پیشنهادهای رضا پایدارفرد (١٠٥)
غیر منتظره جذاب و غیر قابل پیش بینی خلاف روال همیشگی و تعجب بر انگیز
فریبنده دلربا پر کشش و جذب کننده ( جذاب )
به قرض و بدهی افتادن بدهی بالا آوردن به کسی یا جایی مدیون شدن
رنگ واضح و روشن برای جلب توجه
دارای نسخه چاپی موجود بودن بصورت تایپ شده در کتاب مجله یا روزنامه
قابل مشاهده ( دیده شدن ) بودن و در معرض دید بودن جهت تماشا A large range of species are to be seen in the aquarium طیف بسیاری از گونه های مختلف در ...
بزودی در معرض چیزی ( معمولا ناخوشایند ) قرار گرفتن به دردسر افتادن شرایط نامساعدی را در آینده ای نزدیک تجربه کردن
مقدار کمی به اندازه کمی
آب را بیهوده جاری ساختن جریان آب رو ( از طریق شیر آب، شیلنگ و . . . ) باز گذاشتن
ترکیبی از میوه، ادویه های تند و شکر من مخصوصا با گوشت و پنیر خورده میشه. گاها از میوه انبه هم در این ترکیب استفاده میشه چاشنی غذایی
وقت کشی ( کردن ) برای گذشتن سریع زمان کاری بیهوده اانجام دادن
محیط پر زرق و برق جالب و جذاب
دسترسی انحصاری دسترسی خاص برای افراد خاص و مهم ( vip )
مستعد به، متمایل به دارای استعداد پچو میل به انجام کاری یا داشتن شرایط مستعد برای بیماری خاص
حاشیه نرو از بحث اصلی فاصله نگیر
چیزی ( حرفی ) را تعریف و تمجید قلمداد کردن ( برای خود ) پذیرفتن حرفی بعنوان تعریف از خود
نمای بالا به پایین منظره و دید بالا به پایین
اجی مجی کردن با جادو مشکلات و حل کردن ( مثل چوب جادوی هری پاتر )
تیر در تاریکی امتحان کردن چیزی ( بدون اینکه میل به انجام داشته باشیم یا به موفقیت کار مطمئن باشیم. )
حقایق زندگی ( مربوط به تولید مثل و نحوه به دنیا آمدن بچه )
تاثیر منفی روی کسی یا چیزی گذاشتن
بخت و اقبال نداشتن بد شانس و بد بیار بیودن
معلوم شدن چیزی که مایه خوشحالی هست در لباس مبدل وقتی چیزی که فکر میکنید بده ولی آخر به نفعت تموم میشه اصطلاح فارسی: تو مو رو میبینی و من پیچش مو
شاگرد زرنگ کلاس "Top of the class" is an idiom that refers to someone who performs exceptionally well in their academic studies, often achieving the ...
مثل کبک سر در برف فرو کردن to ignore an unpleasant situation and hope it will stop if you do not think about it
یه سر و گردن از بقیه بالاتر بودن The phrase "head and shoulders above someone" means to be significantly better or superior to someone else in a part ...
سر به هوا یا غیر واقع گرا عدم توجه به مسائل واقعی و روز بدلیل مشغول بودن به کارهای خود سر چ تو لاک خود داشتن to not know what is really happening aro ...
با ارقام و اعداد خوب بودن، در علم ریاضی خوب بودن
فراموشکار و کند ذهن
ریسک کردن ( قمار کردن ) خرید سهام تو بورس برای احتمال سود بیشتر در آینده پول قمار کردن تو بورس
محرم اسرار هم بودن سنگ صبور هم بودن
چیزی رو کش رفتن
عقب بستن، به پشت بستن در موردپرده: به کنار بستن یا کشیدن The phrasal verb "tie back" generally refers to pulling or securing something, such as curt ...
فناوری و تکنولوژی ترجمه گفتار آنی ( زمان واقعی ) use of advanced computational algorithms and software to convert spoken language from one language ...
قطعه زمین بخش وسیعی از زمین
روابط زود گذر و موقتی ارتباط های موقتی و ناپایدار با افراد
عزلت گزیدن، زندگی بدون اطلاع گرفتن از وضعیت جامعه و کشور سر تو لاک خود داشتن
تطابق پیدا کردن، همسان و همسو شدن در یک راستا قرار گرفتن
به عمل کار برآید به سخندانی نیست
احساس دین به کسی داشتن ( بخاطر اینکه کاری برای شما انجام داده آمد ) به کسی مدیون بودن Feel obligated=feel obliged
دانش آموز ( محصل ) سابق
شارژ باتری تموم شده. برای مثال: The battery's flat on the phone. شارژ باتری موبایل تموم شده ( باید برایش رو شارژ )
( نمی فهمم چرا ) هم معنی میده مثلاً: What beats me is why people are prepared to sit in a traffic jam every morning for half an hour just to get to w ...
فراموش کردن زیر قول زدن
شایعه شده که. . . . . چیزی رو از دهن دیگران شنیدن. . . از فلانی شنیدم که . . . .
درس گرفتن ( از اطفاقی ناگوار ) جهت جلوگیری از اتفاق آن در آینده I've learnt my lesson. من درسم رو گرفتم. ( دیگه تکرار نمیشه ) .
حرف کسی که باعث میشه به فکر عمیق فرو بریم Your suggestions have certainly given me food for thought. پیشنهاداتت باعث شد به فکر عمیق فرو برم ( راجبشو ...
I can't for the life of me remember her first name. اصلا اسم کوچکش یادم نمیاد.
دانستن جایگاه خود بین گروهی از مردم یا دسته ای خاص
یادگیری از اشتباهات درس گرفتن از اشتباهات ناراحت نشدن از شکست و به حساب کسب تجربه به شکست نگاه کردن