پیشنهادهای رضا پایدارفرد (١٠٥)
بدون شک بدون هیچ گونه شک و شبهه ای
یک سال بزرگتر یکسال جسورتر یکسال بزرگتر و یکسال شجاع تر ( ریسک پذیر تر )
خربزه خوردن و پای لرزش نشستن مستحق عواقب کار اشتباه خود بودن
از کسی بزور اطلاعات گرفتن اطلاعات درآوردن از فردی که خواهان افشای آنها نیست
از انجام کاری طفره رفتن بهانه آوردن ( برای انجام ندادن کاری )
شرکت اسباب کشی منزل
دلش رفت. . . توی دل کسی خالی شدن. . .
با دستپاچگی بیدار شدن یهو از خواب پریدن
کسی را مجبور به کاری کردن ( از طریق ترساندن آنها از عواقب چیزی ) کسی را مرعوب کردن و وادار به کاری. کردن
درست سر موقع ( سر وقت ) انگار از قبل برنامه ریزی شده بود
منتظر یک اتفاق بد بودن منتظر عواقب بودن انتظار اتفاق بدی را ( بدلیل انجام خطا و اشتباه ) کشیدن. . .
اگر فعل باشه یعنی : ناگهان مملو از حسی قوی شدن A feeling courses through you حسی کاملا تو را در بر میگیرد. . .
لباس یا چادر روی خود کشیدن. . خود را پوشاندن
دل کسی را به رحم آوردن
دل رحمی و دلسوزی کسی را جلب کردن
به طلا خوردن ناگهان به اهداف دست یافتن و به اصطلاح ترکوندن Hit the jackpot Jackpot هم به مقدار زیادی از پول که تو بازی های مثل قمار که کاملا شانسی هس ...
Overgrown schoolboy/child کنایه ای به آدم گنده ای که بچگانه رفتار می کنه آدم نابالغ ، آدم بزرگ رشد نکرده از لحاظ عقلی
خاموش کردن آتیش با لگد مال کردنش با پا آتیش خاموش کردن همچنان میشه با لگد مال کردن آب یا شیره چیزی و درآوردن هم معنی بده ( مثلاً آب انگور رو با لگد ...
تو کار کسی دخالت کردن فضولی کردن تو کار کسی ( که موجب ناراحتی و ایجاد مشکل در کارشون میشه ) خود را جای کسی جا زدن و انجام مسئولیت کردن ( نهایتا منجر ...
بلند و با صدا گوش کسی پچ پچ کردن ( چیزی گفتن ) بلند به کسی با حالت زمزمه ( نجوا ) چیزی گفتن، ، تا کسی چیزی نشنود
با اختلاف نظر ها کنار آمدن ( با کسی )
از توجه دیگران لذت بردن از تحسین دیگران لذت بردن و از در کانون توجه قرار گرفتن لذت بردن
باز کردن قطعات جانبی ( بجز قطعات اصلی یک وسیله )
کشاندن، با زور بردن کسی به جایی که نمی خواهند بروند ( خصوصا زندان )
نخ دندان کشیدن. . . تمیز کردن لای دندان ها با نوعی نخ نازک بهداشتی که با مسواک قابل برطرف شدن نیست.
اگه حق انتخاب داشته باشم. . . اگه از من بپرسی. . . اگر نظر من رو بخوای. . .
بالا/پایین کردن متن ( عکس، محتوی ) روی صفحه نمایش
کشیده شدن به. . .
به کم قناعت کردن زندگی ساده ای داشتن تجملاتی نبودن و ساده زیستن
عملیات سری عملیات مخفیانه ( پنهانی )
بازاریابی مخفی گنجاندن تبلیغات در محتوی های شبکه های اجتماعی، ویدیو های جذاب، تفریحات بدون اینکه بیننده احساس تماشای تبلیغات کند. تبلیغات گنجانده شد ...
نمونه مجانی تستر محصول نسخه آزمایشی یک محصول ( معمولا رایگان جهت تست قبل انجام خرید )
بدون تبلیغات بازرگانی ( برنامه تلویزیونی ) بدون وقفه های تبلیغاتی
فرض محال بودن جزو گزینه ها نبودن
رفتار های غیر متناسب منتصب به پسرهای جوان در یک گروه ( خصوصا نوشیدن مشروبات الکلی )
توضیحات بیشتر مورد نیاز است شفاف سازی بیشتر مورد نیاز است
متوقت کردن عملیات
با سواد بصری با سواد هنری کسی که از لحاظ هنری با سواد و دارای اطلاعات زیادی است.
دست به عمل زدن بجای صبر کردن برای اتفاقی خوش آیند
جشن ترک پست جشن بازنشستگی جشنی که برای ترک شغل فردی از شغل یا موسسه ای گرفته میشه.
برنامه شبانه دخترانه شب دخترها ( برای معاشرت، وقتگذرانی و سرگرمی )
جشن ( مهمانی ) راه اندازی جشن معرفی ( محصول، کتاب و. . . ) به عموم جشن عرضه کالای جدید به جامعه
جشن عروسی برای اقوام و دوستان نزدیک
وراجی مردن، پر حرفی کردن زیاد حرف زدن ( راجع به چیزی ) بحث کردن، صحبت کردن ( راجع به چیزی )
دوره زمانی پر از تغییرات زمان تغییرات و تحولات دوره تغییر ( تحول )
تسکین دهنده آرامش بخش ( حرفی برای آرام کردن فرد عصبانی )
جایگاه، شغل و حرفه ای را تصرف کردن
کسب و کار راه انداختن وارد تجارت و کار شخصی شدن
برنامه مسابقه اطلاعات عمومی مسابقه تلویزیونی اطلاعات عمومی ( اطلاعات جزئی راجع به تاریخ، ورزش، افراد مشهور )
نگرانی زدا رافع دلواپسی استرس گیر، دفع کننده استرس چیزی که برای مدت طولانی دارید و احساس میکنید وقتی همراهتان است احساس آرامش، اطمینان و شانس دارید.