نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sanitation department: 1 ) the department of local governm ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sanitation department: 1 ) the department of local governm ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ورجه و ورجه کردن: jig
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در اغوش گرفتن: caress در آغوش گرفتن و بوسیدن در آغ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بوی تعفن: stench بوی گند و زننده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منطبق شدن: accommodate اصلاح شدن جور شدن پا به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مبلغ صرف شده: outlay مبلغ صرف شده هزینه کرد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ارثی: inborn
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تصادفی شنیدن: overheard ناخواسته شنیدن ( از دهان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قیام کردن: rise up
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
if: ۱ ) . . . که اگه. . . ۲ ) . . . در ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ندادن: withhold ندادن ( اطلاعات و. . . به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دریغ داشتن: withhold ندادن ( اطلاعات و. . . به ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مقاومت کردن: put up
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to burn sth to the ground: 1 ) or raze sth to the ground. phra ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پا درامده: prosprate در غلتیدن از پا درآمده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
at half mast: نیمه افراشته ( پرچم )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
as best as one can: به بهترین وجهی که شخص بتواند، تا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as best as one can: به بهترین وجهی که شخص بتواند، تا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
say to oneself: به خود گفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the worse for wear: 1 ) phrase. If you say that someone ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عوامل محیطی: nurture عوامل محیطی ( nature≠ ) ع ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
your lordship: عالیجناب
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بخشی از چیزی بودن: Constitute به حساب آمدن بخشی از چیز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
غیر زندانی: At large آزاد غیر زندانی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
don't bone me: 1 ) Fuck me! Will you bone me in th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به تعهد خود عمل نکردن: welsh
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اس و پاس: tramp
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم برجسته: Swell
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
میخانه ارزان و محقر: joint ( slang )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
الو سیاه: plum
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دوره زندان: ( slang ) stretch
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خریدار مال دزدی: fence
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
topnotch: Adj :SYN excellent ✔️ عالی - درجه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زود خشمی: tempremant
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قلاب دوزی کردن: embroider قلاب بافی کردن گلدوزی کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قلاب بافی کردن: embroider قلاب بافی کردن گلدوزی کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sincere voting: Sincere voting is casting a vote fo ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کارمند خشک و مقرراتی: Bureaucrat کارمند دفتری مامور کاغذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
central bankers: بانکداران بزرگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
for the full experience: full experience when you have reach ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a point of honor: a point of honor A particular matt ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
gambling debt: 1 ) Gambling debt is a major sign o ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stand for a raid: آماده بودن برای ( دفع ) یک حمله
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
piqued: دلخور ( بودن/شدن )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
piqued: دلخور ( بودن/شدن )
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
through with: تمام کردن به پایان رساندن کاری/چیزی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نفخ اور: flatulent
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سریعا: briskly
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مژده اور: harbinger منادی بشارت دهنده مژده آو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بفروش رفتن: merchandise خرید و فروش کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
دروغین: trumped up دروغین ساختگی جعلی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست و دل پاک: honorable شریف دست و دل پاک
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سخت کوش: hard - worker
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ب ب کردن: burble ب ب کردن ( مثل کودکی که هنوز ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیماری بوم گیر: endemic
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بیماری جهان گیر: Pandemic
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
میخ کوب کردن: nail
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
میخکوب کردن محکم کردن: nail
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
what gives: 1 ) ?what gives informal —used to a ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
public servants: کارمندان دولتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
feverish: feverish speed سرعت زیاد/تمام const ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دارای ارامش: peaceful
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
موج زدن: pulse موج زدن جریان داشتن ( در جایی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جریان داشتن: pulse موج زدن جریان داشتن ( در جایی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dreaded: رعب آفرین famine was the dreaded se ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پی امد: Sequel
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
smite: ( با by ) تحت تاثیر قرار گرفتن، مجذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
smite: ( با by ) تحت تاثیر قرار گرفتن، مجذ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
معرفی شدن: present ۱ ) معرفی شدن ۲ ) معرفی کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
اتو: ( amunition ( ammunition ۱ ) مهمات ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اشغال گردی کردن: scavenge زباله/آشغال گردی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شیرجه رفتن و حمله کردن: hawk ( مانند عقاب یا شاهین ) شیرجه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جیک جیک کردن: twitter ( پرنده ی کوچک ) جیک جیک ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کرم شکار کردن: ( worm ( verb
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نعلبند: blacksmith
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
float down: phrasal verb to rest or cause to re ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بدون نظم و ترتیب: haphazardly بصورت تصادفی بدون نظم و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در شرف افتادن بودن: totter متزلزل بودن در شرف افتادن بو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
زبانه کشیدن: rage buildings were still tottering ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سر به فلک کشیدن: rage buildings were still tottering ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اینسو و انسو پریدن: flirt اینسو و انسو جهیدن butterflie ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرواز کردن: flit ( به آسانی و سرعت ) پرواز کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بال زدن: flit ( به آسانی و سرعت ) پرواز کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
این سو و ان سو رفتن: flutter butterflies were fluttering ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تخلیه مکانی به خاطر بودن خطری نزدیک ان: evacuate ۱ ) ( محتویات چیزی را خالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
تهی کردن از هوا: evacuate ۱ ) ( محتویات چیزی را خالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خلا ایجاد کردن: evacuate ۱ ) ( محتویات چیزی را خالی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرید و فروش کردن سهام: speculate
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گوشت خوک: swineflesh
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ring the praises: تمجید کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
raise: مترادف ۱ ) furnish ۲ ) provide فراه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
گاوصندوق: vault
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fire chest: آمریکا عامیانه: گاو صندوق بزرگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نیترو گلیسیرین: soup ماده منفجره
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دزد قفل باز کن: picklock
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
flat guarantee: an agreed minimum amount than an pe ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دقیقا همچون: just as
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درست مثل: just as درست همچون e. g. Some memor ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bombed out: be bombed out 1 ) phrasal verb: if ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صدای چلپ چلوپ: squelch صدای چلپ چلوپ ( مثلا صدای گ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از لابلای ترافیک عبور کردن: weave از لابلای جمعیت ( یا ترافیک و ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بردن و اوردن: shuttle
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
گوشت مرغابی: duck
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
قات قات کردن: gabble ( مثل غاز ) قات قات کردن، غ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ferry back and forth: انجام رفت و آمد، رفت و آمدن کردن e ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درخت بریدن و الوار کردن: lumber درخت بریدن و الوار کردن farm ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ترکیدن: burst ترکیدن، منفجر شدن e. g. firec ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
منفجر شدن: burst منفجر شدن، ترکیدن e. g. firec ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
حشرات شب تاب: fireflies=
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
درخشیدن: spark درخشیدن e. g. fireflies were ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رسیده شدن: mellow ۱ ) رسیده شدن grapes were me ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در این جا: ( herein ( here in در اینجا، در این ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
پرتاب کردن: hurtle پرتاب کردن، انداختن e. g. in ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
باعث وبانی: scapegoat عامل، باعث و بانی e. g. j ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مورد حمله اوباش قرار گرفتن: rabble مورد حمله اوباش قرار گرفتن e ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رانده شدن: drive out بیرون کردن از مکانی رانده ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیرون شدن: drive out بیرون کردن از مکانی رانده ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
عامل اجرا: ( implement ( n عامل اجرا، مجری، اب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
جست و خیز کردن: sport جست و خیز کردن e. g. lambs we ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لندنی: Londoner e. g. londoners were herdi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اعدام کردن: put to death دستور کشتن دادن، اعدام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دستور کشتن دادن: put to death دستور کشتن دادن، اعدام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lump together: lump together دسته بندی کردن e. g. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lump together: lump together دسته بندی کردن e. g. ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دسته بندی کردن: lump together
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
کندن و بیرون اوردن: hew out کندن و بیرون آوردن e. g. mi ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
تمامیت ارضی: territorial entity تمامیت ارضی e. g ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
territorial entity: territorial entity تمامیت ارضی e. g ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اقناع کردن: pamper اقناع کردن e. g. being a tra ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سفر دوستی: wanderlust سفر دوستی، عشق به مسافرت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
سعادت: bliss سعادت، شادکامی، خوشی 1 ) It w ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شادکامی: bliss سعادت، شادکامی، خوشی 1 ) pure ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نداشتن: lack نداشتن، فاقد بودن 1 ) He lacks ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
فاقد بودن: lack نداشتن، فاقد بودن 1 ) Your dai ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
ادم بیکار و تنبل: bum
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
ادم بی غیرت: bum
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
محاکمه کردن: محاکمه کردن، مورد دادرسی قرار دادن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهره گیری کردن: use بهره گیری کردن، استثمار کردن، ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انتفاع بردن: use بهره گیری کردن، استثمار کردن، ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سوء استفاده کردن از کسی: use بهره گیری کردن، استثمار کردن، ا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
bandy about: دهان به دهان شدن رد و بدل گشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دهان به دهان شدن: bandy about دهان به دهان شدن رد و ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رد و بدل شدن: bandy about دهان به دهان شدن رد و ب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
sling up: بالا کشیدن e. g. the stairway being ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
کر کردن: deafen کر شدن، کر کردن، ( مجازی - ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
گوش کسی را کر کردن: deafen کر شدن، کر کردن، ( مجازی - ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بیابرو شدگی: ignominy رسوایی، بد نامی، بی آبرو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بی ابرویی: ignominy رسوایی، بد نامی، بی آبرو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
شانس برد: odds احتمال، شانس e. g. the odds of ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
اجرا کردن صحنه: enact ( در نمایش و غیره ) بازی کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
متلاشی شدن: batter کوباندن، ( مکرر ) ضربه زدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
داغون شدن: batter کوباندن، ( مکرر ) ضربه زدن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رسوخ کردن: permeate سرایت کردن، رسوخ کردن، ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رسوخ کردن در: permeate سرایت کردن، رسوخ کردن، ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
سرایت کردن: permeate سرایت کردن، رسوخ کردن، ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
نفوذ کردن: permeate سرایت کردن، رسوخ کردن، ن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
تر و خشک کردن: baby با کسی مثل کودک رفتار کردن، ت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
با کسی مثل کودک رفتار کردن: baby با کسی مثل کودک رفتار کردن، ت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
maneuver into: Idiom maneuver ( one ) into ( doing ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
دست درازی کردن: molest ازار رساندن، اذیت کردن، آزا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
متلک انداختن: molest ازار رساندن، اذیت کردن، آزا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
مچاله شدن: crinkle مچاله شدن e. g. the crinkle ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
صدای خش خش: crunch صدای خش خش e. g. the crinkle ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
لاروبی کردن: dredge ( در ته آب ) دنبال چیزی گشت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
توطئه‎ ‎کردن: brew ۱ ) دم کردن ( غذا و . . . ) ۲ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
از پیش ترتیب دادن: prearrange از پیش ترتیب ( کارها، ام ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
درخواست استرداد: requisition درخواست ( رسمی ) استردا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
مشروب خوراندن: liquor ( عامیانه - معمولا با: up ) ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
رازگشایی کردن: blab راز گشایی کردن فاش و ابراز کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
در جستجو بودن: court در جستجوی چیزی بودن، دنبال چ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
به حساب کسی گذاشتن: credit نسبت دادن ( چیزی به چیزی/کسی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
رفتار سنجی: ( آموزش و پرورش - حقوق ) آزادی مشرو ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
دچار بدبیاری شدن: jinx دچار بدبیاری کردن ( شدن ) ، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
از این شاخ به ان شاخ پریدن: meander از این شاخ به آن شاخ پریدن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
نام بردن از کسی برای چیزی: name نام بردن، مورد اشاره قرار گرف ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
خلق تنگ شدن: sulk e. g. he has been sulking for ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
اوقات تلخی کردن: sulk اخمو بودن، بق کردن، عنق بودن، ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
hammer away: بصورت مداوم کار کردن، سخت کار کردن ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خرید کردن: patronize خرید کردن از جایی e. g. i ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
بطور مداوم و سخت کار کردن: peg away سخت مشغول کار کردن بودن e ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
slog away: سخت تلاش کردن to work very hard for ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
سخت تلاش کردن: slog away سخت تلاش کردن e. g. i hav ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
طبابت کردن: e. g. mehri has been doctoring in c ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
انباشته شدن: drift ( تغییر جهت تدریجی به سوی خا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
پشته شدن: drift ( تغییر جهت تدریجی به سوی خا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
feel poorly: ناخوش بودن، احساس ضعف کردن e. g. s ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
پروردن: 1 ) raise پرورش یافتن، نشو و نمو ی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
خفه کردن: stifle خفه شدن، خفه کردن e. g. she ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بازیچه: sport بازیچه، بازیچه شدن دست انداخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
بازیچه: sport بازیچه، بازیچه شدن دست انداخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
زیر و رو کردن: rummage through زیر و رو کردن، خوب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
بهتر شدن: 1 ) get better 2 ) amelioration بهت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
شبهه: question سوال، شک، شبهه e. g. the ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
افشا کردن: عامیانه spill بند را به آب دادن بند ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
yipee: Yipe ۱ ) هورا ۲ ) وای ( با تداعی مث ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
صدای زاری مانند کردن: sob
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
only too: you use only too to emphasize that ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
someone has only to do: if you say that someone has only to ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
only just: ✅به زور، به زحمت a close call/shav ...
٨ ماه پیش