پیشنهادهای هادی صادقی (١٧)
پَدید آمد این گُنبدِ تیز رو شگفتی نمایندهٔ نو به نو
حَکیما چو کَس نیست گُفتن چه سود �از این پَس� بگو کآفرینش چه بود حالا، از الان به بعد
خِرَد را وُ جان را که یارَد سُتود وَ گَر مَن سِتایم که یارَد �شُنود�
به نظرتان نمیشه به جای این که صفت فاعلی از گردیدن باشه، در شعر فردوسی صفت فاعلی از گرداندن باشه و مخفف شده باشه؟ گرداننده: گردان. . . خداوند کیوان و ...
به نظرم از هلیدن هست نه هشتن
Ease with: کنار آمدن
تکین
ماده ی حامل رنگ که در نقاشی رنگ روغن، روغن است و در نقاشی آبرنگ، آب است
نوع دوستانه, یاری گرانه
صفتِ proximal رشد رو توصیف می کنه نه منطقه رو. به همین دلیل منطقه ی رشد مجاور درسته
رواندار انگاریِ همه چیز ( داریوش آشوری )
مبتنی بودن بر
Love and the rocks عشق و مشکل هایش الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد "مشکل ها"
چُنین است. . .
به ارمغان آوردن
اشاری
شنیدن و گوش فرا دادن به پند و اندرز