تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به نظرتان نمیشه به جای این که صفت فاعلی از گردیدن باشه، در شعر فردوسی صفت فاعلی از گرداندن باشه و مخفف شده باشه؟ گرداننده: گردان. . . خداوند کیوان و ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به نظرم از هلیدن هست نه هشتن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

Ease with: کنار آمدن

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکین

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

ماده ی حامل رنگ که در نقاشی رنگ روغن، روغن است و در نقاشی آبرنگ، آب است

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

نوع دوستانه, یاری گرانه

پیشنهاد
٠

صفتِ proximal رشد رو توصیف می کنه نه منطقه رو. به همین دلیل منطقه ی رشد مجاور درسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رواندار انگاریِ همه چیز ( داریوش آشوری )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مبتنی بودن بر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Love and the rocks عشق و مشکل هایش الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد "مشکل ها"

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چُنین است. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به ارمغان آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اشاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شنیدن و گوش فرا دادن به پند و اندرز