پیشنهادهای محمدرضا سلطانی زرندی (مؤلف) (١٥,٦٦٢)
, MD, is a board - certified psychiatrist and currently on the executive council of the California Society of Addiction Medicine. He formerly served ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : dem/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: people 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: demography ✔️ توضیح و تفسیر مثا ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: پیشوند ) : de ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: down / without / removal / loss 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: decalcif ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : dactyl/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: digit ( finger / toe ) 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: polydactyly ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : dacry/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: 1. lacrimal apparatus 2. tear 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: dacryor ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : dacryocyst/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: lacrimal sac 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: dacryocystocele ✔️ ...
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: an extreme allergic reaction
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: rupture of the amniotic sac ( bag of waters )
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: fear of being in a bublic place
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: loss of memory
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: absence of breasts
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : dawn 💎 تلفظ واژه: don ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: ( رنگ ) سرخ، ( رنگ ) طلوع ⭐ اجزاء و عناصر وا ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : de/calc/i/fy 💎 تلفظ واژه: dē - KAL - si - fī ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: حذف کردن و یا برداشتن ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : dangerous 💎 تلفظ واژه: DAN - je - res ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: خطرناک، پرخطر ⭐ اجزاء و عناص ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : dance 💎 تلفظ واژه: dans ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: رقص، رقصیدن ⭐ اجزاء و عناصر واژه ( ریشه، پ ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : darkness 💎 تلفظ واژه: DARK - ness ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: تیرگی، تاریکی ⭐ اجزاء و عناصر وا ...
👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : C - pep 💎 واژه کامل : C - peptide ⭐ معنی ( معادل ) : C - پپتید ✔️ محدوده طبیعی : 0. 7 - 1. 89 ...
👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : C - pep 💎 واژه کامل : C - peptide ⭐ معنی ( معادل ) : C - پپتید ✔️ محدوده طبیعی : 0. 7 - 1. 89 ...
👈🏿 اختصار آزمایش ( سرم، پلاسما و شیمی عمومی ) : C - pep 💎 واژه کامل : C - peptide ⭐ معنی ( معادل ) : C - پپتید ✔️ محدوده طبیعی : 0. 7 - 1. 89 ...
کِرات ( kerat : بدون "ر" مشدد" ) : اصطلاحی که بین کارکنان کادر درمان در محاوره به جای کراتینین ( Creatinine ) استفاده می شود.
پایتخت کشوهای جهان بر پایه جمعیت= رتبه کشور/منطقه پایتخت جمعیت سال درصد جمعیت کشور ۱ چین پکن ۲۰٬۶۹۳٬۰۰۰[۱] ۲۰۱۲ ۱٫۵۲٪ ۲ هند دهلی نو ۱۶٬۷۸۷٬۹۴۹[۲] ...
واژه ای محاوره ای و عامیانه است که در تحسین و تشویق فردی می گوییم که اصطلاحاً از حرف، صحبت، وجود و خلاصه عملکردش حال کردیم. اصلاً هم زشت نیست، حتی در ...
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: carrying toward a point
✔️ توضیح و تفسیر مثال انگلیسی: to conduct away from midline
cyto / cyte 👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه * پسوند ) : cyt/o / cyte ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: cell 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: cytolo ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : cyst/o 1 ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: cyst / filled sac / bladder 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: cystic ...
cyto / cyte 👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه * پسوند ) : cyt/o / cyte ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: cell 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: cytolo ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : cyan/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: blue 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: cyanosis ✔️ توضیح و تفسیر مثال ا ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : cycl/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: cilliary body / cilliary muscle 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: cyclop ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: پسوند ) : cyesis ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: pregnancy 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: pseudocyesis ✔️ توضیح و تف ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : spin/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: spine 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: spinal ✔️ توضیح و تفسیر مثال ان ...
👈🏿اجزاء واژگان پزشکی ( نوع: ریشه ) : cutane/o ⭐ معنی انگلیسی اجزاء: skin 💎مثال انگلیسی از کاربرد اجزاء در پزشکی: cutaneous ✔️ توضیح و تفسیر مثا ...
◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: going backwards
◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: device for measuring angle
◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: milk flowing promotor / stimulator
◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: pain in the knee
◀️ توضیح و تفسیر انگلیسی: germ cell
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : dacry/o/rrhea 💎 تلفظ واژه: dak - rē - ō - RĒ - a ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: تخلیه ی اشک از دس ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : dacryocyst/o/cele 💎 تلفظ واژه: dak - rē - ō - SIS - tō - sēl ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: فتق ک ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : cyt/o/penia 💎 تلفظ واژه: sī - tō - PĒ - nē - a ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: کم سلولی: کاهش تعدا ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : cyst/o/cele 💎 تلفظ واژه: SIS - tō - sēl ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: سیستوسل: فتق مثانه به داخل ...
👈🏿 واژه ( با جداسازی اجزاء تشکیل دهنده ) : cyt/o/logist 💎 تلفظ واژه: sī - TOL - ō - jist ✅ معادل کاربردی، فارسی و توضیح واژه: یاخته شناس: فردی که ...
معیارهای ولز برای آمبولی ریه این معیار غیرتشخیصی که توسط پروفسور Phil Wells ارائه شده، بیماران را از نظر خطر آمبولی ریه در بخش های بستری و اورژانس طب ...
Wells' Criteria for Pulmonary Embolism این معیار غیرتشخیصی که توسط پروفسور Phil Wells ارائه شده، بیماران را از نظر خطر آمبولی ریه در بخش های بستری و ...
Wells' Criteria for DVT این معیار که توسط پروفسور Phil Wells ارائه شده، خطر DVT را بر اساس معیارهای بالینی در بخش سرپایی و اورژانس محاسبه می کند و آن ...
معیار wells برای پیش بینی ترومبوز عمقی وریدی این معیار که توسط پروفسور Phil Wells ارائه شده، خطر DVT را بر اساس معیارهای بالینی در بخش سرپایی و اورژ ...
, MD, MSc, is a professor and chief of the Department of Medicine at The University of Ottawa. He is also on the faculty of medicine and a senior sci ...
[مستهجن ] کیری، [اصطلاح کنایه از] بسیار آزاردهنده، رومخی، اعصاب خُردکن، هَردَمبیل، بی در و پیکر، بی قاعده، بی نظم، درهم بر هم، هرکی هرکی، بی سر و سام ...
[مستهجن ] کیری، [اصطلاح کنایه از] بسیار آزاردهنده، رومخی، اعصاب خُردکن، هَردَمبیل، بی در و پیکر، بی قاعده، بی نظم، درهم بر هم، هرکی هرکی، بی سر و سام ...
( shokhzamme ) در برخی شهرهای کرمان از جمله زرند، لفظاً به اشتباه به جای � مشغول الذمه� استفاده می شود.