تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

adi�​os ˌad - ē - ˈōs. ˌ�d - used to express farewell. Etymology. from Spanish adi�s "farewell, " from a Dios, literally " ( I commit you ) to God, " ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

تفهیم نامه، جلسه توجیهی. Briefing تفهیم نامه یا �بریف�، توضیحاتی است مکتوب که شرحی کوتاه و جامع را دربارهٔ چیزی ارائه می دهد. واژه بریفینگ ( به ان ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Over به معنای ( مکالمه ) تمام Out به معنای خروج و قطع ارتباط رادیویی تمام و قطع Over ans out Mission complete. Over and out ماموریت کامل شد. تمام ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

!you've got some nerve پُر رو شُدِه ای/شُدی. بی شَرم شُدِه ای/ شُدی. گُستاخ شُدِه ای/ شُدی.

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بِهِش یِه استراحت بِده. ( مَنظور، دهان است. ) / دست بَردار. / تَمومِش کُن. You've been complaining all day. Give it a rest تُمومِ روز رو داری غُر م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی بیشتر از قبل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیایید بگوییم که = بیایید فرض کنیم که = گیریم که Let's say Let's say you win the lottery بیایید فرض کنیم که/ گیریم که شما لاتاری را بِبَرید.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

برای اطمینان، مطمئناً، قطعاً، حتماً، همانا، قطعی، حتمی من برای اطمینان آنجا خواهم بود. I'll be there for sure

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح I can’t help به معنی: نمیتوانم جلویِ . . . اَم را بگیرم برای بیان موقعیتی استفاده می شود که فرد قادر نیست که خود یا شرایط خاصی را کنترل و یا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بعضی از واژه ها یا ترکیب ها را تعریف می کنند و بعد خودش را به کار می برند، مانند: سیستم، لیزر، ایدز، و . . . . سایبرنتیک Cybernetics هم اینگونه است. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کرهٔ دایسون ( به انگلیسی: Dyson sphere ) یک ابرسازهٔ فرضی است که به طور کامل یک ستاره را فرا می گیرد و قسمت بزرگی از توان خروجی آن را به دام می انداز ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نجات غریق، نجات دهنده، مُنجی، نجات دهنده زندگی ( ناجی به معنای نجات یابنده یا نجات یافته است که متاسفانه به غلط به جای مُنجی به معنای نجات دهنده اس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در دادگاه و خطاب به قاضی دادگاه: با احترام به شما، جناب قاضی، عالیجناب Judge: Do you plead guilty or not guilty قاضی: آیا شما اعتراف میکنید که گناهکا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تقلیل حکم ( شدت مجازات یا مدت آن )

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حُکمِ تقلیق

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوره محکومیت، دوره محکومیت را گذراندن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( حکم ) تحقیق و توقیف ( که برای پلیس جهت تفتیش منزل یا محل کار یا دارایی های متخلف از سوی دادگاه صادر میشود The court ordered a seizure of the defend ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخلفِ محیطِ زیستی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

RP= Reporting Party فرد/طرفِ گزارش دهنده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

PBT= Preliminary Breath Test آزمون اولیه تنفس / تست مقدماتی تنفس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

SWAT= Special Weapons And Tactics جنگ افزارها و تدابیر جنگی ویژه، ضد تروریست، ضربت SWAT team is handling the hostage situation downtown گروه ضدتروریس ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پایانه داده های سیار ( همراه در خودرو پلیس ) MDT Mobile Data Terminal

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عدم حضور ( در دادگاه ) FTA= Failure To Appear

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ادله محتمل/قابل اتکا/ واقعی probable cause Without probable cause, we can't search his house بدون ادله محتمل، نمی توانیم منزلش را بگردیم.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پشتِ کَمَرِت، پشت روی کَمَرِت. Behind your back Put your hands behind your back دست هاتو بگذار پشت رویِ کَمَرِت.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

توضیح Learner و آقای سید محراب میرکریمی کامل است و برای جمع بندی با معادل درست فارسی این مختصر ارائه می گردد: عُذز، عُذرِ مُوجه، عَدَمِ حُضور، دلیلِ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اعلامیه به همه نقاط، اعلامیه سراسری، اعلامیه سراسری بازداشت Issue an APB on the suspect: white sedan, plate number 34G - 7T8 یک اعلامیه سراسری برای ب ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درس گرفتن، آموختن، یادگرفتن He is taking piano lessons او دارد درسهای پیانو می آموزد. او دارد پیانو یاد می گیرد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمون/ امتحان دادن He has to take an exam on Friday او باید در روز جمعه امتحان بدهد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آزمون/ امتحان دادن She's going to take a driving test next week او قصد دارد هفته آینده یک امتحان رانندگی بدهد.

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مرخصی یک روزه گرفتن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Swelling with pride سرشار از غرور و افتخار، مملو از غرور و افتخار، غرق در غرور و افتخار As bob went on stage to receive his medal you could see his ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سرشار، مملو Swelling with سرشار از، مملو از Swelling with pride سرشار از غرور و افتخار، مملو از غرور و افتخار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

Swelling with سرشار از، مملو از

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علوم قانونی ( به انگلیسی: Forensic science ) به معنای به کارگیری علوم مختلف به ویژه پزشکی و زیست شناسی در قوانین جنایی و مدنی است که عمدتاً در موارد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موظف به

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخلیۀ ذِهنی، وقفۀ موقتِ ذِهنی، ناتوانیِ موقت در استدلال [ اصطلاحِ رایج در زبان فارسی: حضورِ ذِهن نداشتن] ( وقتی ذهن برایِ یک مدت زمان کوتاه اطلاعات ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موعد He had to go to the meeting earlier than expected او مجبور بود زودتر از موعد به جلسه برود.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

So look برای جلب توجه مخاطب/ مخاطبان در آغاز کلام قرار میگیرد و برابر است با: این گونه/ این طور/ بدینسان/ این جوری. . . . . بنگرید به چی این گونه ب ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Happen to verb به طورِ اتفاقی/ دستِ بَر قضا/ بَر حسبِ اتفاق/ اتفاقاً معنیِ فعل برای مثال: She happens to be my sister او دستِ بَر قضا خواهرم است. ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

Give away یک فعلِ دو جزیی یا دو کلمه ای است، به معنایِ: دور دادن، به دور دادن. کنایه از بدونِ دریافت وجه چیزی را برای همیشه به کسی دادن وُ از خود دور ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very next همان بعدی The very next day همان روزِ بعدی، فردایِ همان روز I gave you my heart, but the very next day, you gave it away

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همان روزِ بعد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

( با دست یا بازو ) گرفتن= حفظ کردن، نگه داشتن، در آغوش/بغل گرفتن I'd want to hold you just for a while میخواستم برای یه مدت/ یه کمی بغلت کنم. تو رو ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دریاچهٔ طَبَریه که دریاچهٔ جَلیل ( دریاچهٔ گلیل ) هم نامیده شده، یک دریاچهٔ آب شیرین است که تا قبل از سال ۱۹۶۷ و جنگ شش روزه به همراه بلندی های جولان ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پِریا اِصطلاحی بود که عمدتاً در دوره روم اولیه برای بخشی از ماوراءالنهر باستان استفاده می شد و به طور گسترده در شرقِ یَهودیه و سامِرِه در سمتِ غربیِ ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ایدومِئا = Idumea که به نام اِدوم = Edom نیز شناخته می شود، منطقه ای با اهمیتِ تاریخی است که در کتاب مقدس آمده است. این شهر در جنوبِ یهودای باستان قر ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Spelling and Usage: “Extension” is the correct spelling and is widely recognized in English. “Extention” is a misspelling and incorrect usage. Meanin ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

autta=out of بیرون از، بیرونِ، خارج از، خارجِ