پیشنهادهای محمد ضیایی بیگدلی (١٢٦)
برش ( carve - out ) مانند برش بخشی ( sectoral carveout ) - کنده کاری، تکه برداری، جا باز کردن با کندن تدریجی پرزحمت
به عبارت دقیق تر، به بیانی دقیق تر، اگر بخواهیم دقیق تر بگوییم
به اصطلاح ما، بزرگ کردن کودک غیر از خود، نگهداری و مراقبت از کودک تا سن رشد ( بلوغ )
رابطه ( ارتباط ) متقابل - رابطه هماهنگ - خوانش متقابل
دقیق، مانند peer review یعنی، بررسی دقیق
مداقه، دقت نظر، باریک بینی، موشکافی، تدقیق، توجه، ملاحظه، بررسی دقیق
از دست دادن کارآمدی، مثلادر جمله: وقتی سیستم ها کارآمدی خود را از دست می دهند، ( When systems fails )
متصف به
شکل دهی، صورت بندی
راهی به سوی آینده ( ای روشن ) ، راهی برای موفقیت، گامی رو به جلو
از درجه اعتبار ساقط کردن
رو به رشدترین
به طوری که، به نحوی که، به این ترتیب که، که در آن
به انضمام ( complemented by )
پوسته میان تهی، عاری ( تهی ) از محتوا، بی مغز، پوک
به هم پیوسته -
پیش به سوی
ترجمه محاوره اای: بده بستان
تعاملی
نه فقط
روغن کاری
مزیت - امتیاز - عامل برتری - وسیله اعمال زور یا نفوذ
به طرز دیگری
تعمیق، عمق بخشیدن - to deepen the relationship - تعمیق روابط
اصطلاحی در حقوق بشر بین الملل، محیط زیست و غیره و رابطه آن ها با شرکت های خصوصی در کشورهای سرمایه داری وجود دارد تحت عنوان Corporate Capture. این اصط ...