پیشنهادهای فریبا قاسمی (١٧٧)
الفرار
( به طعنه ) علامه دهر
چند تا لباس روی هم پوشیدن
در اوج خداحافظی کردن
موقع شیر یا خط، وقتی سکه رو میندازیم، این اصطلاح قبل اینکه سکه به زمین برسه استفاده میشه و تو این فاصله باید تصمیم بگیریم شیر یا خط
مشنگ
اصطلاحی معادل پدرت رو در میارم یا بیچاره ت میکنم، وقتی به کار میره که یه نفر کار نابجایی انجام میده
شخص یاغی
زنی که هیکل مردانه داره
مخلوطی از نوعی بیسکوئیت خرد شده، شکر قهوه ای و کره که بعنوان لایه ای در دسر چیزکیک استفاده می شود
با تلاش زیاد کسی رو متقاعد کردن
یک کاسه پر از . . .
وقتی افراد یک گروه خود را با رفتارها و نگرش های سایر اعضای گروه وفق می دهند، با وجود اینکه با رفتارها و نگرش های خودشان در تضاد است
منتفی کردن
سر کسی شیره مالیدن
یه نوع سلاح پرتابی چینی که انواع مختلفی داره. مثل shuriken , . . .
بگیر نگیر
یه بحث دیگه است
واژه ایتالیایی به معنی حرامزاده، لاشی، هرزه
یه دستی زدن
بستر کاری را فراهم کردن
یا خدا😳
تقاضای بازشماری
با توجه به اینکه فیل ها حافظه ی قوی دارند، این اصطلاح به شخصی اطلاق می شود که حافظه قوی دارد و چیزی را فراموش نمی کند
یک نوع منقل
خودمیزبانی
گوشت دودی و ادویه زده گاو که معمولا بصورت لایه های نازک برش می زنند و سرد میخورند
این کلمه اگه بصورت فعل استفاده بشه به معنی خراب کردن و گند زدن هم هست
نوعی بیسکوئیت یا کوکی که شامل تیکه های کوچیک شکلاته
نوعی بازی که در آن بازیکنان دیسک هایی رو با یک وسیله بیل مانند روی یک صفحه علامت گذاری شده هل میدهند
گیاهی از گونه شلغم که رنگش سبز تیره است و برگها و ریشه هاش تلخ مزه است.
قسمتی از قایق که تعادل قایق رو برقرار میکنه
قسمتی از قایق در سمت چپ
ارتباط تلفنی دریا به خشکی
پول کنار گذاشتن
این اصطلاح به لباسهایی گفته میشه که در بازار بطور انبوه و در سایزهای مختلف وجود دارند. متضاد custom made هست که به سفارش مشتری دوخته میشه
به سفارش مشتری
مخفف recreation center هست به معنی تفریگاه
تفریگاه
وسیله ای زینتی که معمولا پشت در آویزان می کنند و وقتی در بهش برخورد میکنه صدای قشنگی داره
یه نفر رو با یه چیزی زدن.
اگه بخوام از یک تا ده امتیاز بدم
در رو با این مدل قفل که تصویرش رو فرستادم قفل کردن
دهن کسی رو سرویس کردن
پیمان بستن
بذار روشنت کنم
یه نوع قایق کوچیکه که برای قایقرانی در روز ازش استفاده میشه
یه اسنک چینی که شامل یه تیکه نان مثلث که روش خمیری میذارن که از میگوی چرخ کرده درست شده
مزایده ای که هدفش خیریه است و افراد مبلغ پیشنهادی رو روی یک کاغذ می نویسند و توی پاکت میذارند جای اینکه با صدای بلند اعلام کنند
از شوخی گذشته
باری که نوشیدنی رایگان سرو میکنه و هزینه ش توسط میزبان پرداخت میشه
راهش نمیدیم، بازیش نمیدیم
نوعی بیسکوئیت ایتالیایی که توش مغز بادام درختی داره
هرکاری دوست داری انجام بده
وقتی پدر مادر از هم جدا میشن و فرزندشون رو نوبتی بزرگ میکنند
انقد خودتو سرزنش نکن
به عهده کسی بودن
اجاق گاز برقی
تاثیر گذار
نوار کاست گلچین آهنگ های خوانندگان مختلف
زیادی
کلمه ژاپنی، که در کاراته به معنی آگاهی
کنیز
ماشین مشتی ممدلی😂
فرد کتابخون
شلوار تو خونه ای که گشاد و راحته و جنس نرمی هم داره
عبارت yellow snow به این معناست که یک حیوان یا انسان روی برف ادرار کرده ولی عبارت don't eat yellow snow به این معناست که کار احمقانه انجام نده یا انت ...
زیاده خواه
یک نوع ماهی گوشت خوار استوایی که بدن باریک داره با آرواره ها و دندانهای بزرگ
ناب، اصل
حوصله سر بر ( بویژه درمورد نحوه صحبت کردن کسی )
عهد بوق
ناخوشایند
میزی که کشوهای کوچیک داره و چون شبیه چیزیه که قدیمها داروسازها وسایل و داروهاشون رو توش نگه میداشتن به این اسم نامیده میشه
ریلکس باش
تابی که دو نفر میتونن روش بشینن
این واژه به شخصی که همه کاره و مهره اصلی یک سازمان هست هم اطلاق میشه
جذاب و شگفت انگیز
سوزاندن سطح چیزی با حرارت شدید و ناگهانی
یه نوع توپ که تو بازی های مختلف ازش استفاده میشه و باید با پا کنترلش کنی
با کسی رو راست بودن
پوشاندن پتو یا ملحفه روی یه نفر
معتاد تزریقی
یه نوع واکس که از یه درخت برزیلی تولید میشه و برای پولیش کاری و برق انداختن ماشین و کفش و. . . ازش استفاده میشه
نوعی دفاع در فوتبال یا بسکتبال که مدافع مسئولیت دفاع از یک منطقه رو داره جای اینکه مقابل بازیکن حریف دفاع کنه
مردد
پولی که به یک نویسنده، خواننده یا بازیگر پرداخت میشه تا کارشون رو دوباره چاپ یا تکرار کنند
طبقه بندی کردن
اینطور معنی میده
با هم جور در نمیان
مبل راحتی ای که قابلیت تخت شدن داره و جای پا هم داره
بحث کردن با کسی، بویژه به این علت که طرف از رفتار شما شکایتی کرده است
ساندویچ کوفته با سس گوجه و نان، نونش هم معمولا نون باگت
دفتری که توش آدرس، قرار ملاقات و. . . رو ثبت میکنند
به معنی عزیزم، معمولا توسط یک آقا به خانومی گفته میشه که غریبه است یا بصورت تصادفی باهاش آشنا شده.
همونی ام که دنبالشی
ول کن نبودن، مث کنه به کسی چسبیدن
بشدت هیجان زده شدن
کار غیر اخلاقی انجام دادن
بریم یه چیزی بخوریم
مثل روز اول شدن
دستمال گردن
یه نفر رو عصبانی و آزرده کردن
حیواناتی مثل سگ که در مسابقات دعوای بین سگها شرکت می کنند و برنده می شوند.
انجام دادن کار سخت و ناخوشایند
آستین همت رو بالا زدن برای انجام کاری
واگذار کردن مسئولیت به شخص دیگر
پایین ترین موقیعت شغلی
موقعیت شغلی عالی
سیگار ماری جوانا
لیست مرتب شده بر اساس حروف الفبا. مثل دفترچه تلفن
هزینه باربری
جلیقه بافت
مقدم بودن
سیر تا پیاز رو تعریف کردن
مد روز
شخصی که در محیط کار نقشه های شما رو تخریب میکنه و موفقیتتون رو تهدید میکنه
از نگرانی در آوردن
حجم مسافران و بار در هواپیما
اغوا کردن
تو ادبیات معنی هزل رو میده
واسطه
شلواری که از شلوارک بلندتره و از شلوار کوتاهتر
یه چیزی چشمتو گرفته
از زیر زبان کسی حرف کشیدن
پارچ سس
دست خودش نیست
دیگه باری رو دوشم نیست
من وظیفمو انجام دادم
بهش نشون میدم ( تهدید )
نوعی ژامبون ایتالیایی که با گوشت خوک درست میشه
آب ولرم
سبک مغز
از خجالت آب شدن
زحمت رو کم کردن
خبری ازش نیست؟
میله ای که پرده ی حمام رو بهش آویزان میکنند
عقلتو از دست دادی؟
تَگ های ضدسرقت که تو فروشگاهها به لباسها وصل میکنن
بارانی کمربنددار که معمولا دو ردیف دکمه داره
کارهای بیهوده انجام دادن
یک کلمه دیگه حرف نزن
لباس بارداری
یه نفر رو به شدت ترساندن، آزار دادن یا خسته کردن
دستگاهی که با انداختن پول داخلش بهت آدامس توپی میده
اعتماد کسی رو جلب کردن
پدر و مادرم مثال: . I'm going home for Thanksgiving to see my folks
کلاه حصیری لبه پهن مکزیکی
خلخال
سنگ آذرین
دستهاتو به حالتی در بیار که پلیس میخواد دستبند بزنه
جانب داری کردن
خودشم
هنوز کارم تموم نشده
جرأت میخواد
شخصی که فرد مهم و مشهوری رو بخاطر پول یا دلایل سیاسی میکشه
چهارشانه
کسی که حس ششم قوی داره
دیوونه و احمق
کودن
از شانس گند من
شکسته نفسی نکن
پیام بازرگانی های طولانی مدت
از اون سر دنیا
احساساتت رو کنترل کن
ریسه هایی که چراغهای کوچیک چشمک زن دارند
خود محور، کسی که فقط به علایق خودش می پردازه و علایق دیگران رو ندید میگیره
کار خودمه
سَرِتو بالا نگه دار ( مثلا وقتی یه نفر خون دماغ میشه بهش میگیم )
برچسب های طرحداری که به کابینت، قفسه و. . . میچسبانن
تو باغ نیست
دنیا به آخر نرسیده
گشت و گذار کردن
پیش قدم شدن
رو مخ
از شوخی گذشته
رفیق گرمابه و گلستان