نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
then we have a deal: پس به توافق رسیدیم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you understand: =Do you understand? ( از اشتباهات ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll get you what you want: من چیزی رو که میخوای بهت میدم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'll get you what you want: من چیزی رو که میخوای بهت میدم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i told you i don't know them: بهت گفتم که من اونارو نمیدونم.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
here you go: بفرما!
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
polysemous: =multiple meanings
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
discursive: دو وجهی ( یا چند وجهی )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tastee: طعم دار for example; tastee wheat T ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's exactly my point: منظور من دقیقاً همینه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bingo: آفرین، خودشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
almost done: تقریبا تمامه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
almost done: تقریبا تمامه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'd ask you to sit down: می خواستم تعارفت کنم که بشینی. . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he's not going to make it: اون از پسش بر نمیاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i know it: میدونستم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
order the strike: دستور حمله رو بده.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come out of nowhere: از ناکجاآباد پیدا شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
understood: مفهوم شد ( در جواب پیجر )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's nice tonight: شب قشنگیه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep things in order: نظم کارها ( امور جایی یا چیزی ) را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's quite amazing: جداً حیرت انگیزه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do voluntary work: take volunteer work=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
gain experience: کسب تجربه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
gain experience: کسب تجربه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
national security advisor: ( آمریکا ) مشاور امنیت ملی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
satnav: Satellite navigation=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
Copy: ( hear me? Are you heard?, the mess ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sedative: ۱ - داروی بیهوشی ۲ - آرام بخش ( قر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sedative: ۱ - داروی بیهوشی ۲ - آرام بخش ( قر ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
trump: غلبه کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
slip out: یواشکی خارج شدن، یواشکی بیرون رفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
afraid: نگران بودن - ترسیدن e. g. I didn' ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
adorable: ستودنی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sparkles: فشفشه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take control of: کنترل کاری/چیزی را بدست گرفتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
insight: [Verb] در دیدرس بودن ⭐⭐⭐ [Phrase] ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
GTO: نمایندگی و تعمیراتی ماشین های پیشرف ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rtb: دسته تکاورهای آموزش دیده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
step forward: پا پیش گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
step forward: پا پیش گذاشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
toss around: ( به این ور و آن ور یا بالا و پایین ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
eggsnake: پوست تخم مرغ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
transcript: کپی برابر اصل خودمونه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take food: غذا خوردن مصرف غذا داشتن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
ripe fruit: میوه رسیده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
it's not that bad: اونقدرا هم بد نیست
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's not that bad: اونقدرا هم بد نیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's not that difficult: اونقدرا ( هم ) سخت نیست
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stasi: سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stasi: سازمان اطلاعاتی آلمان شرقی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pick nails: ناخن جویدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
break habit: ترک کردن عادت ( معمولا منفی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
walk through: قدم گذاشتن در جایی ( مثلاً این دنیا ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get off the grid: از داخل دید خارج شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
chopper: آمریکا خودمانی: هلی کوپتر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bleed out: شدیداً خونریزی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bleed out: شدیداً خونریزی کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
want: تحت تعقیب بودن صفت: wanted تحت تعق ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run from: فرار کردن از
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come from: از جایی آمدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
easy over: easy - over eggs تخم مرغ ( سرخ شده ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turned down: رد شدن درخواست ( مثلاً قرار عاشقانه ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get a crush on: عاشق کسی شدن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
cross dresser: مبدل پوش، کسی که لباس جنس مخالف را ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cross dresser: مبدل پوش، کسی که لباس جنس مخالف را ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
leave sb out of sth: کسی را از انجام ( نظر دادن درباره ) ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
work on: Straightforward meaning کار کردن رو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sorry about it: راجع به اون ببخشید راجع به اون معذر ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have something to say: من لازمه یه چیزی بگم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tighten up: سفت بستن ( درب جعبه و . . . )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to be married: ازدواج کردن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
are you happy now: الان خوشحال شدی؟ دلت خنک شد؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it makes it easier for you: راحت تر اینه که. . . ( فلان کار بکن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run out of time: ✔️زمان از دست دادن، ✔️از دست رفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
retreat back: پا پس کشیدن منصرف شدن از انجام کاری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give check: چک کردن، ( کاری یا کسی را ) بررسی ک ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on a break: استراحت کردن ( داشتن )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i thought so: همینطور فکر میکردم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i thought so: همینطور فکر میکردم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
night: ( slang ) Good night=
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
take request: سفارش گرفتن درخواست جواب دادن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make sht go away: ناپدید کردن چیزی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
knock sb around: حامله کردن کسی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
larvae: larva: کرم، نوزاد حشره ( مثلاً پروا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
theses: thesis: تز، پایان نامه theses: پایا ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ladies room: دستشویی زنونه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
money man: خر پول
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شکست دادن: overpower شکست دادن، چیره شدن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
keep moving: راه برو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
keep moving: راه برو
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
smart ass: بچه زرنگ
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tomato: ( slang ) دختر خوشگل
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
guerilla warfare: جنگ های چریکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guerilla warfare: جنگ های چریکی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
occupied territory: سرزمین تصرف شده
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hand it to: دادن، ( دو دستی ) تحویل دادن چیزی ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm his type: من بهش میخورم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's what matters: مهم اینه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bums: آدمای مفت خور
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
mind if i join you: میتونم بهتون بپیوندم؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is a sheep in wolf's clothing: گوسفندی در لباس گرگ ه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
movie extras: سیاهی لشکر فیلم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
movie extras: سیاهی لشکر فیلم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
keep your head down: سرت به کار خودت باشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
get your hands up a girl's skirt: یه دوست دختر پیدا کردن
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dumbest: احمقانه تر ین ( فکر، کار. . . )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
money making machine: ماشین پولسازی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
back off: بیخیال شو!
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
step up timetable: سرعت بخشیدن به برنامه زمانی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
run with: ( slang ) کار کردن با ( کسی )
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
run with: ( slang ) کار کردن با ( کسی )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
group of misfits: آدمای نخاله
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
did what he had to do: انجام دادن کاری کا باید انجام میشد.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're up next: نوبت توئه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
little creep: ( slang ) جانور کثیف ( خطاب به شخص ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get off: this is where I get off. . . . . . ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold on: ✅دووم آوردن، تحمل کردن ✅پشت/سوار ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
it's your turn: نوبت توئه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
it's your turn: نوبت توئه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
soar: ۱ ) سربالایی ( خیابان، جاده ) رفتن ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
figure out: از پس کاری برآمدن، حل کردن ( مسئله ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
superspecial: صفت: خیلی خاص ( لحظه، آدم. . . )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
over the horizon event: رویداد حتمی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
end of month: month - end=
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be so far: خیلی پرت بودن از ( قضیه، داستان. . ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'll figure something out: اونو یه جوری حلش میکنم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be in the wind: باد وزیدن، باد در حال وزش بودن، باد ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
how did you know: از کجا میدونستی؟ چجوری فهمیدی؟ چجور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the most easterly point: شرقی ترین نقطه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be casual: لباس معمولی بپوش
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't play the hero with me: قهرمان بازی در نیار.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tell them what happend: بهشون بگو چی شده.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
not a moment longer: بیشتر نشه ( زمان ) ، بیشتر طول نکشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
time runs out: از دست رفتن وقت
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you understand me: گرفتی چی میگم؟
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what i do best: کاری که توش استادم.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
piece by piece: ریز ریز، تکه تکه
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piece by piece: ریز ریز، تکه تکه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
five by five: پنج در پنج
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
like of all those: وی همه اونایی که. .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
if you give me your word: اگه قول بدی به من ( که ) . . .
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
simply walk away: بیخیال شدن و رفتن ( محل را ترک کردن ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
she is safe: اون جاش امنه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
perfect score: در رانندگی و . . .
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
brains: The brains مغز متفکر
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
barkeeper: متصدی بار
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
house special: غذای خانگی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
here come the brains: مغز متفکر اومد/داره میاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
check this out: اینجا رو باش ( به این نگاه کن )
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i like it: ازش خوشم میاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
i like it: ازش خوشم میاد
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
supreme leader: رهبر عالی در ایران: - رهبر کشور ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
supreme leader: رهبر عالی در ایران: - رهبر کشور ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
he is coming with: باهامون میاد
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
not a chance: عمرا
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you're wrong: اشتباه میکنید/ در اشتباه هستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you're wrong: اشتباه میکنید/ در اشتباه هستی
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop quiz: امتحان یهویی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a tad less: یه خورده کمتر
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sweet key: کلید قشنگ
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
your own flesh and blood: هم گوشت و خون خودتون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
your own flesh and blood: هم گوشت و خون خودتون
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nice catch: خوب گرفتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
that's my bad: اشتباه از من بود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i got a little carry away: یه خورده جوگیر شدم
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i got it: دارمش ۱ ) مالک بودن ۲ ) تحت کنترل گ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i'm good: =I'm fine ⭐⭐⭐ 1 ) USED AS A GENER ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
i'm good: =I'm fine ⭐⭐⭐ 1 ) USED AS A GENER ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coming through: وارد می شویم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
right on time: درست به موقع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
right on time: درست به موقع
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
did it: انجام شد یا انجامش دادم/دادیم/دادی/ ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be insane: ۱ ) دیوانه بودن ۲ ) دیوانه کننده بو ...
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
well played: کار ت خوب بود
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
good looking out: خوب هوامونو داشتی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the choice is yours: انتخاب با خودتونه.
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
the choice is yours: انتخاب با خودتونه.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold your fire: شلیک نکنید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hold your fire: شلیک نکنید
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bullies: زورگوها
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be best hope: بهترین امید بودن
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
boatload of heart: کوهی از احساس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as you wish: هر جور مایلی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
we're running out of time: وقت مون داره تموم میشه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
its cool: مشکلی نیس
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
its cool: مشکلی نیس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
escaped convicts: محکومین فراری
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
police custody: بازداشت پلیس
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
blood father: پدر هم خون
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sweet talking: بحث/گفتگوی شیرین
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coffee on: قهوه براهه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i have done my time: دیگه از من گذشته
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
you seen her: Have you seen her=
١ سال پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
charges: ۱ ) پرداخت ۲ ) مواد منفجره ی لازم ب ...
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i know this is so unbelievably rude: می دونم که خیلی بی ادبیه
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
normally i would be all: معمولا من همین طوریم
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
let's catch up: بذار برم سر اصل مطلب.
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
thank you for coming so far: ممنون که این همه راه اومدی
١ سال پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
what a rip: چه گرونه!
١ سال پیش