پیشنهادهای Mahsa (٥٦)
شجره نگار
بی فایده
مسائل قدیمی
آرام تر و ملایم تر ( در مورد خلق انسان )
کار معکوس
در متنی به معنی "ترک کردن این دنیا" هم بود
ناکارآمدی
بی رویه
استدلال با تمثیل
شکایت
در همین حدود
بچه بزرگسال "در آمریکای شمالی به افرادی گفته میشه که به سن 18 سالگی رسیدن و هنوز با خانواده شون زندگی می کنن. "
مصداق ضرب المثل "چو فردا شود فکر فردا کنیم"
استراحت کردن
خدمات زیست محیطی خدمات اکوسیستم *مزایای اکوسیستم و طبیعت برای انسان ها*
کت با چرم گاومیش * این کت اروپایی را نخستین بار سواره نظام ها و افسران ارتش در قرن هفدهم روی زره هایشان به تن کردند و بهترین محافظ در برابر ضربۀ شمش ...
هوانگ تی معروف به امپراطور زرد *فرمانروای اسطوره ای و قهرمان ملی چین*
ارزش علمی
زود بازده
اطلاعات پراکنده دانش پراکنده *به این معنی که افراد مختلف اطلاعات مختلفی دربارۀ موضوعات دارند و به همین خاطر انتظارات آنها از این موضوعات با هم متفاوت ...
پیشنهاد می شود که. . .
بخشی از یک سال تحصیلی ( مانند ترم ( 11 هفته ) ، نیمسال ( شش ماه ) وغیره )
تمرین و نابودی "یک روش تدریس است که در آن معلم با دادن تکالیف زیاد به دانش آموزان، انگیزه را در آنان نابود می کند".
منابع موروثی "منابع طبیعی و یا انسانی که در نتیجۀ فعالیت هایی در گذشته به وجود آمده اند؛ مانند مقبره ها، آثار باستانی، و. . .
رویکرد سیستمی
در روانشناسی به معنای "مشکل نمایان" است. *علائمی که افراد را از پا در می آورد و به خاطرشان به درمانگر مراجعه می کنند*
کسی را تحت فشار قرار دادن
نمی دونم نمی تونم با قطعیت بگم
نیروی کمکی اجرایی
مصداق "چو فردا شود فکر فردا کنیم"
وقتی چیزی برای کسی مؤثرتر است یا موفق تر عمل می کند
سر به زیر
مانع دستیابی کسی به چیزی شدن
تشخیص دادن تفاوت میان دو یا چند نفر یا دو یا چند چیز
زره پوش
دقیقاً همینطور است *در تأیید حرف های کسی استفاده می شود* ?"A: "So, you'll need to start looking for a new house then, huh ". B: "Yep, that's about th ...
درروانشناسی به معنی "دلبستگی اضطرابی" است.
باعث آزار کسی شدن رنجاندن کسی اعصاب کسی را به هم ریختن
مؤلفه های هزینه
کمک یا حمایت کردن از کسی
محتاط
روش آرمیدگی ( روانشناسی )
اگه به عنوان ( ( صفت ) ) استفاده بشه سه تا معنی داره: 1. واضح، مشخص: articulated sound 2. متصل: an articulated appendage 3. وسایل نقلیه ای که به شک ...
با ظرافت
مترادف: Calling yourself names in your mind
نقدی مثل "monetary incentive" به معنای پاداش نقدی
مبارزه، نبرد
بی هویت شدن
یقلوی
گفتگو با افراد در جهت کسب اطلاعات از آنها