پیشنهادهای سپهر (٦٦)
دَر رفتن ( از مشکل، مخمصه، کار سخت یا دشوار )
در اختیار، تحت فرمان، در قبضه،
گیج بودن، سردرگم بودن، با دقت تامل کردن، با دقت فکر کردن، با دقت مورد بررسی قرار دادن
شناسایی و پرداختن به موضوعی، ( شناسایی دقیق، متمرکز شدن و پرداختن به موضوعی )
به معنای، به مفهوم، برابر با، مساوی ( از نظر مفهومی ) با،
احساس گیجی کردن، بهت زده شدن، حواس پرت شدن، فراموش کار شدن، ( بی اعتنا، بی دقت، غافل ) شدن
( مطابق، موافق ) با ( واقعیت، حقیقت ) ( روزگار ) ، مثل ( واقعیت، حقیقت )
چرخه باطل، تلاش یا کوشش بی فایده، دور باطل
نامیسر، بعد، غیرواقع، باورنکردنی
به قوت خود باقی ماندن، پایدار ماندن، پایداری کردن ( مثلا در> استرس پایدار میماند :strain feels unrelenting )
پیشرفت نمایان یا قابل توجه ( در مواقع نامطلوب، نامناسب، غیررضایت بخش، بد )
peppered with: پر بودن از، دارای مقداری زیادی از چیزی بودن
رویایی، خیالبافانه،
رویایی، خوش باورانه، خیالبافانه
توقف ( در اجرا یا پیشرفت کار یا پروژه ای ) ، تعلل
متوقف کردن ( به منظور دوباره سازماندهی یا نظم دهی کردن و یا به دلیل تجدید نظر در انجام کار یا پروژه ای )