پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (١٠,٩٦٦)
[پزشکی] ائوزینوینی: کاهش ائوزینوفیل های خون
[پزشکی] آنزیم، دیاستاز: ماده ای ارگانیک که سرعت واکنش را افزایش می دهد
[پزشکی] ائوزینوفیل: گویچه های سفید گرانول دار که به راحتی با رنگهای اسیدی رنگ می پذیرد
[پزشکی] اندوکرینوپاتی: هرگونه بیماری غدد درون ریز
[پزشکی] درون زهرابه: سم درون سلولهای باکتریایی
[پزشکی] درون پوست: داخلی ترین لایه ی رویان در حال رشد
[پزشکی] درون ریز: مربوط به غده ای که مستقیماً ترشحات خود را به داخل خون می ریزد
[پزشکی] اندارتریال، درون شریانی: داخل شریان ( سرخرگ )
[پزشکی] آندوسرویکال: مربوط به سطح داخلی ( آستر ) گردن رحم
[پزشکی] سلول ( یاخته ی ) رویانی ( نارس )
[پزشکی] درون جمجمه ای، مغزی: مربوط به داخل جمجمه، مربوط به مغز
[پزشکی] خارج کردن ( یک ) امبولوس از طریق جراحی
[پزشکی] امبولوس: توده ای از لخته ی خون، هوا، باکتری یا مواد جامد دیگر در جریان خون
[پزشکی] رویانی: مربوط به رویان
[پزشکی] رویان: مرحله ی بین تشکیل تخم تا جنین ( از هفته ی دوم تا هشتم حاملگی )
[پزشکی] نوارقلب: ثبت فعالیت الکتریکی قلب
[پزشکی] همدلی: درک احساسات دیگران
[پزشکی] الکتروفورز: جداسازی ذرات درون یک مایع با استفاده از یک میدان الکتریکی
[پزشکی] الکترولیز: تخریب یک ماده با استفاده از جریان الکتریکی
[پزشکی] وابران: دور کننده و انتقال دهنده از یک نقطه ی خاص
[پزشکی] فقدان مادرزادی ( یک ) انگشت
[پزشکی] پژواک نگاری: استفاده از امواج صوتی برای ایجاد تصویر از یک عضو
[پزشکی] نابجا: خارج از موقعیت طبیعی
[پزشکی] پرده ی گوش، پرده ی صماخ: غشاء بین مجرای خارجی گوش و گوش میانی
( عامیانه، مستهجن ) خواهر کسی را گاییدن، دخل کسی را آوردن، کسی را به خاک سیاه نشاندن، دهن کسی را سرویس کردن
( عامیانه، مستهجن ) خواهر کسی را گاییدن، دخل کسی را آوردن، کسی را به خاک سیاه نشاندن، کسی را بیچاره کردن
( عامیانه، مستهجن ) خواهر کسی را گاییدن، دخل کسی را آوردن، دهن کسی را سرویس کردن، کسی را بیچاره کردن
( عامیانه، مستهجن ) خواهر کسی را گاییدن، کسی را به خاک سیاه نشاندن، دهن کسی را سرویس کردن، کسی را بیچاره کردن
[پزشکی] سوء هاضمه: هضم مشکل و دردناک غذا
[پزشکی] افسرده خویی: شکل خفیفی از افسردگی که معمولاً در پاسخ به حوادث بد زندگی رخ می دهد
[پزشکی] دیس توشی: زایمان سخت ( و غیر طبیعی )
[پزشکی] دیس پلازی: رشد و نمو غیرطبیعی بافت
[پزشکی] بدکاری: اختلال عملکرد، عملکرد غیرطبیعی
[پزشکی] دیسانتری: بیماری عفونی روده ای
[پزشکی] اختلال یا اشکال در راه رفتن
[پزشکی] دیس کرازی: ترکیب غیرطبیعی اخلاط اربعه
[پزشکی] دوازدهه: قسمت ابتدایی روده ی کوچک
[پزشکی] پشتی: مربوط به پشت بدن
[پزشکی] دارو، دوا: فراورده ای که عملکرد بدن را تغییر می دهد
[پزشکی] دارای سر دراز
[پزشکی] دئودنوستومی: ایجاد یک منفذ به داخل دوازدهه با روش جراحی
[پزشکی] دیستانسیون: انبساط، نفخ، گشادی
[پزشکی] دور، انتهایی: دور از مرکز یا محل اتصال
[پزشکی] 1 ) تخلیه، ترشح 2 ) ترخیص
[پزشکی] بیماری: هرگونه اختلال در عملکرد طبیعی بدن
[پزشکی] دیپلوکوکسی: باکتری های حلقوی که در گروه های دوتایی رشد می نمایند
[پزشکی] واشامه، حجاب حاجز، دیافراگم: عضله ی گنبدی شکل زیر ریه ها که هنگام تنفس پهن می گردد
[پزشکی] اسهال: دفع مداوم مدفوع آبکی
[پزشکی] هضم، گوارش: تبدیل غذا به شکل قابل استفاده برای بدن
[پزشکی] اتساع، گشادی، انبساط