پیشنهادهای حافظی (١٤)
Hostage taking
درگیری عاطفی
کمی صبر کن
مفت خور Someone that tries to get something free
پول زیادی بدست آوردن
شب ( قبل از اینکه بخوابی ) حسابی روی یک موضوعی فکر کنی مثال: Before making any major decisions, just take counsel of your pillow قبل از هر تصمیم گی ...
چالشی ، سخت ، ناخوشایند
جلوی دید کسی را گرفتن مثالcould you move to the left a little. You're: standing in my light. میشه یکم بری سمت چپ. جلوی دید منو گرفتی.
نهایت تلاشت رو بکن
صدای دلخراش
Go through the roof بسیار خشمگین شدن ، قیمت بسیار بالا ( سر به فلک کشیدن ) مثال: . He went through the roof او خیلی خشمگین شد. Biocyte stock is j ...
جا خیلی کمه. دراصطلاح میگیم جا برای سوزن انداختن نیست. واژه cat در این اصطلاح کوتاه شده cat - o' nine - tails است که به معنای نوعی شلاق است که نُه ر ...
اموال گمشده
عادت های اتمی