پیشنهادهای آذرزاد پور اذربادگان (٦٧)
هراس واژه ای در زبان پارتی ( پهلوانیگ ) است . و واژه ترس واژه پارسی میانه است . که هردو وارد زبان پارسی نو شدن.
جامه در پارسی میانه یا پارسیگ : جامگ ( 𐬘𐬁𐬨𐬀𐬔 )
واژه پادیز ( پادێز pādēz ) در پارسی میانه به معنی پاییز بوده که آن را به زمستان یا خرمن مربوط دانسته اند. این واژه به چم گردآوری و جمع کردن است که او ...
آرتاویل نام اصلی این شهر در دوران های مختلف پس از حکومت ساسانیان بوده است. ( ( ارد� یا �ارته�، از ایزدان زرتشتی است که پاسدار راستی و داد است. ( ...
سبلان در سنسکریت صبلیمن ( śabaliman ) و به معنی رگه بوده است؛ زیرا در دامنهٔ این کوه، چشمهٔ آب گرم و آب سرد با فاصلهٔ نزدیک یک متر از هم دیده می شود؛ ...
دوستی که میگوید در زبان پارسی میانه واژه ب و س وجود نداشته حرف 𐬠 ( ب ) حرف 𐬯 ( س ) یا واژگان برادر ( با تلفظ بِرادر ) یا پسر ( با تلفظ پوسر ) ای ...
دشت آرارات ( به ارمنی Արարատյան դաշտ - به انگلیسی Ararat plain ) ، کلمه �دشت� به زبان ارمنی [dašt - դաշտ] برگرفته از زبان پارسی میانه است که اشاره به ...
خود واژه زین در پارسی میانه به معنای سلاح به طور کلی بوده است و زینستان به معنای قورخانه. *[۲] به نشستن طولانی بر روی زین که باعث زخم شدن بشود �زین ز ...
توران واژه مکتوب در اوستا که نخستین بار در همین کتاب آمده است . توران سرزمین مردمان ایرانتبار که به دیوان باور دارند . منظور از دیوان پرستش خدایان ...
آتروپاتن یا اترپاتکان یا گان مکان مقدس برای نگهداری آتش مقدس جایگاه آتشکده آذرگشسپ ( یا تخت سلیمان ) . آذربادگان جایی که در آن آتش مقدس زرتشت در زم ...
این واژه از زبان پارسی میانه شلوار آمده و آن واژه نیز از زبان نیاایرانی šarawāra گرفته شده و در پایان نیز این واژه از زبان نیاهندواروپایی skelo پوشان ...
از لحاظ لغوی دانش اسم مصدر است و بن مضارع آن �دان� است ( اسم مصدر حاصل مصدر است و بنابراین در فارسی دانش چیزی است که حاصل دانستن است ) اما در اصطلاح ...
واژهٔ چراغ واژه ای با ریشهٔ پارسی است. این واژه از زبان پارسی به زبان سوریانی رفته و به صورت s̲h̲rāḡā یا s̲h̲rāg̲h̲ā تغییر یافته است و سپس زبان عربی ...
اون مردکی که زبان پارسی مسخره می کنه . در خداینامه و آیین نامه و گاهنامه های زمان ساسانی این واژگان موجود. لابد تورچی ام جمع مکسر سغدی و چینی مغولی ...
صورت فارسی میانهٔ این کلمه tirs - است که مادهٔ مضارع به شمار می آید. صورت ایرانی باستان آن *trsa - است که مادّهٔ آغازی است از ریشهٔ t. rh - به ...
بهل� یعنی �بِل� در پارسی بوده که فرایند تغییر آن به کلمه �ول� انجام گرفته است .
چرتکه وام واژه ای از زبان روسی در زبان فارسی است. تلفظ واژهٔ چرتکه در زبان روسی چرتکه، سچُتی، چوتی یا شوتی نام دارد. چرتکه در زبان روسی به معنای �تسب ...
به خدا سوگند، نژاد من از زر ناب پاکتر و بهتر است و اصلم از کردار نیکان و پرهیزگاران پاکیزه تر است. روی زمین سگی نیست که آرزوی پیوستن به نژاد تو را دا ...
یک نفر پدر است یک نفر فرزند . آیا پدر شبیه فرزند است یا پسر شبیه پدر؟ سومریان پیش از همه اقوام کنونی بر روی زمین زندگی میکردند پس پیشینیان انسان ها ...
Sumerian is widely accepted to be a local language isolate. [39][40][41][42] Sumerian was at one time widely held to be an Indo - European language, ...
تاکسی ( وام واژه از زبان فرانسوی، به فرانسوی: taxi ) .
دربارهٔ ریشه نام گذاری سیرجان نظرهای گوناگونی گفته شده است، ولی پژوهشگران بیشتر بر این باورند که در زمان ساسانیان به دلیل وجود قناتهای بسیار زیاد در ...
وان یا بان از یک ریشه پارسی به وجود آمده است . حال برخی بگویند این وان بان ربطی به هم ندارند . در طول تاریخ همه واژگان تغییر میکنند. مانند : آذربا ...
نام دگرگون شده Nakhchivan به Naxčavan است که از کلمه Naxč و پسوند avan که در ارمنی به معنی شهر است پدید آمده است.
سالار در زبان پهلوی، هم معنی سردار و سپهسالار و مترادف رئیس، سَروَر و مهتر است و برای فرمانده لشکر و بزرگ قوم و قبیله کاربرد داشت و از ریشه کلمه سالد ...
واژهٔ هنر در زبان سانسکریت، ترکیبی از دو کلمه سو به معنی نیک و نر یا نره به معنای زن و مرد است. در زبان اوستایی سین به ها تبدیل شده و واژه هونر ایجاد ...
در روایتی وجه تسمیه شهر مرند را تغییر یافته کلمه �مادوند� و �مارند� یعنی محل زندگی مادها ذکر کرده اند.
پهلوی: مِن ( man ) ؛ پارسی باستان: منا ( man� ) ؛ اوستا: منه ( mana ) ؛ کردی: من ( min ) ؛ خوانساری: مُن ( mon ) ؛ انگلیسی : me درواقع ضمیر �من� تا ...
تاجیک از ریشه �تژی� در زبان سکایی است. تاجیک صفت وابسته است از واژه �تاج�، نام یک قبیله. تاجیک به معنی آریایی و پاک و بزرگوار و اصیل زاده و میهما ...
خاستگاه اصلی مردمان ترک تبار، آلتای و سیبری است و این مردمان از نژاد زرد هستند. [۳۴][۳۵][۴۳] در در نوشته های کهن چینی، قرقیزها را مردمانی سفیدپوست با ...
و شما به من بگو . الان منطقه توران در بلوچستان پاکستان است؟ ترک های بلوچستان کجا هستند؟ نام تنها منطقه که توران از در نقشه های جهانی امروز آنجاست ؟ ...
آقای عزیز. وقتی می گویند تورج بنیان گذار توران است یعنی کسی پیش از او تورانی نبوده . هرکه پیش از او بوده از نسل فریدون است . چطور تورج بنیانگذار ت ...
کدبانان کدبانوان . در پارسی به جزیره ادا و اداک نمی گفتند. گزیرک گزیره همان واژه جزیره که معرب شده واژه گزیرک است . و دلیل نمیشه واژه جزیره در ترک ...
در زمان ساسانی گاه به معنای زمان نبود . بلکه همان جای بوده که در زبان عربی به دلیل نبود گ تغییر یافته . گاه تبدیل به جای شده.
در ترکی به آن آتا گفته میشود. بابا پاپا پدر پیتر . ریشه های هندو اروپایی دارد . عجیب است خداوند به مردم جهان از سر پانتورچ ها صبر فراوان دهد رهایش ...
توران واژه ای ایرانی است که نخستین بار در اوستا آمده . و باید بگویم واژه توران هرگز انیرانی ( تا ایرانی غیر آریایی ) نیامده . آنان را دیویسنا یا غی ...
Trousers enter recorded history in the sixth century BC, on the rock carvings and artworks of Persepolis, and with the appearance of horse - riding E ...
ترکی ترکیه : Pantolon ترکی ترکمنی : Balak ترکی آذربایجانی: Şalvar تنها در زبان ترکی آذربایجانی که با زبان فارسی ارتباط بیشتری داره این واژه وجود دار ...
این واژه از زبان پارسی میانه شلوار آمده و آن واژه نیز از زبان نیاایرانی šarawāra گرفته شده و در پایان نیز این واژه از زبان نیاهندواروپایی skelo - ( � ...
معنی نام ایرانی تهمریش یا تومریس. The name Tomyris is the Latin form of the Ancient Greek name Tomuris ( Τομυρις ) , which is itself the Hellenisat ...
مردم ماساگت . ایرانی تبار. The Massagetae or Massageteans, also known as Sakā tigraxaudā or Orthocorybantians, were an ancient Eastern Iranian Saka ...
متن سازمان یونسکو. Between the seventh and third centuries BC, western Central Asia was inhabited by Iranian nomadic tribes, whose principal activit ...
این واژه از زبان پارسی به زبان سوریانی رفته و به صورت s̲h̲rāḡā یا s̲h̲rāg̲h̲ā تغییر یافته است و سپس زبان عربی آن را از زبان سوریانی به شکل سراج وام گ ...
عیار همان �ای یار� فارسی و �ادییار� در پهلوی است.
این واژه به چم و معنی آن گردآوری و جمع کردن است که اوستایی آن چنین است: Paitidaeza.
جمالی که فرمودند بنفش و ونفش بهم ربطی ندارند نمونه میخواستی . وهرام � بهرام . ورف و برف . وهار و بهار. امر دیگه نداری جناب ختایی؟
واژه نوروز، از فارسی میانه nwklwc ( آوانویسی: nōgrōz ) و برگرفته از زبان اوستایی است. مورخان، معادل اوستایی آن را navaka raocah . واژگان وارد زبان ...
جناب آقایی که با پانتورچ بازی عالم آدم و تورچ می کنی. واژه نو در زبان پارسی با واژه انگلیسی New از یک ریشه میاد . چون هر دو زمان هندو اروپایی . دو ...
در فارسی امروزی نام دیگر این رنگ، �قرمز� است. [۱] واژه قرمز خود معرب شده واژه های �کرمست� و �کرمیر� ( سرخ، زرشکی ) است که در زبان پارسی میانه ( ساسان ...