complete. Over and out ماموریت کامل شد. تمام ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

!you've got some nerve پُر رو شُدِه ای/شُدی. بی شَرم شُدِه ای/ شُدی. گُستاخ شُدِه ای/ شُدی.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بِهِش یِه استراحت بِده. ( مَنظور، دهان است. ) / دست بَردار. / تَمومِش کُن. You've been complaining all day. Give it a rest تُمومِ روز رو داری غُر م ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی بیشتر از قبل

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیایید بگوییم که = بیایید فرض کنیم که = گیریم که Let's say Let's say you win the lottery بیایید فرض کنیم که/ گیریم که شما لاتاری را بِبَرید.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای اطمینان، مطمئناً، قطعاً، حتماً، همانا، قطعی، حتمی من برای اطمینان آنجا خواهم بود. I'll be there for sure

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح I can’t help به معنی: نمیتوانم جلویِ . . . اَم را بگیرم برای بیان موقعیتی استفاده می شود که فرد قادر نیست که خود یا شرایط خاصی را کنترل و یا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعضی از واژه ها یا ترکیب ها را تعریف می کنند و بعد خودش را به کار می برند، مانند: سیستم، لیزر، ایدز، و . . . . سایبرنتیک Cybernetics هم اینگونه است. ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کرهٔ دایسون ( به انگلیسی: Dyson sphere ) یک ابرسازهٔ فرضی است که به طور کامل یک ستاره را فرا می گیرد و قسمت بزرگی از توان خروجی آن را به دام می انداز ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نجات غریق، نجات دهنده، مُنجی، نجات دهنده زندگی ( ناجی به معنای نجات یابنده یا نجات یافته است که متاسفانه به غلط به جای مُنجی به معنای نجات دهنده اس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دادگاه و خطاب به قاضی دادگاه: با احترام به شما، جناب قاضی، عالیجناب Judge: Do you plead guilty or not guilty قاضی: آیا شما اعتراف میکنید که گناهکا ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلیل حکم ( شدت مجازات یا مدت آن )

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حُکمِ تقلیق

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره محکومیت، دوره محکومیت را گذراندن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( حکم ) تحقیق و توقیف ( که برای پلیس جهت تفتیش منزل یا محل کار یا دارایی های متخلف از سوی دادگاه صادر میشود The court ordered a seizure of the defend ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخلفِ محیطِ زیستی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

RP= Reporting Party فرد/طرفِ گزارش دهنده

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

PBT= Preliminary Breath Test آزمون اولیه تنفس / تست مقدماتی تنفس

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

SWAT= Special Weapons And Tactics جنگ افزارها و تدابیر جنگی ویژه، ضد تروریست، ضربت SWAT team is handling the hostage situation downtown گروه ضدتروریس ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایانه داده های سیار ( همراه در خودرو پلیس ) MDT Mobile Data Terminal

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدم حضور ( در دادگاه ) FTA= Failure To Appear

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادله محتمل/قابل اتکا/ واقعی probable cause Without probable cause, we can't search his house بدون ادله محتمل، نمی توانیم منزلش را بگردیم.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشتِ کَمَرِت، پشت روی کَمَرِت. Behind your back Put your hands behind your back دست هاتو بگذار پشت رویِ کَمَرِت.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

توضیح Learner و آقای سید محراب میرکریمی کامل است و برای جمع بندی با معادل درست فارسی این مختصر ارائه می گردد: عُذز، عُذرِ مُوجه، عَدَمِ حُضور، دلیلِ ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلامیه به همه نقاط، اعلامیه سراسری، اعلامیه سراسری بازداشت Issue an APB on the suspect: white sedan, plate number 34G - 7T8 یک اعلامیه سراسری برای ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درس گرفتن، آموختن، یادگرفتن He is taking piano lessons او دارد درسهای پیانو می آموزد. او دارد پیانو یاد می گیرد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمون/ امتحان دادن He has to take an exam on Friday او باید در روز جمعه امتحان بدهد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمون/ امتحان دادن She's going to take a driving test next week او قصد دارد هفته آینده یک امتحان رانندگی بدهد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی یک روزه گرفتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Swelling with pride سرشار از غرور و افتخار، مملو از غرور و افتخار، غرق در غرور و افتخار As bob went on stage to receive his medal you could see his ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشار، مملو Swelling with سرشار از، مملو از Swelling with pride سرشار از غرور و افتخار، مملو از غرور و افتخار

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Swelling with سرشار از، مملو از