نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
battlefield: میدان نبرد، میدان جنگ They carrie ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
carry up: e. g. Water slopped out of the buck ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slop out: e. g. Water slopped out of the buck ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
officer: افسر Police officers in Britain do ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cash: پول نقد 1 ) I don't usually carry ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
warning: هشدار، اعلام خطر All cigarette pa ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
boss: e. g. I'm afraid my opinion doesn't ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stigma: ✔️ خفت - نشانه سرافکندگی For child ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
as hard as: e. g. We can no longer afford to ca ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tidiness: e. g. She carries tidiness to extre ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
front page: e. g. This morning's newspapers all ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
front page: e. g. This morning's newspapers all ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mosquitoes: 1 ) The mosquitoes will be studied ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mosquito: 1 ) The mosquitoes will be studied ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
motion: پیشنهاد 1 ) With 21 votes for, and ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
freight: حمل کردن ( کالا ) ، ترابری ( حمل ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm obliged: ممنونم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
somersault: پشتک، کله ملق 1 ) to perform some ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ritual: e. g. to perform a ceremony/ritual
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ornery: e. g. My international vice preside ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smother: :SYN suffocate ✔️ خفه کردن یا شدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
mutt: سگ کوچولو e. g. Your mother passed ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
phony: آدم های که رفتار و کردار متظاهرانه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how you choose: چطور تفکیک قائل میشید، چطور انتخاب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fizzy: پر گاز و کف ( بیشتر در مورد آبمیوه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
etiquette: e. g. How should I conduct myself a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
proceedings: e. g. Sir William had the ability t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stuffy: ✅ترکیبی از صفات بد اخلاق و لجوج و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
conduct: noun رفتار [behavior in public] 1 ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unprofessional: e. g. Doctor Rivers was charged wit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
favor: موافق بودن e. g. They favour the s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inquiry: بازپرسی و تحقیق، بازجویی He was cr ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
usher: Noun Ex: The usher conducted us to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
inappropriate: ناشایست، نامناسب His conduct at t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
variant: گونه Iran says local COVID - 19 va ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
affairs: مسائل، مصالح، امور The report as ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
broker: دلال All registered brokers or dea ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
registered: ( قانونی ) ثبت شده، رسمی All regi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
integrity: ✔️ درستی و صداقت - راستی و امانت دا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
for a bit: e. g. Lie there for a bit until you ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
belonging: وسائل و متعلقات They stole her bel ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sprawled: ولو شدن، به حالت ولو شدگی دراز کشی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lie at: دراز کشیدن در 1 ) They found him l ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
depict: e. g. The painting depicts a male f ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pill: e. g. An empty pill bottle lay on t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
towel: حوله He just leaves his wet towel ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
quartz: He found a piece of quartz lying on ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
quartz: He found a piece of quartz lying on ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stack: دسته، پشته، توده e. g. A stack o ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
close by: e. g. He tried to pick up the gun t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scattered: ریخته و پاشیده e. g. Broken glass ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
lie: دراز کشیدن ( lie, lay, lain ) 1 ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be kept: نگه داشته شدن be kept in a perticu ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ruins: خرابه، ویرانه 1 ) Much of the cit ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
unread: e. g. She left the letter lying unr ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fallow: e. g. The field is left to lie fall ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dormant: The seeds lie dormant in the soil t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tremendous: 👈عظیم - خیلی زیاد 1 ) A tremendou ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
precious: نفیس، ارزشمند This precious film ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lie in ruin: e. g. Our plans lay in ruins ۱ ) نق ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
tatters: . e. g 1 ) Their dreams lay ⭐in tat ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
so far ahead: خیلی جلوتر The challenge lies in t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
convincingly: بطور باورپذیر He was unable to lie ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
vicious: ◼️ناپسند How dare you spread such v ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
elaborate: بزحمت درست/ساخته شده، پیچیده 1 ) a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
big fat: ( adj ) e. g. He told a big fat li ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blatant: ✔️ بارز - آشکار ✔️ وقیحانه blatant ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
downright: محض That's a downright lie!
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
leaflet: بروشور، تراکت As usual, the party ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
barefaced: ۱ ) بی شرمانه، وقیحانه ۲ ) آشکار ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
commie: e. g. You have a commie background ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
clout: نفوذ ( سیاسی و اجتماعی ) 1 ) Whoe ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
whatcha: e. g. ?Whatcha scared of ( ?What ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stretcher: برانکارد Mind out! We're coming th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good enough: e. g. to find somebody/something of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
good enough: e. g. to find somebody/something of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
rookies: تازه کارها He was too busy support ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rooky: تازه کار He was too busy supportin ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
grand vizier: Grand vizier of the underworld Win ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
vizier: Grand vizier of the underworld Win ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
apologetic: ADJECTIVE پوزش آمیز - شرمسار - عذرخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anyway: با این حال/وجود But I could have d ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
filthy: Filthy bastard حرومزاده کثیف
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
dredge: They're still dredging for my body ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
obit: E. g. I got an obit in the times. B ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
falsehood: دروغ پشت دروغ They will pile falseh ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
plant: معنی آبادیس: ✔️ ( خودمانی ) جاسوس، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
diner: رستوران قطار - واگن غذاخوری - کوپه/ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
holograph: Your father holograph signature on ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sustain: سر پا نگه داشتن، حفظ کردن Data nec ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
cold ass: ◾cold ass shit◾ 1 ) Something reall ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unseen listener: My unseen listener شنونده غیب من W ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coordinate: ⁦✔️⁩هماهنگ ( شده ) E. g. Iran’s Z ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shiver: لرزش، لرزیدن She turned pale and ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
shiver: لرزش، لرزیدن She turned pale and ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pale: رنگ پریده شدن She turned pale and ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nasty: ( بسیار ) بد، ناخوشایند، پر تنش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ferment: تخمیر شدن You make wine by leaving ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ferment: تخمیر شدن You make wine by leaving ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
water supply: . e. g :One of definitions for turn ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
careers advisor: مشاور شغلی I waited so long for my ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
careers advisor: مشاور شغلی I waited so long for my ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
queue: ✔️صف ( بستن ) ، ✔️نوبت ( گرفتن ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fair go mate: Fair go mate, let the others have a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
is about to: . e. g :"Definition for the phrase ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lean: 1 ) She leaned on the box and pushe ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
push into: 1 ) The doctor pushed a needle into ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
push into: 1 ) The doctor pushed a needle into ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shove: تنه ( زدن ) People were pushing an ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in front of: adj جلویی Please don't push in fro ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ebb: فروکش کردن ( تنش ) US moves carri ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discuss: ⁦✔️⁩معنای آبادیس ( موافق یا مخالف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
surplus: ✅اضافه، مازاد 👈🏿If you eat too mu ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ratchet up: Google’s YouTube has ratcheted up c ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sales promotion: Sales promotion is designed to push ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consistently: بطور پی در پی، بصورت مداوم 1 ) He ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
devastate: . e. g 1 ) He was devastated when h ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the swing: تاب، ( تاب بازی ) He fell off t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hack: ⁦✅⁩ ( با ساطور یا کارد و غیره و با ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the arts: ( بخش ) هنر The government announc ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
drastic: شدید 1 ) The supermarket is expecte ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
swingeing: شدید swingeing cuts بریدگی ( کاهش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow over: ✔️افتادن یا پرت شدن طرفی ( توسط وزش ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
breathalyser: The policeman asked me to blow into ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
spin out: The car spun out of control when a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
break open: break apart= ✔️متلاشی شدن، وا رفتن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
brisk: ⁦✔️⁩سریع ⁦✔️⁩تند و تیز 1 ) A ⭐bris ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shotgun: تفنگ لوله/لول بلند ( تک/دو/سه لول ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blow: Verb ✔️ ( خودمانی ) فرصت را از دست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hail: ⁦✔️⁩تگرگ [noun] The man went down i ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
cuts: ⁦✔️⁩کاهش درآمد/حقوق The new cuts wi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bitter: 1 ) The news came as a bitter blow ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
chiffon: a chiffon/silk wrap پارچه شیفتن/ابر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cleavage: ⁦✔️⁩شکاف سینه ⁦✔️⁩چاک/فاصله بین پست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hint: The wrap top is fantastic because i ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
megabucks: Do you know what this will cost? We ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
megabuck: Do you know what this will cost? We ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
heart to heart: I had to have a heart - to - heart ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
contrition: پشیمانی، ندامت Greene blasts ‘moro ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
loony: loony lies دروغ های خل و چلی/احمقان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
shudder: ✔️به لرزه درآمدن، مرتعش شدن The ca ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
abrupt: ناگهانی، بلامقدمه She brought the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
camouflage: The soldiers camouflaged themselves ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bruise: ✔️ ( آسیب به بافت بدنی به واسطه ی ض ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
pushchair: a plastic waterproof cover for the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
glossy: Her image has graced the covers of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
extension: That extension is busy right now. C ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stranded: گیرافتاده، گیر کرده ( در طوفان و غی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
flashbulb: لامپ فلاش ( عکاسی ) Flashbulbs we ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cunning: We need to show a bit of cunning if ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
competent: She has shown herself ( to be ) a h ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
compere: She comperes that awful game show o ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
climax: اوج، قله ( شو، نمایش و غیره ) The ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scrappy: ✔️اهل جنگ و مرافعه، دعوایی، ستیزه ج ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
avert: :Synonym Prevent جلوگیری کردن ( ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
call for: ۱ ) ( احساس ) نیاز کردن، لازم دان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pseudonym: Her novel was written under the pse ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
prescription: The doctor wrote her a prescription ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
anticipate: . E. g The one course of events no ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stagnation: :SYN depression . E. g The one co ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
assumptions: . E. g The one course of events no ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come across: I happened to come across this book ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
expression: حالت ( صورت ) ، سیما و غیره I cou ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rip: What happened to your jacket? There ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insight into: . E. g The article fails to provide ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
kindly: a buffet dinner, kindly provided by ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
refreshment: Refreshments will be provided
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
substantiate: She did not provide any evidence to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hush: ✔️ساکت کردن یا شدن She stood up to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hushed: 1 - She stood up to address a hushe ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
huddle: ✔️ ( مثل گاو و گوسفند در طوفان و سر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ivory: ✔️ ( رنگ ) عاجی In the centre of t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
blunt: رُک، گستاخ She's very blunt, but a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
beetle: نوعی سوسک ( نسبتاً درشت و سخت پوست ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
curb: ✔️جدول، لبه پیاده رو، هویزه، حاشیه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ambitious: These ambitious projects only stand ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bid: ⁦✔️⁩مبلغ پیشنهادی ( دادن ) - قیمت خ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coincide: ⁦✔️ ( ⁩از نظر شکل و مکان و وسعت کام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
office block: Office blocks all over the city are ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soloist: I sat waiting for the soloist to wa ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cross legged: The children sat cross - legged on ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bolt upright: ✔️شق و رق He sat bolt upright, han ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
m p: عضو پارلمان 1 ) They both sat as M ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
house of commons: ✔️مجلس عوام انگلیس They both sat a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
house of commons: ✔️مجلس عوام انگلیس They both sat a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fence: ✅خودداری کردن، گوشه گیری کردن He t ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rather than: . E. g to stay where you are rather ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ivy league: Why students can’t assume Ivy Leagu ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
controversy: Though in recent days he has been a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
concede: ⁦✔️⁩ ( حق یا امتیاز یا سرزمین ) واگ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
deploy: ✔️جایگیر شدن یا کردن، ( مجازی ) جای ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
compressive: محدود “The appointment of Rob Mall ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
convenient: راحت، آسان Defenders of Mr. Malley ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reconcile: ✔️ ( اختلاف و غیره ) برطرف کردن - ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nuance: ✔️ نکات دقیق وظریف - ریزه کاری ها ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relish: خوش داشتن، راغب بودن Mr. Malley’s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
consensus: ✔️ ⁩اجماع - اتفاق نظر همگان - هم رأ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dilemma: Dilemma تنگنا - مخمصه - موقعیت دشوا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
notion: ✔️تصویر مغزی، عقیده ی کلی، اندیشه ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
embrace: ✔️ با آغوش باز پذیرایِ کسی یا چیزی ...
٨ ماه پیش