تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دَر رفتن ( از مشکل، مخمصه، کار سخت یا دشوار )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در اختیار، تحت فرمان، در قبضه،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گیج بودن، سردرگم بودن، با دقت تامل کردن، با دقت فکر کردن، با دقت مورد بررسی قرار دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شناسایی و پرداختن به موضوعی، ( شناسایی دقیق، متمرکز شدن و پرداختن به موضوعی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنای، به مفهوم، برابر با، مساوی ( از نظر مفهومی ) با،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

احساس گیجی کردن، بهت زده شدن، حواس پرت شدن، فراموش کار شدن، ( بی اعتنا، بی دقت، غافل ) شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( مطابق، موافق ) با ( واقعیت، حقیقت ) ( روزگار ) ، مثل ( واقعیت، حقیقت )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چرخه باطل، تلاش یا کوشش بی فایده، دور باطل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نامیسر، بعد، غیرواقع، باورنکردنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به قوت خود باقی ماندن، پایدار ماندن، پایداری کردن ( مثلا در> استرس پایدار میماند :strain feels unrelenting )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیشرفت نمایان یا قابل توجه ( در مواقع نامطلوب، نامناسب، غیررضایت بخش، بد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

peppered with: پر بودن از، دارای مقداری زیادی از چیزی بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رویایی، خیالبافانه،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رویایی، خوش باورانه، خیالبافانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توقف ( در اجرا یا پیشرفت کار یا پروژه ای ) ، تعلل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متوقف کردن ( به منظور دوباره سازماندهی یا نظم دهی کردن و یا به دلیل تجدید نظر در انجام کار یا پروژه ای )

٢